روایت جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به همراه انتشار یک «سند بهکلی سری» از دوران جنگ تحمیلی را برای اولین بار در مستند «تغییر ماموریت» ببینید.
در این کتاب فرازو نشیب زندگی «ف.م» که به خواست وی «زینبالسادات میری» نامیده شده است، در قالب داستانی با برداشت آزاد روایت شده است.
این بانو از دوران نوجوانی پای در میدان ایثار و مبارزه نهاد و در حوادث انقلاب یزد حضوری فعال داشت و پس از آن در امر پشتیبانی جنگ به فعالیت مشغول شد. هماکنون نیز در کسوت آموزش به نوجوانان این مرزوبوم سعی در رفع شبهات کذایی دربارهی اساس دین، کشور و دفاع مقدس دارد.
دین مقدس اسلام، از ظهور تا عصر حاضر، همواره در کشاکش بدخواهیها و ستیزهجوییهای معاندان به سربرده و در این میان تعالیم انسانساز وحی و تلاش طاقتفرسای پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار (ع) و دیگر اولیای الهی، مؤید این نکته بوده که انسان باید با عشق و ایمان به مبارزه علیه کفر و انحراف در دین بپردازد.
تحول و انقلاب عظیمی که دین اسلام در مردم به وجود آورد، باعث شناخت و شکوفایی مردان و زنانی شد که برای دفاع از دین و رفع شبهات مطرحشده توسط دشمنان، از تمام زندگی خود مایه گذاشتند و درس ایثار و فداکاری را آموختند.
بر همگان روشن است که در این برهه از زمان، دشمنان برای اینکه ضربهای کاری به اسلام و انقلاب وارد سازند، قشر نوجوان و جوان را هدف قرار میدهند و با برنامهریزیهای کارشناسیشدهی خود، اساس دین، اعتقادات و ارزشهای ایران اسلامی را زیر سؤال میبرند و در این میان باید افرادی باشند که همچون دوران طلایی دفاع مقدس پای در میدان مبارزهی فرهنگی گذارند و توطئهی ددمنشان روباهصفت را خنثی سازند.
به مناسبت سالروز گرامیداشت شهیدان اطلاعات سپاه کشور، به دیدار خانواده شهید حاج عباس عاصمی فرمانده اطلاعات سپاه علی بن ابیطالب (ع) قم رفتیم و پای صحبت خانواده این شهید گرانقدر نشستیم.
کتاب «پیلهی عشق» روایتگرِ خاطرات شیرزنان ایرانی در نقش پرستار و امدادگران در جبههی رزم یا پشت جبهه است. خاطرات آنانی که از جسم و روح، خانواده و موقعیت خود گذشتند تا بتوانند تسکینی بر دردهای برادران رزمنده و مردمان بیگناه جنگزده باشند.
حافظهی عادل تاریخ ازخودگذشتگی و حمایتهای زنان همواره صبور ایرانی را درکنار شما فراموش نخواهد کرد. زنان ایرانی با پیروی از زینب (س) که از نظر کارشناسان امروزی نقش روانشناس، جامعهشناس، روانکاو، مشاور و مربی را در آن شرایط برای سالار شهیدان کربلا و اصحاب آن حضرت ایفا میکرد، قدم در این راه گذاشتند و تا پیروزی پا پس نکشیدند.
در بخشی از کتاب «پیلهی عشق» خاطرهی یکی از پرستاران را میشنویم: «صدای شکستن غرور یک رادمرد سکوت را برهم زد: حاجی مواظب باش! سید بچهها را قیچی زدن! جان حضرت زهرا (س) بیا عقب. اشک و فریاد است و تشنج!»
مجموعه مستند «آقا مرتضی» که محصول سازمان هنری رسانهای اوج و تولید شده در خانه مستند انقلاب اسلامی است روایتی متفاوت و بدون سانسور از زندگی شهید اهل قلم سید مرتضی آوینی است. این مجموعه مستند در سالروز شهادت این شهید بزرگوار از شبکه سوم سیما پخش گردید.
احمد سوداگر نظامی ایرانی بود که در طول جنگ ایران و عراق از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب میشد و در اغلب عملیاتهای اصلی سپاه در جنگ، حضوری فعال داشت. وی از جانبازان جنگ ایران و عراق بود و در این دوران ۱۲ بار مجروح شد.
«نخلها و آدمها» از طولانیترین رمانهای دفاع مقدس است که به قلم «نعمتالله سلیمانی» نگاشته شدهاست. این کتاب در هفتمین جشنوارهی کتاب دفاع مقدس عنوان برگزیده شد.
«سمیر» و «هانیه» دخترعمو و پسرعموی یکدیگر هستند که از بچگی پابهپای هم بزرگ شده و درصدد ازدواجاند. سمیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد سپاه میشود و این بهانهای است برای مخالفت «زارخدر»، پدر هانیه، با ازدواج آنها.
با آغاز جنگ زندگی نیز غیرعادی میشود و مهاجرت خانوادهی سمیر و عمویش را در پی دارد. در این اثنا «زارخدر» از مخالفت خود کوتاه آمده و تن به ازدواج سمیر و هانیه میدهد. سمیر و هانیه به آبادان برمیگردند تا یکی در خط مقدم و دیگری در بیمارستان، زندگی جنگی خود را شروع کنند.
سمیر پابهپای دوستانش میجنگد و شاهد شهادت دوستانش میشود؛ تا اینکه در حادثهی حملهی هوایی عراق، هانیه نیز به شهادت میرسد و سمیر در آرزوی رسیدن به هانیه، به نبرد خود ادامه میدهد.
پس از آزادسازی خرمشهر، در عملیاتی حساس، سمیر و دوستانش برای تخریب دیدهبانی دشمن اعزام میشوند که با شجاعت سمیر، کشتی دیدهبانی منفجر میشود… .
«قصهی ناتمام» روایت داستانیِ تلخیها و شیرینیها، انتظارها و وصلها و بغضهای فروخوردهی مادران و همسران و خانوادههای دلاورمردان مدافع وطن و حرم است.
خیبر ایـن بـار نـه در بیابـانهـای اطـراف مدینـه کـه در نیزارهای هورالهویـزه بـود و تـا نگویـی بـه مـن کـه چه حکایتـی بـود در نـوای ایـن نیها، دست از تـو نمیکشـم! چـه دیدیـد در خلسـهی جزایـر مجنـون کـه دیوانهترتان کـرد و چه یافتیـد در طلائیـهی زرخیـز؟ دشـمن ایـن خیبـر، نـه یهودیـان کافـر کـه مسـلمانان همکیـشِ همسـایه بودند و مسـلمان نه، که انسـان نیز نبود آن دشـمنی که روا میداشـت آنچه بـر مـا روا داشـت! او کـه دیوانه شـد وقتی چنین جانبـرکف میدیدتان و از خشـم میمُرد وقتـی بـا بنبسـت تدبیرتـان روبهرو میشـد. پس نامسـلمانان خدانشـناس دیگـر را از خـاور و باختـر بـه یـاری خواند و چندین روز بیسـابقه بـر سـرتان بمـب بارانیـد؛ امـا دریـغ کـه خشـمش فـرو ننشسـت، تـا سـرانجام از کاسـهی چهکنـم چهکنمـش غـول افعـی سـر بـر آسـمان آورد و از نیـش نفریـن شـدهاش زهـر بـر سـرتان ریخت.
کتاب «کمین» مجموعه خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس را روایت میکند.
سال ۱۳۶۵ من در کلاس سوم متوسطه، در دبیرستان آیتالله طالقانی شهرستان نیشابور، تحصیل میکردم. اونموقع کشور حالوهوای خاصی داشت و این حالوهوا و شوروشوق در محیط مدرسهی ما هم موج میزد.
آخرِ سال بود و همگی برای امتحانها آماده میشدیم. هرروز در کلاس خبرهای جدیدی از جبههای جنگ به گوش میرسید و دانشآموزان با شوق و هیجان از بستگان و دوستان خودشون که در جبهه بودند، خاطراتی را برای هم نقل میکردند. تعدادی از همکلاسیهای من که ازنظر جسمی از من قویتر بودند و یا سنشان بیشتر بود، برای رفتن به جبهه نامنویسی کرده بودند و تعداد انگشتشماری هم در جبهههای جنگ حاضر شدهبودند.
یادمه بچههایی که به جبهه رفته بودند، خیلی راحت در محیط دبیرستان مشخص بودند، چون لباس بچههای جبهه یه جفت کفش کتونی و یه شلوار بسیجی خاکی بود که اونها را از دیگران متمایز میکرد. من با احترام زیادی به اونها نگاه میکردم و توی دلم میگفتم: خوش به حالتون! ای کاش میشد که منم یکی از این شلوارهای بسیجی رو بپوشم. خلاصه که چندروزی تمام فکرم رو رفتن به جبهه مشغول کردهبود.
روایت دستیابی به صنعت بومی ساخت انواع موشک با کلاهک های تهاجمی با لانچرهای ویژه حمل کننده آنها توسط شهید حسن تهرانی مقدم.
در این کتاب زندگینامه و رشادتهای شهید سرلشکر خلبان «مصطفی اردستانی» به رشتهی تحریر درآمدهاست. کتاب دربرگیرندهی بخشی از زندگی و خاطرات همرزمان این شهید بزرگوار است.
سرلشکر خلبان شهید مصطفی اردستانی در سال ۱۳۲۸ در روستای قاسمآباد، از توابع شهرستان ورامین، دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در شهرستان ورامین گذراند.
پس از دریافت دیپلم، در سال ۱۳۴۸ به خدمت سربازی اعزام شد. خدمت سربازی را در یکی از روستاهای اسفراین به پایان برد. شرایط جغرافیایی منطقه در آن زمان برای کشت خشخاش مساعد بود و اهالی روستا بهصورت فراگیر مبادرت به کشت آن میکردند. شهید اردستانی تا جایی که میتوانست آنها را از این کار باز میداشت.
شهید اردستانی پس از انقلاب، با جمعی از همکارانش، اقدام به انتشار یک نشریهی درونگروهی به نام «مخلصین» کرد که حاوی مطالب اعتقادی و فرهنگی بود و باوجود شمارگان محدود، با استقبال همکارانش روبهرو شد.
بخشی از کتاب:
اواخر شهریورماه ۱۳۵۹، برای انجام یک مأموریت مخصوص اداری، از پایگاه تبریز عازم تهران شدم. مأموریتم در اتاق ویژهی ستاد نیروی هوایی بود و چندروزی طول میکشید. گرچه فصل تابستان رو به سپری شدن بود و رفتهرفته جای خود را به فصل سرد پاییز میسپرد، اما برای من و خانوادهام بهاری درحال شکفتن بود و آن، حضور سبز اولین شکوفهی درخت زندگیمان بود که در همین روزها پا به عرصهی وجود میگذاشت و گل زندگیاش شکفته میشد… .
این کتاب بخشیهایی از تاریخ پرافتخار آبادان، بهویژه در دوران معاصر، یعنی سالهای مبارزه مردم آبادان در راه پیروزی انقلاب اسلامی بهرهبری امام خمینی (ره) و مبارزه با دشمنان داخلی را روایت میکند.
«دشمن پشت دروازههای شهر: روایت مقاومت مردمی آبادان؛ ۱۳۵۹» دربارهی تاریخنگاری دفاع مقدس، بیشتر مبتنی بر توصیف و تبیین رویکردها، راهبردها و عملکرد گروهها و نخبگان نظامی بوده و کمتر به نقش مردم عادی جامعه در جنگ پرداختهاست.
با توجه به اینکه یکی از علل اصلی موفقیت رزمندگان اسلام در هشت سال جنگ تحمیلی، روحیهی مقاومت و پایداری آنان بودهاست، ازاینرو پرداختن به آن امری انکارناپذیر است، اما اینکه چگونه این مقاومت در ابتدای جنگ بهعنوان یک فرهنگ برخاسته از عقاید و ارزشهای دینی و انقلابی شکل گرفت و سپس در تمامی ابعاد جامعه گسترش پیدا کرد، کمتر به آن توجه شدهاست.
همچنین مقاومت مردم آبادان دربرابر تجاوز دشمن بعثی را میتوان یک پدیدهی تاریخی در آن مقطع زمانی به شمار آورد که بعدها در صورتبندی هویت و حیات اجتماعی و فرهنگی جامعهی ایران اسلامی نقشی بیبدیل ایفا کرد.
کتاب «دشمن پشت دروازههای شهر»، به نویسندگی نعمتالله سلیمانیخواه، روایتگر چگونگی انجام این مقاومت مردم و شکلگیری فرهنگی است که در طول دوران دفاع مقدس به یک عنصر اصلی و تعیینکننده در گفتمان سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی جامعهی ایران تبدیل شد.
این کتاب درباره مردی است که با دست خالی جلوی حملهی کشتیهای مسلح انگلیسیها ایستاد.
دریادار شهید «غلامعلی بایندُر»، فرزند دوم علیاکبر بایندر، در سال ۱۲۷۷ خورشیدی در تهران متولد شد. وی تحصیلات متوسطهی خود را در مدرسهی دارالفنون به پایان رساند و در سال ۱۲۹۹ از مدرسهی نظامی «مشیرالدوله» با درجهی ستوان دومی فارغالتحصیل شد و در دانشکدهی توپخانهی «پواتیه»، «فونتن بلو»، دانشگاه جنگ پاریس و نیروی دریایی ایتالیا تحصیلات نظامی را به پایان رساند.
وی در ۱۳۰۱ در جنگ با «اسماعیل سیمیتقو» مشارکت کرد و بهسبب رشادت و فداکاری در نبرد شکریازی، نشان «ذوالفقار» را که عالیترین نشان نظامی ایران بود، دریافت کرد.
او از ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ در سِمت فرماندهی نیروی دریایی ارتش، خدمت کرد. بهدنبال شکست مذاکرات ایران و انگلیس دربارهی بازپسگیری جزایر سهگانهی ایران، مقامات دولتی و نظامی ایران در سالهای ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ میلادی از جزایر تنب دیدار کردند. در این بازدیدها دریادار «بایندُر»، فرماندهی وقت نیروی دریایی ارتش ایران، پس از گفتوگو با ساکنان جزیره، به مقامات نظامی بریتانیا اظهار داشت که جزیرههای تنب و ابوموسی، بخشی از سرزمین ایران است. در این روز، دریادار غلامعلی بایندُر، در بازگشت از آبادان با گلولههای ناو انگلیسی روبهرو شد. ناوچههای غافلگیرشده غرق شدند و گروهی از افسران و ناویها کشته شدند. بایندر همراه با سروان «ولی مکرینژاد»، برای چارهاندیشی و دادنِ آمادهباش به ستاد نیروی دریایی جنوب، بهسوی خرمشهر به راه افتاد، ولی پیش از آنکه به خرمشهر برسند، با آتش ناگهانی مسلسلهای انگلیسی به شهادت رسیدند. پس از شهادت، درجهی او به دریابانی ارتقا یافت و یکی از ناوشکنهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز به یاد او نامگذاری شد.
گردان ۱۴۴ گردانی در ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که سرتیپ (سرگرد) فرضالله شاهینراد در زمان جنگ تحمیلی فرماندهی آن را برعهده داشت.
براساس تصمیمات ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی و دستور فرماندهی نیروی زمینی حدود دو ماه قبل از شروع جنگ تحمیلی لشکرهای ۱ و ۲ مرکز درهم ادغام شدند و لشکر ۲۱ حمزه را تشکیل دادند.
من سرگرد شاهینراد که تا آنموقع در لشکر ۱ مرکز بودم، در تابعیت لشکر ۲۱ قرار گرفتم. تعدادی از افسران لشکر تا آنموقع در مناطق ۳ و ۴ خدمت نکرده بودند. ستاد نیروی زمینی این موضوع را بررسی و محل خدمتی جدید برای آنان تعیین کرد. نام من در فهرست انتقالیها به لشکر ۲۸ سنندج قرار داشت. به هریک از نیروها برای جابهجایی و معرفی خود به محل جدید خدمت، ۱۵ روز فرصت داده میشد؛ منظور این است که فرد منتقله در این مدت کارهای خدمتی و خانوادگی خود را انجام دهد و بهموقع در محل جدید حضور یابد.
با توجه به امریهی ابلاغی من مشغول سروسامان دادن به امور بودم و ۱۰ روز از ۱۵ روز سپری شده و تقریباً کارها رو به اتمام بود.
در ساعت ۱۳ روز ۷ مهرماه ۵۹ پیامی ازطرف فرمانده لشکر وقت، جناب سرهنگ زینالعابدین ورشوساز، با امضای جناب سرهنگ هوشنگ مظاهری، رئیس ستاد لشکر، در منزل به من تحویل شد.
متن پیام چنین بود: «برای ملاقات با فرماندهی، بهمحض رؤیت، در ستاد لشکر حضور یابید تا به دفتر فرماندهی راهنمایی شوید.»
فیلم مستند اسرار آیت / شهید دکتر سید حسن آیت / لینک مستقیم دانلود
فیلم مستند اسرار آیت پیرامون سیره زندگی شهید سید حسن آیت نماینده اول دور مجلس شورای اسلامی و دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی ایران بوده است و در ۱۴ مرداد سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید، ساخته شده است.
آیت از اعضای حزب زحمت کشان و از هواداران مظفر بقایی بوده است که پس از انقلاب به عضویت در حزب جمهوری اسلامی در آمده است و از مخالفین سرسخت ابوالحسن بنی صدر، میرحسین موسوی و سازمان مجاهدین خلق بوده است. آیت نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و نماینده اولین مجلس شورای اسلامی بوده است. این مستند به بیان اسرار ترور این شهید می پردازد.
پیشنهاد مبین مدیا : این مستند را از دست ندهید!
مدت زمان : ۶۵ دقیقه
کیفیت : DVDRip (خیلی خوب)
کاری از : مرکز مستند پیام گستر
این فیلم مستند بخشی از حقایق و ناگفته های زندگی مردی است که به عمد از تاریخ انقلاب اسلامی حذف شده است.
این فیلم حاصل سه سال تحقیق و پژوهش و با بهره گیری از اسناد و مدارک و مصاحبه با شخصیت های برجسته انقلاب می باشد. در طول ساخت این مستند به سبب حساسیت موضوع ترور شهید دکتر سید حسن آیت، برخی از مطلعین حاضر به همکاری و مصاحبه نشدند.
سایه «ترور» بهعنوان عاملی علیه حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران همواره بر سر کشورمان سنگینی کرده است حوادثه تلخ ترورهای بسیاری از جمله نافرجام آیتالله خامنهای و اعضای حزب جمهوری در ذهن ملت ما نقش بسته است.
شهید ماموستا برهان عالی یکی دیگر از شهدای ترور است که در این کلیپ به این شهید بزرگوار پرداخته شده