فیلم مستند مردی با آرزوهای دور برد / نگاهی متفاوت به زندگی شهید طهرانی مقدم / برنامه ثریا / لینک مستقیم دانلود
فیلم مستند مردی با آرزوهای دور برد که در آستانه دومین سالگرد شهادت دانشمند شهید حسن تهرانی مقدم پخش شد نمایی از پیشرفت موشکی ایران در شرایط تحریمهای پیچیده و نقش این دانشمند در این پیشرفت را به نمایش گذاشت. این مستند علاوه بر اینکه با نگاهی متفاوت به زندگی شهید طهرانی مقدم؛ پدر موشکی ایران پرداخته است، به بیان روند پیشرفت صنعت موشکی ایران و شبیه سازی پاسخ محکم جمهوری اسلای ایرن به حملات احتمالی اسراییل به ایران پرداخت.
در این مستند ضمن نمایش انیمیشن جذاب، یکی از سناریو های محتمل ایران را نشان داد و علاوه بر نمایش نقاط استراتژیک و حساس رژیم صهیونیستی به پوشالی بودن گنبد آهنین مورد ادعای این رژیم پرداخت.
همچنین در قسمتی از این مستند سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوایی هوافضای سپاه با بیان سوالاتی در مورد عدم حمله ی امریکا به دلایل ناتوانی آن پرداختند.
محسن مقصودی تهیه کننده برنامه تلویزیونی ثریا در توضیح این فیلم مستند عنوان کرد: برنامه ثریا قبل از این هم مستند بلندی تحت عنوان صعود ساخته بود که در ادامه همین موضوع از زوایای دیگری به موشک های ایران و تهدیدات رژیم صهیونیستی و توانمندی های موشکی ایران پرداختیم.
تهیه کننده برنامه ثریا اظهار داشت: در این مستند به بیان ناگفتههایی از فعالیتهای ضد صهیونیستی این شهید بزرگوار و نیز عملکردشان در سالهای پایانی زندگی پر ثمرشان پرداخته خواهد شده است.
مقصودی خاطرنشان کرد: این مستند، مستندی استثنایی در مورد سردار شهید طهرانی مقدم و توانمندی موشکی ایران است که طی این مستند با تعدادی از همرزمان از جمله سردار امیر حاجی زاده و خانواده بزرگوار این شهید به گفتوگو پرداختیم.
انتشار اختصاصی با کیفیت بالا از مبین مدیا
مدت زمان : ۵۱ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی)
پخش از : شبکه اول سیما (برنامه ثریا)
خلاصه داستان : «رضا» پزشک موفقی است که خارج از ایران زندگی می کند. او با شنیدن خبر شروع جنگ، بدون اطلاع خانواده به ایران می آید و می رود جبهه. از طرفی خانواده ی رضا که سه ماه است از پسرشان بی خبرند، با نگرانی، پیگیر سلامتی اش می شوند؛ بی خبر از اینکه او در دل خطر است.
بازیگران : جمشید مشایخی، حمیده خیرآبادی، حسن رجبیان، مرجانه گلچین
کارگردان : کریم آتشی
ابراهیم از مبارزین مسلمان است که همراه رضا عضو اطلاعات و عملیات سپاه و چند رزمنده دیگر بعد از شیمیایی شدن یک روستا درمنطقه مرزی کردستان، با نفوذ به مقر عراقی ها از هدف بعدی برای بمباران شیمیایی اطلاع پیدا می کنند. ابراهیم و رزمندگان دیگر یک شبانه روز فرصت دارند تا مردم روستا ی مورد نظر را در مقابل بمباران شیمیایی، تا رسیدن نیروهای کمکی سپاه آماده دفاع از خود کنند.
مجموعه مستند بسیار زیبای دلیران نخلستان به همت سازمان بنیاد شهید و امور ایثار گران استان خوزستان ، به تهیه کنندگی موسسه فرهنگی هنری شاهد و به کارگردانی آقای داریوش ماندنی زاده پیرامون سرداران غریب خوزستان ساخته شده و از شبکه اول سیما پخش شده است. این مجموعه مستند به نحوی است که در هر قسمت به شخصیت ، زندگی نامه هر کدام از فرماندهان و سرداران این خطه خونین می پردازد
ثانیه های معکوس روایت فداکاری و ازخودگذشتگی سرهنگ پاسدار رضا سیاهپوش است که در تاریخ پانزده اسفند ماه سال هزارو سیصدو هشتادو هشت در یک کلاس آموزشی بسیج وقتی که نارنجک به دلیل پرتاب اشتباه یکی از بسیجیان به میان سایر افراد کلاس برمیگردد وی با رشادت تمام درمدت کوتاه پنج ثانیه تصمیم میگیرد تا خود را روی نارنجک بیندازد تا از وقوع حادثه ای انسانی جلوگیری کند حال پس از گذشت سه سال پسرش ابوذر به تجزیه و تحلیل این رویداد میپردازد و در رمزگشایی و کندوکاو پیرامون این تصمیم پنج ثانیه ای پدر به پنج سال حضور او در جبهه ها میرسد. این مستند به شیوه بازسازی رویداد مذکور را روایت می کند
مینو که به تازگی با موسی ازدواج کرده در حال جابجا کردن جهیزیه خود در خانه جدید است. موسی طی نامه ای باخبر می شود که باید دکل ققنوس در جزیره ی مینو را جمع کنند، اما موسی حاضر نیست این کار را بکند و دوست دارد حالا که جنگ تمام شده او دیگر به خاطراتش برنگردد و برای ماه عسل به اصفهان برود. اما صبح زود حرکت علیرغم میل موسی و به اصرار مینو به جزیره ی مینو می روند و آنجا موسی در خیال به زمانی برمی گردد که با منصور، برادر مینو که شهید شده در حال ساختن دکلی برای شناسائی بهتر دشمن هستند. مینو هم همراه موسی منصور را می بیند و از موسی می خواهد که باز هم در دکل بمانند تا او بیشتر برادرش را ملاقات کند، و لحظه شهادت برادر را هم می بیند، اما تاب نمی آورد و در موقع پائین آمدن از دکل زخمی می شود. و وقتی کمی بهبود می یابد در بیمارستان به دنبال موسی می گردد اما او را در دکل می یابد. مینو و موسی با دیدن چند مأمور که برای باز کردن دکل آمده اند تصمیم می گیرند که طبق قول موسی خودشان دکل را باز کنند.
کارگردان : ناصر محمدی
بازیگران: حسین گیل ، جلال پیشوائیان ، شهرام پوراسد ، ناصر نجفی ، هادی فراهانی ، ایرج میرزایی ، حسین الهیاری ، داوود رجایی و …
خلاصه داستان : علی بعد از دور کردن خانواده اش از منطقه ی جنگی، در درگیری با عراقی ها اسیر می شود. در آسایشگاه، اسرای ایرانی در پی اجرای نقشه ی فرار هستند تا بتوانند اسامی خود را به نیروهای خودی برسانند چرا که عراقی ها وجود این اردوگاه را از نیروهای هلال احمر مخفی نگاه داشته اند. جنگ تمام می شود، همسر علی با امید بازگشت اسرا منتظر علی است اما هلال احمر و سایر مراکز مربوطه اطلاعی از او در دست ندارند. علی در اردوگاه، نفوذی عراقی ها را در بین اسرای ایرانی شناسایی می کند تا بدین ترتیب عراقی ها نتوانند از چگونگی عملیات آن ها مطلع شوند.
مستند « روایت ریحانه » روایتی از خاطرات شهید محمد رضا کاظمی زاده از زبان دوستان و خانواده ایشان است.
در پی یورش نیروهای متجاوز عراقی، ارتفاعات مهم و استراتژیک «حاج عمران» در شمال غرب کشور به اشغال عراق درمی آید و شهرهای این منطقه از جمله ارومیه دائماً زیر آتش توپخانه دشمن قرار می گیرد. ارتش تصمیم می گیرد به تنهایی ارتفاعات تصرف شده را آزاد کند. در ابتدا، فرماندهی نیروی زمینی با این کار مخالفت می کند و معتقد است که کار بسیار مشکل و خطرناکی است و اگر ارتش در این عملیات موفق نشود، به حیثیت ارتش لطمه وارد خواهد شد. فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه اعتقاد دارد که این کار عملی است. پس از مشورت های بسیار با فرماندهان، مجوز شروع این عملیات حاضر می شود و مدتی بعد ارتش با عنوان «کربلای ۷» وارد عملیات می شود. با وجود هوای بسیار سرد و برف و بهمن، عملیات شبانه آغاز می شود. ناگهان بهمن بسیار بزرگی شروع به حرکت می کند و به زودی همه ادوات و سلاح های ارتش به همراه تعدادی از سلحشوران زیر بهمن می روند. در حالی که نیروهای باقی مانده قصد عقب نشینی دارند متوجه می شوند که بهمن، پیکر تعدادی از رزمندگان سپاه را که پیش از آنها در ارتفاعات به جنگ با عراقی ها رفته و شهید شده بودند با خود به پایین آورده است. گرچه شکست خوردن نخستین عملیات باعث عصبانیت فرمانده شده، تصمیم گرفته می شود تا مجدداً عملیات بازپس گیری مناطق از سر گرفته شود. در شرایط بسیار دشوار برف و یخبندان، نیروهای ارتش کارشان را آغاز می کنند، به پیشروی ادامه می دهند و سنگرهای عراقی را یکی پس از دیگری تصرف می کنند و در نهایت ارتفاعات به تصرف نیروهای ارتش درمی آید و پرچم ایران توسط نیروهای ارتش در ارتفاعات به اهتزاز درمی آید.
جنگ ایران و عراق آغاز شده و جوانان زیادی عازم جبهه ها شده اند اما علی پسر آقا رحمت نه تنها حاضر به جنگیدن نیست بلکه از موقعیت خود هم اصلاً راضی نیست و با وجود مخالفت های پدر، تمام کوشش خود را بکار گرفته تا بتواند به آن سوی مرزها برود. او بالاخره بصورت غیرقانونی از مرز خارج شده به آلمان می رود، اما آن جا چون کار و کسبی پیدا نمی کند با شخصی به نام مصطفی به ایران باز می گردد و مطلع می شود که پدرش داوطلبانه به جبهه رفته است. علی نیز راهی جبهه می شود و پدر را مجروح می یابد و پدر از دیدن علی در لباس یک رزمنده بسیار خوشنود می گردد
مثنوی شرمساری شب است و سکوت است و ماه است و من با صدای صادق آهنگران