حمید کاری عضو بنیاد باران و از نزدیکان محمد خاتمی و مصطفی تاجزاده است که بخش هایی از مکالمه افشا شده وی با بخش اتاق خبر شبکه منوتو برای همکاری در انتخابات را می شنوید!
سوال حاج سعید قاسمی از عوامل نفوذ: چرا آمریکا به این دست نشانده خودش یعنی #دولتمردان فعلی و #روحانی هم وفا نکرد؟ و سوال دوم اینکه آیا باز هم آمریکا بعد این جماعت مهره برای رو کردن دارد؟ حاج سعید قاسمی خطاب به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: #حاج_قاسم این چه مدل زندگی بود تو داشتی ؟ راحت تر نبودی به جای حضور شبانه روزی در جنگ و جهاد در یمن و عراق و سوریه، #یقه_سفید میشدی، میشدی سردار دیپلماسی؟ بعدم صدتا صدتا سکه میگرفتی؟ #قاسم_جان خیلی حیف شد رفتی نه برای خودت برای ما!
فاطمه حقیقتجو، پیرموذن، سلامتیان، موسوی خوئینی، مزروعی و اشکوری؛ نمایندگانی بودند که نوکر و کُلفَت آمریکا شدند
در ادامه صحبت های محسن هاشمی که اعتراف کرد ۳۲ سال مملکت را اصلاح طلبان اداره می کردند این بار فائزه هاشمی در رابطه با قتل های زنجیره ای علیه خاتمی دست به افشاگری زد.
در برنامه ی دو نیم ساعت شبکه ی خبر، که با عنوان هالیوود-کارخانه رویاسازی و ماشین تبلیغاتی برگزار شد، آقای سعید مستغاثی، نویسنده، منتقد سینما و کارگردان مجموعهی مستند راز آرماگدون به همراه خانم سارا اسلون، روزنامهنگار و مدیر ارتباطات گروه بینالمللی ضد جنگ انسر (Answer Antiwar Group) شرکت کردند. در این برنامه مباحثی نظیر رسالت هالیوود برای معرفی آمریکا به عنوان محل تحقق رویاها، چرخهی اقتصادی هالیوود، روابط سیاسی هالیوود با مراکز قدرت آمریکا، مدیریت واحد محتوایی هالیوود، تخریب وجههی ملتهای مخالف سیاستهای آمریکا، ترویج اسلام هراسی در فیلمهای هالیوودی، ستارههای هالیوود و جایگاه فیلمسازان مستقل، بررسی شد.
هالیوود-کارخانه رویاسازی و ماشین تبلیغاتی / سعید مستغاثی / برنامه دو نیم ساعت
کتاب «داستان راستان», داستان سرگذشت کسانی است که میخواهند در راه راست گام بردارند.
شهید مرتضی مطهری کتاب را بهگونهای نوشته است که برای عموم قابل درک باشد. نثری که به قول نویسنده باید زحمت فکر کردن در عبارات و جملات را از دوش خواننده بردارد و خواننده بهواسطه پیچیدگیهای لفظی جملات در معنا دچار مشکل نشود. با این همه نویسنده عقیده دارد داستانی خوب است که خواننده را به تفکر وا دارد و به اصطلاح لقمه آماده در دهان مخاطب نگذارد؛ چون اگر مطلبی با روح خواننده عجین نشود و خواننده چیزی از تفکر خود بر آن نیفزاید، تأثیری بر روحش نخواهد داشت, در نتیجه، بازتابی از آن در عملش دیده نمیشود. به همین دلیل استاد مطهری کوشیده است داستانها را به صورت کلیت واحد بیان کند و از نصیحتگویی مستقیم و بیان نتیجه اخلاقی بپرهیزد تا هم به تفکر خواننده احترام بگذارد و هم او را به تفکر وا دارد. به همین دلیل عنوان داستانها را طوری انتخاب کرده که پایان و نتیجه داستان در آن مشخص نباشد.
نویسنده چون خواسته این حکایتهای کوتاه دینی کشش بیشتری برای مخاطب داشته باشد و به صورت یک بیانیه اخلاقی نباشد، با استفاده از قالب داستان، ضمن تلاش برای بر هم نزدن اصل و روح داستان آن را بهگونهای پرورده که جذابیت بیشتری نسبت به حکایت برای مخاطب داشته باشد؛ چیزی که به بازنویسی امروز نزدیک است. البته بازنویسیای که خیلی به متن وفادار است.
استاد مطهری در ارائه داستانها متعصبانه برخورد نکرده و علاوه بر شخصیتهای مسلمان و شیعه، داستان و سرگذشت شخصیتهای بزرگ غیر شیعه و حتی غیر مسلمان را هم در داستانها آورده است.