مدرس: استاد دکتر علی غلامی
دانشآموختهی دوره کارشناسی ارشد پیوستهی و دکتری و عضو هیات علمی و رئیس دانشکدهی معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) و همچنین عضو کمیتهی علوم انسانی بنیاد ملی نخبگان وی دارای تحصیلات حوزوی در حد سطح در فقه و اصول و آشنایی با زبانهای عربی و فرانسه است. غلامی دارای مطالعات جنبی در حوزههای اعتقادی در حد کتب شهید مطهری(ره) و اندیشمندان معاصر، تفسیر المیزان، جایگاه و حقوق زن در اسلام و غرب، حجاب و عفاف، حکومت اسلامی و مباحث ولایت فقیه. بوده و کتب، مقالات و پایان نامه های زیادی را در سوابق خود دارد.
کارگاه ولایت فقیه و شبهات آن ولایت فقیه، مبانی، تاریخچه، شبهات و شخصت شناسی
شرح مختصر برنامه:
بیان ضرورت عقلی نیاز به حکومت در جامعه، عدم جدایی دین از سیاست، عدم مشروعیت ذاتی فرد یا گروه خاص برای حکومت «اصل عدم ولایت»، اختصاص حاکمیت به ذات باریتعالی، واگذاری حکومت و ولایت به رسول و امام و واگذاری ولایت در زمان غیبت به ولی فقیه که در این بحث به ذکر دلایل عقلی مثل نیاز جامعه اسلامی به حکومت مثل سایر جوامع، ادعای اسلام در پاسخ گویی به همه نیازها تا قیامت، تعیین فقیه در زمان و توسط اهلبیت (ع) و ذکر دلایل نقلی و همچنین اجماع پرداختند. همچنین با مطرح نمودن شبهاتی مثل مطلقه بودن ولایت فقیه، دور (رهبری، شورای نگهبان و مجلس خبرگان)، انتخاب توسط خبرگان و توقیتی نبودن، احادیث دال بر سکوت در عصر غیبت (ضلالت قیام قبل از ظهور) و شبهه عدم توجه به جایگاه مردم در حکومت دینی پرداختند ونیز به جایگاه ولایت فقیه و همچنین شخصیت شناسی مقام معظم رهبری پرداخته شد . این کارگاه در دوره همایش ولایت فقیه مبانی، تاریخچه، شبهات و شخصت شناسی برگزار شده است.
جلسه اول: پرسش و پاسخ ولایت فقیه
جلسه دوم: انتخاب امام خامنه ای به عنوان رهبر
جلسه سوم: مبانی و ضرور و جود ولی فقیه در جامعه
جلسه چهارم: بررسی شبه مطلق بودن ولایت فقیه
با شنیدن نام شهید «مهدی باکری» تنها چیزی که بر قلبها وارد میشود، عالم پرجاذبهی ملکوت است. هرچند تبیین قدر و منزلت انسانهایی که محبوب خدایند، در قالب مکتوبات بسیار دشوار است، اما شهد نهفته در کلام شهید هر دلی را به تسخیر درمیآورد.
«مهدی باکری» کنار من نشسته بود و تیراندازی میکرد. دوباره بهش اصرار کردم به عقب برگردد.
گفت: «مگه تو عقل خودت رو از دست دادی؟ از اینجا کجا برگردم؟»
در بین ذکرهایش نالهی ضعیفی کرد و به زمین افتاد. با عجله او را برگرداندم و در بغل گرفتم. دیدم پیشانیاش خونی است. هرچه او را صدا زدم و بوسیدم، پاسخی نشنیدم. فقط نگاهم میکرد. او را داخل قایق گذاشتم. یکی از افراد دشمن کنار دجله آمد و با آر پی جی شلیک کرد. آتش بهسرعت تمام قایق را دربرگفت. من به داخل آب پرتاپ شدم. قایق بهسمت شرق دجله رفت و در نقطهای دوردست کنار خشکی توقف کرد. شبهنگام به آن سمت رفتیم، اما متأسفانه هیچ اثری از شهید باکری و دیگران نبود.
شهید مهدی باکری، بهگواهی فرماندهان دفاع مقدس و همرزمانش، مدیریت، فرماندهی، جهاد و عرفان ناب اسلامی را درهم آمیخته بود و با روحی ملکوتی صحنهگردان مجاهدتهای خطوط اول نبرد بود. نظامیگری را دوست داشت؛ چون ظرفی بود برای «مجاهد فی سبیلالله» شدن. بار فرماندهی را به دوش میکشید، چون محملی بود برای ناصر خداشدن و این نصرت و ثبات تا آخرین لحظهی زندگیاش جاری بود.
در توصیف ابعاد نظامی شهید مهدی باکری برجستگی در طراحی تاکتیک و پیشرو بودن در خطوط اول نبرد و در ابعاد اخلاقی، فروتنی او زبانزد است. او از محدود فرماندهانی است که بهسبب روحیهی فروتنی بارها به صورت ناشناخته در عادیترین کارهای لشگر شرکت میکرد؛ بدون اینکه کسی متوجه شود.
مجموعهی مقالهها، سخنرانیها و گفتوگوهای دوستان و همرزمان شهید مهدی باکری در این کتاب گنجانده شده است.
این مستند روایتی از نقش شهید مهدی عراقی در تحولات و مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است.
کتاب روزهای جنگی سعید، خاطراتی از «سعید بلوری»، جانباز و رزمندهی گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) است که گروه تحقیقاتی فتح، پژوهش و نگارش آن را بر عهده داشته است.
جنگ با تمام زشتیها و وجه غیرانسانى خود، الهامبخش آثارى زیبا در حوزهی ادبیات و فرهنگ پایدارى شده است. چهل سال از آغاز جنگ تحمیلى رژیم بعث عراق علیه ایران مىگذرد؛ جنگى که طولانىترین جنگ کلاسیک قرن بیستم دانسته شده است.
این کتاب خاطرات سعید بلوری، یکی از رزمندگان گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، است که لحظات شیرین و حیرتانگیزش، آن را بسیار دلنشین کرده است.
تلاشهاى گوناگون و ارزشمندى براى ثبت ابعاد مختلف این رویداد عظیم در قالبهاى ادبى، هنرى و پژوهشى انجام گرفته است. با این حال، کماکان حجم بسیارى از موضوعها و رخدادهای این حماسهی ملى مغفول مانده است. مؤلف این کتاب به بخشی از این خاطرات و رخدادها اشاره کرده است.
سعید بلوری در بیستمین روز مرداد ماه سال ۱۳۴۵ متولد شد. مجروحیت او در دفاع مقدس یادگار ماندگارش شد؛ تنفس گازهای شیمیایی و جراحتهای چشم منظورمان است.
کتاب «روزهای جنگی سعید» از خاطرات این بزرگمرد میگوید.
قربان قصد دارد برای سفر گردشی به ارمنستان برود، اما اتفاقات آنطور که میخواهد پیش نمیرود. او سر از دمش درمیآورد. نمیداند باید چه کار کند. نمیداند باید چه تصمیمی بگیرد. پس تصمیم میگیرد در دمشق بماند و از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند.
بخشی از کتاب حبیب حبیب قربان:
وحید ساک را از قربان گرفت و هر دو به سمت یکی از اتاقهای صحن زینبیه رفتند. بهشکل متغیر ۱۰ نفر در آشپزخانهی زینبیه مشغول به کار بودند. وحید مسئولیت آشپزخانه را برعهده داشت: پنج نفر ایرانی، یک نفر افغانستانی، یک نفر پاکستانی و دو نفر دیگر سوری.
وحید برای بار سوم به سوریه اعزام شده است. از همان سفرِ اوّل بهعنوان آشپز به سوریه آمده بود. بار دوم یک ماه در خط مقدم حضور داشت و از ناحیهی پای راست زخمی شد. به توصیهی سردار همدانی مدیریت آشپزخانه را به عهده گرفت. کار در آشپزخانه سخت و امنیتی بود و هیچ شخصی غیر از افراد معتمد در آشپزخانه حق رفتوآمد نداشتند.
«ابوزینب» از شیعیان پاکستان و اهل پاراچنار بود. قربان از بدو ورود و دیدن آمیتا از او خوشش آمده بود و دنبال فرصتی میگشت تا با او طرح رفاقت بریزد.
«سیدمحسن»، یا همان «شیر دره»، بهسبب شباهت بیش از حدش به احمد شاه مسعود، به این نام صدایش میکردند. خودش بهتنهایی یک دیگ پر از برنج را جابهجا میکرد.
«یاسر حبیب» و «ابوجاسم» اهل سوریه بودند. بیشتر اوقات بیرون از زینبیه برای خرید مایحتاج و لوازم پختوپز به سر میبردند.
مردم دمشق با ایرانیها و افراد غریبه رفتار دوستانهای نداشتند. وحید بهناچار دو نفر از بچههای سوریه را به این کار گمارده بود. ابوجاسم از شیعیان خیابان «الأمین» دمشق بود که پدرش بازاری بود، ولی حالا دوزاری هم نداشت. ابوجاسم خودش این حرف را گفت. بسیار دستپاک و اهل حلال و حرام بود. وحید براساس تمهیدات و شرایط موجود، او و یاسر حبیب را مأمور خرید کرده بود.
پنج نفر دیگر از بچههای ایران که متشکل از قربان، شخصیت اصلی ما، و آشپزخانهی زینبیه، اگر اغراق نباشد یکی از شخصیتهای تاثیرگذار آن روزهای سوریه. قربان تازهکار بود و در بیشتر امور روزمره خالی میبست. کمی ترسو و تحصیلکردۀ تاریخ بود. دلی داشت بهوسعت و فراخی همۀ تاریخ.
روحالله، تُرک بامَرام، چاقوچله، بهتنهایی میتوانست خوراک یک ماه جبههی دشمن را تأمین کند. هنوز بین او و قربان چیزی ردّوبدل نشده بود تا متوجه شویم آیا مثبت است یا منفی.
محمدرضا یا ممد آبادانی. تنها آشپزی که ناخواسته در این کار حرفهای شده بود. پدرش ارتشی و مادرش معلم. فرزند بزرگ خانواده که با داشتن سه خواهر و برادر کوچکتر از خودش، وظیفهی سیر کردن شکم آنها را بر عهده داشت.
حبیب بربری، بچهی جنوب شهر تهران و یک لوطی تمامعیار بود. خودش میگفت لطف امام حسین (ع) و دعای مادرش باعث شده قدم در این راه بگذارد.
متین شوماخر، رانندهی شوتی که بچهها را با تویوتا هایلوکس از فرودگاه به زینبیه آورده بود. بچهی جنوب ایران بود. میگفت عاشق شِورلِتم، ولی هنوز توفیق خرید پیکان هم نصیبم نشده.
مکانیک ماشینهای خارجی و مهمتر از همهی اینها بهقول وحید، استاد تعمیر دلهای شکسته است.
این برنامه به بررسی سقوط هواپیمای اوکراینی و نقش رسانه ها در این زمینه می پردازد.
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن شبهای قدر نماهنگ «ایام قدر، قله ماه رمضان» را منتشر کرد.
امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده پدافند هوایی خاتم الانبیاء ارتش گفت: ریگی پروازی را انتخاب کرده بود که همزمان سه پرواز دیگر هم با آن وارد کشور شود, او با شناسایی متفاوت وارد هواپیما شده بود , از خلبان خواسته شده بود که در جنوب کشور فرود بیاید و او علت این امر را نمیدانست.
در بزرگداشت شهید ابراهیم هادی، نهال قاضیخانی، فرزند شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی، نامهای سوزناک خطاب به پدر خود خواند؛ در این مراسم گروه سرود «در انتظار ظهور» هم دو اجرا را به شهدای مدافع حرم و امام زمان(عج) تقدیم کردند.
ایران به آتش میکشد، خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان میدهد، مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی، در مرگ رویین تن شده
مرد و زنش تلفیقی از، ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان، این گنجهای بیشمار
مرزیست پر گوهر ولی، با رنجهای بیشمار
در بند بنشانم ولی، از بندها آزاد شو
قلب مرا ویران کن، با خون من آباد شو
ما قرنها پای وطن، پیدا و پنهان ماندهایم
ما پای فرهنگی کهن، با نام ایران ماندهایم
ایران به آتش میکشد، خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان میدهد، مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی، در مرگ رویینتن شده
مرد و زنش تلفیقی از، ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان، این گنجهای بیشمار
مرزیست پر گوهر ولی، با رنجهای بیشمار
همزمان با ایام ماه مبارک رمضان، پادکست «خدا میگوید» با محوریت سخنان «مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی» توسط «چندرسانهای جوان آنلاین» منتشر میشود.
این مستند به معرفی هادی العامری فرمانده بزرگ عراقی و حشد الشعبی می پردازد.
آمریکا و سفارتخانههای جنجالیاش این بار هم در جهان به جاسوسی و شنود از نقاط حساس کشورها شناخته میشود. در این موشن گرافیک با دستگاههای جاسوسی سفارتخانههای آمریکا در سراسر جهان آشنا شوید.