«سید علیرضا ستاری» مهندس عمرانی که در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ توسط فتنهگران، به قصد کشت، مورد شکنجه شدید قرار گرفت و مضروب شد و به مقام «جانبازی ۷۰ درصد» نائل گردید پس از چهار سال دست و پنجه نرم کردن با آثار جراحت خویش، در سن ۳۱ سالگی به جمع یاران شهیدش پیوست. ستاری دارای دو فرزند، یک دختر و یک پسر خردسال است.
وی به عنوان امدادگر هلال احمر، وارد صحنه درگیریها شده بود تا به مجروحان حوادث ، بهصورت میدانی کمک کند. شهید ستاری در همین در زمینه فعالیتهای مرتبط از جمله ورزشهای اسکی و شنا و امور امداد و نجات به ویژه چتربازی و غواصی ، مهارت خاص داشت.
ستاری در میان دوستان خود، به شدت علاقه به مطالعه مشهور بود و به آثار مذهبی شهید مطهری و دکتر شریعتی علاقه خاصی داشت.
* شرح ماجرای روز عاشورا
ستاری در خصوص نحوه مجروحیت خود در فتنه ۸۸، گفت: روز عاشورای ۸۸ بنده به عنوان نیروی افتخاری هلال احمر در خیابان «خوش» حضور داشتم ؛ ساعت ۱۱ به ما خبر دادند که حدود پنج نفر از نیروهای ویژه سپاه در بین جمعیت آشوبگر مانده بودند ؛ یکی از آنها روی زمین افتاده و اغتشاشگران او را به آتش کشیدهاند.
* به خاطر محاسنم گفتند این آقا اطلاعاتی است!
وی در گفتوگو با فارس افزود: برای انجام مأموریت امداد و نجات دیگر مجالی برای ایستادن و فکر کردن نبود که آیا برای کمک به آنها بروم یا خیر ؛ خود را به محل حادثه رساندم ؛ به خاطر نحوه پوشش بنده به مناسبت روز عاشورا و محاسنی که روی صورتم داشتم ، یکی از زنان آشوبگر گفت: «این آقا اطلاعاتی است!» همان جا با میله آهنی روی سرم زدند و جمجمهام از سه جا شکست.
* شناسایی منافقان در فتنه
این جانباز فتنه عاشورای ۸۸ یادآور شد: بعداً که برای شناسایی به زندان اوین رفتم ، مطلع شدم کسانی که مردم را شکنجه می کردند از گروهک منافقین بودند که یکی از آنها سالها در تایلند زندگی میکرد ، سپس از پادگان اشرف به تهران آمده بود.
فیلم مستند خیابان شهادت / شهید حسین غلام کبیری – اولین شهید فتنه ۸۸ / لینک مستقیم دانلود
فیلم «خیابان شهادت» روایتگر سرگذشت زندگی و نحوه شهادت شهید حسین غلام کبیری جوان ۱۸ سالهایست که دراوایل فتنه ۸۸ در سعادت آباد تهران به شهادت رسید. این مستند روایتگر مظلومیت بسیجیان شهید سال ۸۸ است که حسین غلام کبیری نیز یکی از آنهاست. این فیلم در سومین جشنواره مردمی فیلم عمار با حضور خانواده شهید غلام کبیری و استقبال پرتعداد مخاطبین اکران شد.
سه روز بعد از انتخاباتی که به خاطر مشارکت ۸۳ درصدی مردم می توانست جایی را به عنوان جشن ملی در تقویمهایمان باز کند در گوشهای از شهر تهران عدهای به تبعیت از سران “جرزن” خود بنای آشوب گذاشتند و از وقاحت چیزی کم نگذاشتند. “حسین” جزء نیروهای آماده باش بسیج شهرری بود. با اکیپ موتورسواران از همسایگی حرم شاهعبدالعظیم به طرف همان گوشهی معروف شهر که با ایهام به “سعادت آباد” معروف است حرکت کردند. حسین به محل مأموریت رسیده بود. او هم مثل بقیه دوستانش شوکه شده بود. شوکه از این همه بیحیایی. چیزی از حضورش نمیگذشت که یک خودروی پراید مشکی رنگ بی پلاک او را زیر گرفت و کارش را به بیمارستان کشاند.
حسین با پهلوی شکسته رفت و شد اولین شهید فتنه ۸۸ با ۱۸ سال سن. نه در جریان انقلاب قرار داشت نه حال و هوای جبههها را حس کرده بود و نه امام را دیده بود. حسین یک بسیجی بود و میدانست نباید این انقلاب به دست نااهلان بیافتد. چیزی را که مدعیان همصحبتی با امام نفهمیدند و حسین و امثال حسین خوب فهمیدند. حالا ۵ سال از آن ماجرا میگذرد. ۵ سالی که گردن همان مدعیان کلفتتر شده و رویشان بیشتر و به قولی دو قورت و نیمشان باقی!
مدت زمان : ۱۶ دقیقه + (۵ دقیقه گزارش باشگاه خبرنگاران)
کیفیت : WebRip (خیلی خوب)
حجم کل : ۱۲۶ مگابایت
کاری از : گروه مستندسازی دیده بان
حسین ۱۸ ساله بود، یعنی متولد ۱۳۷۰. نه در جریان انقلاب قرار داشت نه حال و هوای جبههها را حس کرده بود و نه امام را دیده بود. حسین یک “بسیجی” بود. یک بسیجی از تبار “اویس قرنی”. اویسی که ندیده دل در گرو عشق پیغمبر بست و تا پای جان از حریم ولایت علی علیه السلام دفاع کرد و به شهادت رسید.
آرزویش شده بود یک بار دیدن روی علی زمان و این آخریها “شهادت” کعبه آمالش. مثل اینکه دنبال سنگ قبر خودش هم میگشت و میگفت خیالم از رفتن راحت است. قبل از رفتن به مأموریت مادرش به او گفته بود شهر شلوغ است و اینان از پشت خنجر میزنند. به مادر نگاهی انداخت و رفت. نگاهی که هنوز دل مادر را میلرزاند. میتوانست مثل خیلیها صبر کند و معطل گذر زمان باشد شاید فرجی حاصل شود؛ نمیتوانست منتظر نامه آقایان باشد تا آرامش به کشور بازگردد! غیرت داشت و نمیتوانست نظارهگر بی حرمتی به ولیاش جلوی چشمانش باشد، اما این حرف امام را که چند وقت قبل از سیما پخش شده بود را به خوبی دریافته بود که: “اگر اشخاصی بدون مجوز وزارت کشور اقدام به تجمع کنند، بر همه واجب است با آنها برخورد کنند.”
حسین به محل مأموریت رسیده بود. او هم مثل بقیه دوستانش شوکه شده بود. شوکه از این همه بیحیایی. چیزی از حضورش نمیگذشت که یک خودروی پراید مشکی رنگ بی پلاک او را زیر گرفت و کارش را به بیمارستان کشاند.
از اینجا به بعد را پدر بزرگوارش نقل میکند: “بیمارستان رفتیم وقتی به او رسیدیم، یک ساعت بعدش تمام کرد… پهلویش شکسته بود… بلند شد نشست دست من را گرفت فشار داد، اکسیژن دهانش بود، سرم دستش بود، اشک میریخت مثل ابر بهار، نمیدانستم پهلویش شکسته، دیدم فقط پاهایش بسته است، گفتم عیبی ندارد، یکی دو دقیقه کنارش ایستادم گریه کردم، آمدم بیرون بعد از یک ساعت گفتند که تمام کرد. حرفی به آن صورت برای من نزد، چون اکسیژن در دهانش بود حرفی نزد که بگوید چه اتفاقی افتاده است، کجا رفته، برای چه رفته؟ بسیجی بود دیگر، به او ماموریت داده بودند برود سعادتآباد، از اینجا رفت سعادتآباد، آنجا شهید شد.”
حسین با پهلوی شکسته رفت و شد اولین شهید فتنه ۸۸ با ۱۸ سال سن. نه در جریان انقلاب قرار داشت نه حال و هوای جبههها را حس کرده بود و نه امام را دیده بود. حسین یک بسیجی بود و میدانست نباید این انقلاب به دست نااهلان بیافتد. چیزی را که مدعیان همصحبتی با امام نفهمیدند و حسین و امثال حسین خوب فهمیدند.
حالا ۵ سال از آن ماجرا میگذرد. ۵ سالی که گردن همان مدعیان کلفتتر شده و رویشان بیشتر و به قولی دو قورت و نیمشان باقی.
۵ سال گذشت از آب شدن پدر و مادری در غم فراق فرزندی رشید و دردانه. پدر و مادری که یک بار دیگر طعم شفا از دستان ائمهی هدی را چشیده بودند: “دیگر دیر شده است. وقتی که بچه زردی میگیرد؛ آن هم به این شدت، زود باید جراحی شود…” دلم شکست. ملحفه پیچیدم و بردمش خانه. گفتم: “یا صاحب الزمان(عج)! این پسر همنام جد بزرگوار شماست، او را بیمهی موسی بن جعفر(ع) کردهام…” خیلی گریه میکرد. آرام زدم به پهلویش. برای معاینه که بردیم، گفتند: “همان ضربهی کوچک، کار خودش را کرد، دیگر به عمل نیازی نیست” رئیس بیمارستان میگفت: “عکسش را بدهید، میخواهم این معجزه را به همه نشان بدهم” و این بار بازهم شفای شهادت را از دستان مولایشان حسین علیهالسلام گرفتند و به قول حضرت آقا که فرمود: “خوشحال باشید که حسین در دانشگاه اصلیش قبول شد.”
۵ سال گذشت و هنوز که هنوز است خیلیها نام حسین غلام کبیری را هم نشنیدند چه برسد به اینکه عکس او را دیده باشند و سراغی از او گرفته باشند. ۵ سال گذشت و آنها برای شهدای قلابیشان گریبان چاک زدند و اشکها ریختند و غرامتها طلبیدند ولی اینطرف…
بنده خدایی میگفت بسیجیان خامنهای از بسیجیان خمینی مظلومترند و گمنامتر. شاید آن موقع حرفش را خوب نگرفته بودم. اما الآن که هنوز آمار دقیقی از شهدای فتنه نداریم این حرف را خوب متوجه میشوم. حسین غلامکبیریها، امیرحسام ذوالعلیها، علیرضا ستاریها و… یادتان بخیر…
قطعه ۵۵/ ردیف ۲۴/ شماره ۲ مدفن همان کسی است که خونش باعث رسوایی سران گردن کلفت فتنه شده. گذرمان به بهشت زهرا سلامالله علیها که خورد برای تسلای دل خودمان سری به او بزنیم.
این برنامه روایتگر تلاش و زحمات جوانان و متخصصان توانای کشورمان است که توانسته اند با همت و خودباوری به صورت بومی به دانش سلول های بنیادی و شبیه سازی دست یابند.
مستند «شهریار شعر ایران» شامل سخنان این شاعر فقید در معرفی خود و فعالیت هایش در اواسط دهه ۶۰ است.
شهریار در این اثر درباره سروده های خود، شعرهایش به زبان ترکی و استقبال از آنها در ترکیه، نواختن سه تار با استاد صبا و مسائل بسیار دیگر سخن گفته و در همین راستا با اساتید ادبیات ترکی نیز در این مستند گفتگو شده است.
این مستند درباره فعالیت پشتون ها در افغانستان است. در «سفر به دیار پشتون ها» تمایز میان فعالیت های جهادی و فعالیت های ترویستی گروه های مختلف در این قوم مشخص می شود.
در این برنامه به بیان احوالات آیت الله میرزا جواد تهرانی از زبان دوستان، آشنایان و شاگردان ایشان پرداخته می شود.
تهیه کننده : رشید حاجتمند – کارگردان : هادی حاجتمند
این مستند به ماده سمی عامل نارنجی که توسط آمریکا در جنگ ویتنام به کار رفت می پردازد. عامل نارنجی نوعی سم قوی است که ارتش آمریکا برای از بین بردن جنگلهای پناهگاه ویتکنگ به کار برد.
این ماده علاوه بر از بین بردن جنگلهای انبوه استوایی بر مردم ویتنام نیز آثار مرگبار فراوانی به جا گذاشت که در نسلهای بعدی مردم مناطق سمپاشی شده دیده میشود. برآوردها نشان میدهد بر اثر این سمپاشیها، ۴۰۰ هزار نفر کشته یا ناقصالعضو شدند و در سالهای بعدی تاکنون ۵۰۰ هزار کودک با اختلالات مادرزادی زاده شدهاند.
«تروریست های آمریکایی» مستند است که به بررسی موضوع تروریست های اجاره ای آمریکا برای انجام عملیات های متعدد در آمریکای لاتین می پردازد
فعالیت ها و تلاش های علی محمد برادران افتخاری از خیرین شهر مشهد در این مستند به تصویر کشیده شده است.
«مسلمانان قربانیان جاسوسی در آمریکا» تولید سال۲۰۱۳ انگلیس به نقض حقوق و صدمه به زندگی خصوصی و روزمره شهروندان مسلمان آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر تاکنون می پردازد.
این مستند درباره فریاد مردم آمریکا ضد سیاست های جنگ طلبانه آمریکا است و فعالیت عده ای از آمریکایی های مخالف سیاست های جنگ طلبانه این حکومت را مورد بررسی قرار می دهد.
این مستند پرتره و اجتماعی درباره معلول هنرمند فریبا معصومی است که با انگیزه ای بالا نمونه ی والایی از صبر و شکیبایی و امید و خودباوری در امر کار، تلاش و تولید ارائه می دهد.
این مستند زندگی استاد حمید سبزواری را از دوران مبارزه قبل از انقلاب تا روزهای ورود امام (ره)، دوران دفاع مقدس، آزادی خرمشهر، مظلومیت مردم فلسطین و برهه های مختلف تاریخی دیگری که این شاعر توانسته مفاهیم انقلابی و ارزشی را با شعر خود برجسته و منتقل کند، بررسی می کند.
روند فشارهای آمریکا بر قذافی با انفجار پرواز پان آمریکن آغاز می شود. آمریکا از حربه همیشگی خود یعنی تحریم اقتصادی استفاده می کند. بعد از تسلیم همه جانبه قذافی در مقابل خواسته های غرب، در نهایت با عهدشکنی های مکرر آمریکا و انگلیس روبرو می شود.
این مستند درباره نفوذ دولت و سازمان امنیت انگلیس به داخل جامعه و گروههای جوانان سومالیایی ساکن لندن است.