(سردار عبدالله کریمی یکی از اسرای این اردوگاه، گفت: این اردوگاه در لیست صلیب سرخ ثبت نشده بود برای همین خانواده هایمان از اسارت ما خبر نداشتند. این اردوگاه بزرگ ترین اردوگاه عراق به شمار می رفت و دومین اردوگاهی بود که در لیست صلیب سرخ ثبت نشده بود.
وی ادامه داد: اسیر بودن به خودی خود شرایط سختی داشت اما شرایط و جو بی دینی حاکم در آن اردوگاه فشار بیشتری به بچه ها وارد می کرد و تحمل شرایط را برای آنان سخت تر می کرد. ما در این اردوگاه حق انجام هیچ کاری را نداشتیم . حتی نماز خواندن هایمان نیز باید پنهانی انجام می شد.
حجت الاسلام والمسلمین وحید تجنجاری نیز در ادامه گفت: در این اردوگاه اصلا به مجروحان رسیدگی نمی کردند و شرایط بسیار بدی برای اسرا ایجاد شده بود برای همین شروع کردیم به شعار دادن و گفتن “وای بر تو ای بصره” . همین که شعار دادیم عراقی ها برسرمان ریختند و شروع کردند به زدن اما وقتی دیدند اثری ندارد و ما همچنان شعار می دهیم با چسب دهان ما را بستند تا نتوانیم به شعار دادن ادامه دهیم.
محمد شریعتی نیز یکی دیگر از اسرای این اردوگاه درباره آن روزها، گفت: یک شب جمعه بود و ما در اردوگاه داشتیم دعای کمیل می خواندیم. یک دفعه عراقی ها داخل شدند و دو نفر از بچه ها را بردند. وقتی آنها را برگرداندند تمام بدنشان خونی و زخمی بود. بعد از آنها بچه ها را به صف کردند و دو نفر دیگر را بردند.
وی ادامه داد: در همین حین حاج مهدی یکی از اسرا که از ناحیه دو پا مجروح بود به آخر صف رفت و لباسش را عوض کرد و بعد از پوشیدن لباس تمیز رفت در اول صف ماند. وقتی بچه ها روحیه حاج مهدی را دیدند روحیه گرفتند.
عبدالرضا مزاری در ادامه صحبت های دیگر هم رزم هایش، گفت: به نظر من می توان زندگی آزادگان را الگویی برای زندگی بر مدار مقاومت قرار داد زیرا بچه ها در تحریم کامل بودند اما با این حال روحیه خود را از دست ندادند و هیچ گاه از آموزش علم و قرآن دست برنداشتند)
«پس از بیست و چند سال که از پسر جوانشان که مفقود الاثر بود خبری نداشتند تازه خبر آوردند که جنازه مطهرش پیدا شده است. پدر و مادر پیر دعوت شده بودند که پیکر فرزندشان را ببینند. سه، چهار کیلو استخوان در کیسه ای درون تابوت بود. مادر طاقت نیاورد و های های گریه را سر داد. پدر اما چون کوهی استوار بغض را در گلو نگهداشت و رو به مادر کرد و گفت: «چرا بی تابی می کنی؟ صبور باش! درست به همان وزن و اندازه ای است که موقع تولدش خداوند به ما عطا کرد. یادت می آید موقع تولد هم سه کیلو و نیم وزن داشت» و مادر قدری آرام گرفت…»
دانلود سرودها و داستان های مذهبی کودکانه با موضوعات: اصول دین، نماز، خانواده و … با عناوینی مانند: من بچه شیعه هستم مثل فرشتن مامان و بابا ابا صالح دنیای بی تو سرده من توی یه بالن توی آسمونم اصول دین پنج بود لالایی و …
«اکبر شریعت» رزمنده ۴۰ ساله دارابی، زمانی که در «قرارگاه کربلا»، در «ظهر عاشورای ۱۴۰۵ قمری» (۱۴ مهر ۱۳۶۳ شمسی)، سروده ساده و خالی از آرایه های ادبی خود را با شور و حال می خواند، تصور هم نمی کرد که «کربلا، کربلا، ما داریم می آییم» مدتی بعد، به یکی از ماندگارترین یادگارهای سال های دفاع مقدس تبدیل شود.
فیلمی که خواهید دید، نسخه کامل از اجرای شورانگیز آقای شریعت در مهرماهِ ۳۰ سال قبل است. نسخه ای که با مصرع «کی رسد این پیام از قرارگاه کربلا» آغاز می شود. این اجرا مشتمل بر دو بخش است که نوای «کربلا کربلا» ما داریم می آییم، بخش دوم از این اجرا است.
نوجوان ۱۶ ساله اسیری که خبرنگار زنی میخواهد با وی مصاحبه کند، ولی این نوجوان او را به حجاب توصیه میکند …
«جنگ با دموکراسی» روایت عجیبی از وقایع اخیر آمریکای لاتین و خیزشهای آن دارد. این مستند درباره فضای سیاسی کشورهای آمریکای لاتین و مداخله آمریکا در مسایل داخلی آن کشورها است. همچنین در فیلم به جنگ با تروریسم آمریکا به صورت نقادانه ای پرداخت میشود.
این مستند در مورد مردمی است که سعی دارند خود را از شکل نوین برده داری غرب آزاد کنند ولی در مقابلشان آنهایی هستند که نیروی انسانیت را هیچ می انگارند و جنگ های فراوانی را برای دموکراسی دروغین خود طراحی کردند.
کارگردان این مستند جان پیلگر است و تهیه کنندگی آن نیز بر عهده اکتبر فیلمز بوده است.
در این چند وقته که بحث مذاکرات آمریکائیها با جمهوری اسلامی ایران داغ شده است هر روز شاهد نشان دادن چنگ و دندان پوک و پوشالی آمریکا با ادبیات مضحک “همه گزینه ها روی میز است” هستیم.
در این میان آنچه در مقابل این سیاه بازی آمریکائیها ممکن است مورد غفلت قرار گیرد این است که:”اگر شما اینقدر به قدرت چنگ و دندان خود مطمئنید پس چرا با جمهوری اسلامی ایران نیز همچون دیگر کشور های منطقه با منطق تجاوزکارانه و وحشیانه ی خود برخورد نمی کنید و این همه سال،خود و همپیمانانتان را به زحمت انداخته اید. و اکنون همچون شغال پیری که توان ایستادن در مقابل ساده ترین بحرانهای داخلی خود را هم ندارد،تلاش مذبوحانه ای برای سرپا نشان دادن خود می کنید.
آنچه در موشن گرافیک صداقت آمریکایی۲ می بینید سعی دارد با بیانی هنری،دقیق و با تکیه به مستندات تاریخی نشان دهد که علت این همه تلاش برای مذاکره؛ قدرت انقلاب اسلامی ایران است نه چیز دیگری…
کاری از خانه طراحان انقلاب اسلامی
شهید سید مجتبی علمدار با دلی سوخته، در هجر یاران شهیدش با آنها مناجات میکند:
چقدر سخت است حال عاشقی که نمیداند محبوبش نیز هوای او را دارد یا نه .
ای شهیدان، از همان لحظهای که تقدیر ما را از شما جدا کرد یاد شما، خاطرههای دنیای پاک شما امید حیاتمان گشته .
ما به عشق شما زندهایم و به امید وصل کوی شما زندهایم .
اما شما، شما علی الظاهر دلیلی ندیدید که اوقات پر اجرتان را صرف ما کنید.
چه بگوییم؟
راستی چگونه حرف دلمان را فریاد کنیم که بدانید بر ما چه میگذرد ؟
مگر خودتان نمیگفتید که ستونهای شب عملیات ستون گردان نیست، ستون عشق است، ستون دلهای سوخته ایست که با خمیر مایهی اشک و سوز به هم گره خورده است.
سخنرانی آیت الله صمدی آملی درباره شخصیت مقام معظم رهبری و حوادث بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ (۷:۰۷)
کلیپ بسیار زیبا و شنیدنی در بیان عشق به رهبر عزیز انقلاب حضرت آیه الله خامنه ای : … ما دیگه نمیگذاریم دستای تو بسته بشه *** مثل حیدر دلت از امت خود خسته بشه *** مثل سلمان و ابوذر در خونت می شینیم *** آخه تو چهره تو تصویر حیدر می بینیم …
یکی دیگر از مصادیق افساد در ارض، مبحث سحر و جادوست. استاد روح طی ۸ جلسه به این موضوع پرداخته