سازمان اطلاعات سپاه افرادی را که با استفاده از شعارنویسی قصد برهم زدن نظم و آرامش عمومی جامعه را داشتند بازداشت کرد.
حضرت آیتالله خامنهای: همهی کارهای شماها و ماها، همه، و حرفهایمان و حرکاتمان یک پیامی به بیرون کشور میفرستد.
چرا خفقان گرفتهاید و علیه جنایتی چنین عریان دم بر نمیآورید؟ ۱۰ شبانهروز است کلیپ شهادت آرمان علی وردی، جوان ۲۱ ساله که طلبه و بسیجی بوده، دست به دست میشود./ آقای علی دایی، علی کریمی، آقایان و خانمهای سلبریتی و اصلاحطلب و چهرههای شاخص که با دیدن آتش آشوبها به کاخ سفید اقتدا میکنید و مطالبات مردم را در شبکههای وهابی، ملکه و صهیونیست دنبال میکنید، به وضوح ببینید نشخوارکنندگان همان تفکر چگونه به سیاق عصر عاشورا تیغ به پیکر این جوان میزنند و آن را اربا اربا میکنند./ آرمان حاضر نشده بود به خواست آشوبطلبان عمل و به باورهایش فحاشی کند. شاید اگر او هم مثل دانشجویان نخبه دانشگاه شریف و خیلی از دانشجویانی که قرار است آینده ساز کشور شوند زبان به فحاشی میگشود، راهش را سد نمیکردند و مانع رفتنش نمیشدند. / نویسنده: حسین فصیحی – گوینده: مجتبی سرمدی
حجت الاسلام یاسر اسماعیلی، روحانی مجروح وقایع ۱۲ آبان در اتوبان کرج-قزوین، جنایات اغتشاشاگران را روایت میکند
بررسی عملکرد ۵ رسانه ضدایرانی و صفحات مجازی آنها نشان میدهد این رسانهها در بازه زمانی ۲۳ شهریور تا ۹ آبان (۴۶ روز) بیش از ۳۸ هزار دروغ را درباره حوادث اخیر ایران منتشر کردهاند. مطابق رتبهبندی بیشترین انتشار اخبار خلاف واقع به نسبت حجم خبر متعلق به بیبیسی فارسی است.
سیاستمداران آمریکا با کمال ریاکاری و بیشرمی میگویند ما طرفدار ملت ایرانیم! میشنوید دیگر از قول اینها در خبرها و در فضای مجازی و جاهای دیگر؛ میگویند ما طرفدار ملت ایرانیم.
محمد بن زکریای رازی بعد از مشکلات خانوادگی پدرش او را به بغداد میفرستد و پس از سالها درس خواندن پزشک حاذقی میشود و به ری برمیگردد. به کمک فرمانروای سامانی بیمارستانی در ری تأسیس میکند و به مداوای بیماران میپردازد. سپس از طریق علم شیمی که در قدیم به آن کیمیاگری میگفتند داروهای مختلف و متعددی را میسازد و با آن بیماریهای مردم را مداوا میکند و با تحقیقات فراوان الکل را به دست میآورد و سرآمد پزشکان عصر خویش میشود.
سریال تلویزیونی کیمیاگر بهکارگردانی محمدرضا ورزی در ۱۲ سال پیش یعنی سال ۱۳۸۷ تولید شده است. کیمیاگر توانست در مرجع ارزشگذاری سینما و تلویزیون یعنی منظوم نمره ۴.۲ از ۱۰ را از سوی مردم بدست بیاورد که نشان میدهد عموم مردم کیمیاگر را اثری کمارزش، کمکیفیت و نهچندان مهم ارزیابی میکنند. محمدرضا ورزی تهیهکننده کیمیاگر این سریال را، بهعنوان محصول شبکه ۱. گروه فیلم و سریال و کشور ایران تهیه کرده است.
بازیگران سریال کیمیاگر
بازیگران سریال کیمیاگر چه کسانی هستند؟ در کیمیاگر بازیگرانی چون علی رامز، چنگیز وثوقی، فخرالدین صدیقشریف، منوچهر زندهدل و حسن کافی به ایفای نقش و بازیگری پرداختهاند. در سریال کیمیاگر حدود ۵ بازیگر جلوی دوربین رفتهاند که از نظر تعداد بازیگران میتوان کیمیاگر را یک اثر کمبازیگر و با تعداد شخصیتهای داستانی کم عنوان کرد.
داستان سریال کیمیاگر
از محتوا و داستان سریال کیمیاگر چقدر اطلاع دارید؟ فیلمنامه کیمیاگر توسط محمدرضا ورزی نوشته شده است.
در خلاصه داستانی که یا از سوی تیم رسانهای اثر و یا توسط دیگر رسانهها درباره داستان کیمیاگر منتشر شده است، میخوانیم: «محمد بن زکریای رازی بعد از مشکلات خانوادگی پدرش او را به بغداد میفرستد و پس از سالها درس خواندن پزشک حاذقی میشود و به ری برمیگردد. به کمک فرمانروای سامانی بیمارستانی در ری تأسیس میکند و به مداوای بیماران میپردازد. سپس از طریق علم شیمی که در قدیم به آن کیمیاگری میگفتند داروهای مختلف و متعددی را میسازد و با آن بیماریهای مردم را مداوا میکند و با تحقیقات فراوان الکل را به دست میآورد و سرآمد پزشکان عصر خویش میشود.»
واقعیت های جدیدی از رسانه سعودی ایران اینترنشنال را در این ویدیو مشاهده کنید.
اگر اینان کربلا بودند آن کاری که با امام حسین(ع) کردند اینان نمیکردند؟
داستان این کتاب دربارهی زندگی جوانی روستایی به نام «علیشیر شفیعی» است که در سحرگاه ۲۹اسفند۱۳۶۶، پس از دو شبانهروز جنگیدن با کماندوهای لشکر گارد ریاستجمهوری عراق، براثر شلیک گلولهی تانک عراقی، در تپهی «ریشن» به شهادت رسید.
دربارهی کتاب:
این کتاب سرگذشت حضور یک نوجوان ایلیاتیِ دامنههای زاگرس در جبهه است. او تواناییهای ویژهای دارد و باوجودِ سن کم، رفتارش مانند افراد سنوسالدار است.
رمان «سرریزون» دربارهی زندگی یک رزمندهی ایرانی و یک سرباز عراقیِ خدمهی تانک است که در عملیات والفجر ۱۰، در منطقهی حلبچه، با یکدیگر برخورد میکنند.
بخشی از کتاب سرریزون:
«نقل این بود که اگر ایرانیها بگذارند و دوباره اوضاع جبههها را ناآرام نکنند،تا سه ماه دیگر همهی آن
جواهرات را به پای رغد خواهم ریخت. چقدر برق آن گردنبند زیر گلوی بلورینش جذابیت دارد! دارم احساساتی میشوم. نظامی بودن اقتضا میکند سنگدل و قوی باشی. فعلاً باید پیش از عروسی، فکری به حال دندانهایم بکنم. رغد میگوید تقصر سیگار است. راستش تا حالا سه، چهار تا از دندانهای جلوییام ناجور شده است؛ برای همین جرأت خندیدن مقابل رغد را ندارم. با نظرش مواقق نیستم. سیگار چه ربطی به دندان دارد!؟خودم میدانم اشکال کار از کجاست؟ سنم دارد بالا میرود.ناچارم توی مرخصی بعدی مقداری از وقتم را روی دندانهایم بگذارم. اگر هم شد، سری به مادر و دو خواهرم که در تکریت هستند،بزنم. چارهای نیست.خیلی جاها آدم باید کوتاه بیاید. آن یکی هم که در اربیل شوهر کرده و از روزی که رفته، ندیدمش. سه سال هم بیشتر است.به اربیل نمی شود رفت، مگر بعد از عروسی با رغد دوتایی برویم. فعلاً امروز تا همینجا کافی است.»
دربارهی نویسنده:
«محمد محمودی نورآبادی» متولد ۱۳۴۹ در روستای مهرنجان از شهرستان ممسنی (استان فارس) است. وی در پاییز سال۱۳۶۵ از مدرسه به جبهه رفت تا در دستهی یک از گروهان دوم گُردان حضرت فاطمه(س) بهعنوان نارنجکانداز دسته، ایفای وظیفه کند. بعد از آن هم در عملیات کربلای ۴ و ۵ شرکت کرد.
محمودی نورآبادی از سال ۱۳۷۰ بهطور جدّی وارد عرصهی نویسندگی شد. از او تاکنون حدود ۲۰ اثر به چاپ رسیده است.
بیشتر آثار وی دربارهی خاطراتش از حضور خود و دو برادر شهیدش (که در دفاع مقدس و جنگ با داعش به شهادت رسیدند،) است. برخی از این آثار که با تحقیق میدانی و حضور نویسنده در کشورهای افغانستان و سوریه نوشته شده، در نوع خود بینظیر است.
آثار محمد محمودی نورآبادی که تاکنون در جشنوارههای کشوری خوش درخشیده، عبارتاند از:
– «سرریزون»؛ رتبهی اول سیزدهمین جشنوارهی دوسالانهی انتخاب کتاب سال دفاع مقدس، (آذر ۱۳۸۹)؛
– «کاش چشمهایش دروغ گفته باشد»؛ رتبهی اول هفتمین جشنوارهی پاسداران اهل قلم، (تیرماه ۱۳۹۰)؛
– «خندهزار» برگزیدهی چهارمین جشنوارهی کشوری داستان انقلاب، (بهمن ۱۳۹۰)؛
– «نبرد هِسجان»؛ رتبهی اول هشتمین جشنوارهی پاسداران اهل قلم، (تیرماه ۱۳۹۱)؛
– «هزارویک جشن» برگزیدهی (مقام اول) و تنها اثر برندهی دیپلم افتخار در پنجمین جشنوارهی کشوری داستان انقلاب بهمن، (۱۳۹۱)؛
– «رُنج» تقدیرشده در دوازدهمین جشنوارهی شهید حبیب غنیپور (اسفند۱۳۹۱).
کتاب:
سرریزون، نویسنده: محمد محمودی نورآبادی، انتشارات شاهد، ۱۳۸۸.
داستانی جذاب و شنیدی، با تهمایهای از طنز، باعث شده است که این کتاب بسیار شنیدنی شود. وصف زندگی و دلاوری جوانان عشایر، از دیگر ویژگیهای این کتاب است. روایتی هیجانانگیز از نبرد در میدان جنگ و روایتی عاشقانه در دل جنگ هم، از نکاتی است که این کتاب را شنیدنیتر میکند. گوش کنید و لذت ببرید.