مستند پژوهشی « عکاسی جنایی » بررسی عکاسی در صحنه جرم است و بدین منظور تاریخ عکاسی از زندانیان، تشخیص هویت و عکاسی حوادث نیز روایت می شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، گروههایی بودند که حاضر نشدند اقبال انقلاب میان مردم را قبول کنند، یکی دو تا نبودند از منافقین بگیر تا …؛ گروهکهایی که سودای مسند داشتند و در پی زمامداری میگشتند اما خب تفکر و نوع نگاه آنها، مورد پسند مردمی نبود که پیرو پیر جماران شدند؛ منافقین و یا به ظن خودشان سازمان مجاهدین خلق، وقتی با ایستادگی مردم مواجه شدند، هموطن تیرباران کردند و جنایاتی ناگفتنی بروز دادند و صفحه تاریکی را در دل تاریخ رقم زدند.
سازمان تروریست مجاهدین خلق (منافقین) که دهه ۶۰ مسؤولان و سران نظام را هدف ترورهای خود قرار داده بود، جنایت دیگری نیز به نام خود ثبت کرد.
در پی جنایت تروریستی شیراز و شهادت جمعی از هموطنان در این حادثه، نمازگزار در سراسر کشور بعد از اقامه نماز جمعه در محکومیت این جنایت هولناک و هتک حرمت حرم نورانی و اعلام همدردی با خانوادههای شهداء و مجروحان این اقدام ددمنشانه، پس از اقامه نماز عبادی و سیاسی این هفته در سراسر کشور، نفرت و انزجار خود را از توطئههای مزدوران وابسته آمریکا و صهیونیسم اعلام کردند.
امنیت را مدیون کسانی هستیم که برای حفظ ایران عزیزمان از جگرگوشههای خویش گذشتند. اسامی برخی شهدای امنیت را در این ویدیو ببینید.
مستند «خون صلح»، روایتگر زندگی حاج عباس عربی است که رنگ صلح را جایگزین خون و چوبه دار کرده است. وی که برای هدف والای بخشش و ترویج آن در جامعه بهعنوان فرهنگی درست و انسانی تلاش میکند، از سختیهای رضایتگرفتن برای محکومان به اعدام و زندگی شخصی خود سخن میگوید.
این کتاب گویا روایتی است از حملهی داعش به اربیل عراق و حضور نیروهای ایرانی در آنجا.
دربارهی نمایشنامه
نام این نمایشنامه برگرفته از حضور سردار سلیمانی و پنجاه نفری است که همراه سربازان وطن به اربیل عراق رفتند تا آنجا را از شرّ نیروهای داعش نجات دهند.
سریال «گمگشته» در سال ۲۰۰۴ میلادی ساخته شد و برای نخستین بار در همان سال از شبکه تلویزیونی STV ترکیه به روی آنتن رفت جالب است بدانید که این مجموعه تلویزیونی پس از اینکه برای نخستین بار به نمایش گذاشته شد با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان مواجه شد و بنا بر درخواست بینندگان از آن زمان تاکنون این مجموعه ۷بار از شبکه تلویزیونیSTV پخش شده است و به این ترتیب، با ثبت رکوردی بیسابقه در تاریخ راهاندازی تلویزیون ملی ترکیه، به عنوان یکی از پرمخاطبترین مجموعههای تلویزیونی ساخت این کشور شناخته شده است.
نام اصلی این سریال در زبان ترکی پسری با چهره یوسف است که در زبان فارسی به نام گمگشته دوبله شده است. اگرچه ممکن است این طور به نظر برسد که داستان فیلم، داستانی بسیار ساده است که مشابه آن را در بسیاری از مجموعههای تلویزیونی داخلی و حتی خارجی نیز میتوان مشاهده کرد، اما باید پذیرفت که عامل دیگری وجود دارد که توانسته تا این اندازه در جلب توجه مخاطبان تاثیرگذار باشد.
در این مجموعه، داستان جدا شدن کودکی ۱۰ ساله از مادرش در اثر اتفاقی بسیار عجیب، آنچنان زیبا روایت میشود که نام این مجموعه را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین مجموعههای تلویزیونی خانوادگی یا اجتماعی در تاریخ ساخت مجموعههای تلویزیونی معناگرا به ثبت میرساند و پس از دوبله به چندین زبان زنده دنیا در ۱۰ شبکه تلویزیونی در کشورهای مختلف روی آنتن رفته و با استقبال قابل توجهی از سوی مخاطبان روبهرو میشود.
در ایران هر «صد و هشتاد و یک ثانیه» یک طلاق اتفاق میافتد، این مستند در ۶۰ دقیقه به بررسی ریشه و علل طلاق پرداخته است.
سریال زیبای گوهر کمال محصول ۱۳۷۷ شبکه اول سیما بود که دو بازیگر توانا را برای اولین بار به دنیای هنر معرفی کرد، رضا فیض نوروزی در نقش قباد و شیرین بینا در نقش راضیه.
کارگردان: عباس رنجبر
بازیگران: جهانگیر الماسی – شیرین بینا – رضا فیض نوروزی – حسین خانی بیک – مریم بوبانی – عباس توفیقی – پریسا وثوقی – آتوسا گودرزی – سهیلا تیلاوی – حسین افشار – فرشید صمدی پور – محمدهادی قمشی – بابک والی – روشنک عجمیان – افسانه ناصری – پریدخت اقبالپور – مهدی پایانی – بابک نوری – مرتضی ساعی منش – خدیجه علیپور – صمد پرویس – ندا نظام آبادی – پریناز بینا – دنا طبری – ایمان برزگر – عباس نعیمی – لیلی شیرمرد – جواد زیتونی – علیرضا نصیبی
مستند «تجربه ماندگار» در بنیاد روایت فتح تولید شده و زندگی حرفهای نادر طالب زاده را مرور کرده است.
«محمدحسن صادقزاده پوده»، نویسندهی کتاب، از سال ۱۳۴۵ به استخدام ارتش درآمد و در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عهدهدار سِمَتهایی چون مسئولیت انجمن اسلامی پادگان سقز، فرماندهی آتشبار توپخانه و ریاست بازرسی لشگر ۲۸ سنندج بود.
بعد از جنگ و بازنشستگی پدرم، بالأخره امسال پدرم تصمیم به مسافرت گرفت. از سالها قبل که ساکن تهران شده بودیم، بهعلت مشکلات نتوانسته بودیم با هم به یک سفر تفریحی برویم. روزهای آخر جنگ پدرم هر ماه یک هفته مرخصی میآمد و من هم بهخوبی یادم است که مادرم میگفت: «پدرتون گفته راضی نیستم موقع موشکبارون یا آژیر بمباران، شما به پناهگاه نرید.» به همین علّت روزانه چندینبار راهیِ زیرزمین میشدیم. تقریباً نیمساعتی را با دلهره و ترس بهسرمیبردیم، تا اینکه دیگر صدای انفجار به گوشم نمیرسید. یک نفس راحت میکشیدیم و میگفتیم این دفعه هم بمب به خانهی ما برخورد نکرد.
برادرم، علیرضا، در عملیات «کربلای ۴» شانزدهساله بود و در لشگر امام حسین(ع) به عنوان غواص اعزام و بعد، مفقودالاثر شد. به همینسبب روحیهی مادرم تغییر کرده بود و زود ناراحت میشد و ما نمیتوانستیم به یاد برادرم بیفتیم؛ غافل از اینکه مادر هیچ وقت او را از یاد نمیبرد؛ ولی برای اینکه ما ناراحت نشویم، چیزی نمیگفت.
علیرضا بعد از آزادی دربارهی اسارتش به ما چیزی نمیگفت؛ البته من چگونگی اسارت او را در کتاب «پس از من» خواندم.
***
این خاطرات که به قلم «محمدحسن صادقزاده پوده» به نگارش درآمده است، جزئیات مکانهایی را که در آنها خدمتش را سپری کرده است، دربرمیگیرد.
نویسنده، خاطراتش را در دل سفری خانوادگی به شهر سنندج روایت کرده است. این خاطرات به مسائل سیاسی گوناگونی اشاره دارد که منطقهی غرب کشور در سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با آن مواجه بود.
کردستان قبل از انقلاب، دستفروشان در کردستان، حملهی دموکرات به مقر سپاه، گروهکها، تقویت ضد انقلاب، دورهی اوّل ضد چریک و بصیرت ارتشیها، عنوانهای برخی از ۸۵ بخش کوتاه کتاب «آتشبار دوم» است.