هیئت مکتبی، هیئت سکولار / فیلم سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی / لینک مستقیم دانلود
استاد رحیم پور ازغدی در این سخنرانی که در جمع مداحان و هیئت های عزادای رزمندگان اسلام از سراسر کشور برگزار گردید به تفاوت های هیئت های مکتبی و سکولار پرداختند.
مدت زمان : ۶۲ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی) – [ریلیز اختصاصی مبین مدیا]
در جمع مداحان و هیئت های عزادای رزمندگان اسلام از سراسر کشور – ۱۳۹۳
کاری از : شبکه چهارم سیما
میثَم تمّار اَسَدی کوفی، از یاران امام علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)، که پیش از واقعه کربلا در کوفه به دستور ابن زیاد به شهادت رسید.
مستند «تاوان» به موضوع اقدامات جنایت کارانه گروهک تروریستی منافقین و سرنوشت سران آن می پردازد.
دهم شهریورماه ۱۳۹۲ عده ای ناشناس وارد پادگان اشرف شدند و ۵۲ نفر از اعضای رده بالای منافقین را کشتند.
ساکنان اشرف غافلگیر شده بودند و حتی سازمان های امنیتی عراق هم از چگونگی شکل گیری این عملیات اعلام بی خبری کردند.
سوال اصلی این بود که مهاجمان به اشرف چه کسانی بودند و چه انگیزه ای داشتند؟
مستند «تاوان» به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال مهم است؛ در این مستند طی گفت وگو با برخی اعضای جدا شده از سازمان منافقین و اعضای پارلمان عراق و همچنین تصاویری آرشیوی به همراه نریشن از چگونگی شکل گیری پادگان اشرف، حمایت های صدام از منافقین و اقدامات جنایت کارانه مسعود رجوی و همسرش به این موضوع پرداخته می شود.
محمد هادی نعمت الهی تهیه کننده و کارگردان این مستند است.
مستند «گمشده» به موضوع اسارت روحی و معنوی اعضای سازمان مجاهدین خلق در دام امیال شیطانی سران این گروهک می پردازد.
سازمان مجاهدین خلق در آغاز با شعارهای اسلامی پا به عرصه نهاد و توانست پیش از انقلاب جوانان بسیاری را به سوی خود جذب کند ولی به تدریج رویه کمونیستی خود را بیشتر نمایان ساخت و در نهایت تفکر جدایی دین از سیاست را رسما عیان کرد و پس از انقلاب هم به سازمانی مخوف و تروریستی تبدیل شد که به جای مبارزه با امپرالیسم، خون هم وطنان خود را به زمین می ریخت.
نتیجه فعالیت های تروریستی سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین، ۱۷ هزار شهید ترور است که بسیاری از آنها جزو شهروندان عادی و نه افراد نظامی یا سیاسی بوده اند.
این روزها اما حال و احوال منافقین و سران آنها چندان خوب نیست و آواره و در به در، چمدان به دست به دنبال جا و مکانی هستند تا باقیمانده عمر ننگین خود را در آنجا به سر ببرند.
زمانی که مجاهدین خلق در عراق و زیر چتر حمایتی صدام و پس از آن آمریکایی ها در اردوگاه اشرف به سر می بردند، خانواده های زیادی از ایران و دیگر کشورها برای نجات فرزندانشان که اسیر امیال شیطانی سران این گروهک شده بودند به این مکان مراجعه می کردند و البته در بسیاری مواقع دست خالی باز می گشتند.
مستند «گمشده» روایت گر داستان پدر ایرانی یک خانواده برای بازگرداندن فرزندانش از اردوگاه اشرف عراق ببیش از ۲۰ بار از کانادا به عراق رفته است.
او موفق شده پسرش محمد را بازگرداند اما هنوز به هدف دیگری یعنی ملاقات با دخترش سمیه نرسیده؛ راوی فیلم خود این مرد است، او با حضور در ترکیه خاطرات روزهای نخستین مهاجرتش از ایران و ارتباطش با سازمان مجاهدین را بیان می کند.
با آغاز جنگ تحمیلی، ارتباطات مخفیانه سازمان منافقین با رژیم بعث عراق به زودی برملاشد. این سازمان مخوف در طول جنگ هشت ساله خیانت های بیشماری را علیه ملت ایران انجام داد. این کلیپ روایتگر بخشی از خیانت های منافقین در طول هشت سال دفاع مقدس ملت ایران است.
با اینکه روسای جمهور مختلف آمریکا در سال های متمادی با بیان تهدیداتی از جمله « گزینه روی میز» تلاش کرده اند تا بر جمهوری اسلامی ایران فشار بیاورند،اما هر سال شاهد پیشرفت و اقتدار روز افزون جمهوری اسلامی ایران بوده اند.
به مناسبت فرارسیدن ۳۰ تیر ماه، سالروز شهادت عباس دوران روایتی از شجاعت ایشان را در این ویدیو ببینید.
صبح پیروزی ۲
با صدای : محمد گلریز
شاعر: راضیه رجایی
کارگردان : میثم مرادی
تدوین : محسن عقیلی
تهیه شده در حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی
با مشارکت معاونت فرهنگی اجتماعی سپاه امام رضا علیه اسلام
در کتاب عملیات ثامنالائمه(ع) که به همّت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدّس منتشر شده است، گوشهای از دلاوریهای سربازان وطن را در هشت سال دفاع مقدّس میخوانید.
دربارهی کتاب:
کتاب «عملیات ثامن الائمه(ع)، مبدأ تحول در استراتژی نظامی ایران» در شش فصل این عملیات را بررسی کرده است.
در فصل اول، با بررسی «محیط بینالمللی» و ساختار نظام بینالملل در زمان وقوع جنگ، تعامل انقلاب اسلامی با نظام بینالملل و کنشگران اصلی آن بیان شده است.
در فصل دوم، «استراتژی نظامی عراق» تحلیل و بررسی شده است.
در فصل سوم، «بحران داخلی و مسئله جنگ» توصیف و تحلیل شده است.
در فصل چهارم، «استراتژی نظامی ایران» واکاوی شده است. در این فصل وضعیت نیروهای مسلح شامل ارتش، سپاه و بسیج بیان شده و همچنین استراتژی نظامی ایران از زمان تجاوز عراق تا قبل از عملیات ثامنالائمه بررسی و تحلیل شده است. مباحث این فصل امکان مقایسهی تحول و استراتژی نظامی ایران را که پس از عملیات ثامن الائمه بهوجود آمد، فراهم میکند.
فصل پنجم، شامل شرح و بررسی عملیات در پنج مبحث است:
ابتدا موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات بررسی شده تا روشن شود که عملیات در چه منطقه و با چه ویژگیهای جغرافیایی اجرا شده است. در مبحث دوم، چگونگی محاصرهی آبادان و اشغال شرق کارون در بدو تجاوز ارتش عراق به ایران، در نیمهی دوم مهرماه ۱۳۵۹ بازگو شده است. طراحی عملیات، بحث بعدی این فصل است که دلایل انتخاب شرق کارون، عوامل مؤثر در طراحی عملیات و طرح مانور، مهمترین موضوعات آن است. در بحث چهارم آمادهسازی زمینهی اجرای عملیات بیان گردیده است. سرانجام نیز شرح عملیات و چگونگی عقبراندن و آزادسازی شرق کارون و درنتیجه شکستن محاصرهی آبادان آمده است.
خبرنگاری پس از سالها که از دوران دفاع مقدّس گذشته است، بهدعوت یک میزبان ناشناخته، سوار قطار جنوب شده و در ایستگاه محلی «سپیددشت» در خاک لرستان پیاده میشود تا به جایی آشنا در گذشته، اما غریب در امروز، وارد شود؛ «چم سنگر»!
در نیمهشبی سرد از بهمن ۱۳۸۰ شمسی، (مقارن با بیستوسومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی) «بهمن صالحی» (نویسنده و خبرنگار) وارد ایستگاه سپیددشت لرستان میشود.
چه کسی منتظر اوست؟ اصلاً چرا آمده است؟ چرا باید به آن دعوتنامهی مرموز اهمیت میداد و پا در راه این سفر ناشناخته میگذاشت؟ بهمن تمام راه با این پرسشهای بیجواب کلنجار میرفت.
بهمن از قطار پیاده شد و مدتی در هوای بسیار سرد زمستانی ایستگاه منتظر ماند. تا اینکه با مردی به نام «سالار سنجری» روبهرو شد که ظاهراً به استقبالش آمده بود. سالار سنجری از او خواست که بازگردد. او سوار خودرویش شد و بهمن را ترک کرد.
بعد از کمی انتظار، زنی به نام «رویا سنجری» (خواهر سالار سنجری) به سراغ بهمن آمد و او را سوار ماشینش کرد و به راه افتاد.
آنها در مسیر «چم سنگر»، دربارهی موضوع دعوت ناخواندهای که از بهمن شده است، صحبت کردند. از میان حرفهای رویا مشخص شد که پدر رویا و سالار، دعوتکننده و میزبان اصلی بهمن صالحی است؛ پدری که درحال مرگ است.
آنها به چم سنگر رسیدند و بهمن در خانهی اربابی آقای سنجری بزرگ ساکن شد. صبح که از خواب برخاست، متوجه شد که آقای سنجری حالش وخیم شده و به همراه دخترش به شهر رفته است. او تلاش کرد از مستخدم آقای سنجری، «آقا صفدر»، اطلاعاتی دربارهی علّت اصلی دعوتش به دست بیاورد، اما موفق نشد!
در غیاب رویا و آقای سنجری، سالار به سراغ بهمن صالحی رفت و ….
این کتاب گویا روایتگرِ سه داستان نمایشی کوتاه از تلخ و شیرینهای زندگی جانبازانِ سرافراز دوران دفاع مقدّس است.
* دستهای خالی: «مهری رحیمی» که در دانشگاه فلسفه خوانده است، باوجود وضع مالی و خانوادهی مناسب، اصرار دارد که با یک جانباز ازدواج کند. با هماهنگیِ پدرش، جانبازی به نام «عباس آقایی» را که شرایط دشواری دارد، به او معرفی میکنند تا از این کار منصرف شود. ولی مهری مصرّانه به خواستگاری عباس میرود و باوجودِ تمام تلاشهای پدرش برای جداکردن آنها، کمکم عاشق او میشود.
* روزهای سوخته: پدر «زینب» در دوران جنگ موجی شده و حالا نگهداری از او بسیار دشوار است. خانواده باوجود مخالفت زینب تصمیم میگیرند با مشورت پزشک او را به آسایشگاه ببرند.
* شوق ندیدن: عموی «آیدا» در جبهه مجروح شده و بینایی خود را از دست داده است. آیدا که در کارهایش به او کمک میکند، متوجه میشود که عمویش عاشق پرستاری است که در دوران جنگ در بیمارستان اهواز از او مراقبت میکرد و برایش کتاب میخواند. آیدا از طریق اینترنت آن پرستار را مییابد و پس از برقراری ارتباط، وی برای دیدن عموی آیدا از آلمان به ایران میآید.
* عکس آخر: «اسماعیل» قصد دارد به خطّ مقدم جبهه برود و برای نمایشگاهی با عنوان «صلح» که در آلمان برگزار میشود، عکاسی کند. او در آستانهی پدرشدن است و همسرش «گلی» مخالف رفتن اوست. اسماعیل به جبهه میرود و در حین عکاسی، شیمیایی میشود. سرانجام عکس او در آلمان به رتبهی اول میرسد.
چند تایی عرب مرب ریختن
میگن عقب بکش ببین منم اصلا بلد نیستم
تاریخ و از دم مرور کن
پس تو خاک ایران جای توی ولد نیست نه
راتو بکش برو اشتباه اومدی
اینجا ایرانه بی شرف زیر خشت و مال اومدی
هرچند پشت ما میزدی دادی کشته هارو سریع
حتی نتونست برسه به یه مشتِ خاک ضریح
شما گلنگ تاریخین به یه شکنجه وا میدین
پای طرقه ها میرین به این خدنگه شاه میگین ؟
نمدونین مگه ایرانه و عزمش
یه لب تر کنم میان میریزن یه ارتش
نمیدونی یا که سخته برات طعمش خونش
شهیدا ریخت غیرتو که نمیکشه ترکش
من و قلم و یه دفتر که شعره
هرکی اسم موندن آورد باید اشهدو بگه
مرد تمدن دنیا که شنیدی
حتی یه وجب خاکش نباشه اصلا تو فکرت
بگو به اون شاه ولد و چموشت
اینجا شهیدامون ترک و لر و عرب و بلوچه
هرجا حرف جنگ و ایرانو شنیدی
بدون صدیم ۸۰ تا کشوریم نه کوچه
شبا تو خیال من قدم بزنید
میرید تو توهم با خودتون منغل هم ببرید
ایرانه و کل منطقه یه وریست
سگ کی باشی حرف بخوای پشت رهبرم بزنی
من و سه رنگ پرچمم میریم راهم همیشه راست
این کتاب گویا روایت سه داستان نمایشی کوتاه از آدمها و اتفاقات تلخ و شیرین دوران دفاع مقدّس است.
* نفوذی: در یک عملیات جنگی، حضور یک فرد نفوذی در بین گروه باعث گمشدن بچههای عملیات و خرابشدنِ بیسیم میشود. سرهنگ که مسئول گروه است، تلاش میکند تا فرد نفوذی را بیابد و گروه را نجات دهد.
* امشب شام خرچنگ سرخکرده داریم: داستانی از جبهه و جنگ و دو دوست است که برای حمل مهمّات، همراه با خانم دکتری به خطّ مقدّم جبهه میروند و خودشان هم درگیر مقاومت و جنگ در خط مقدّم میشوند.
* خواب گروهبان گارسیا: «شهاب» و دوستش «فری» دزدند. وقتی میخواهند انگشتری را که دزدیدهاند، بفروشند، متوجه میشوند که مادر فری چراغ نفتیای را که انگشتر در آن پنهان است، به مسجد و جبهه اهدا کرده است. درنتیجه فری و شهاب بهدنبال انگشتر مخفیشده در چراغ نفتی، راهی جبهه میشوند.