فیلم برنامه گره / حاج حسین یکتا / جنگ و سبک زندگی ما / لینک مستقیم دانلود
برنامه انتقادی اجتماعی گره با محوریت سبک زندگی در روزهای پایانی خود برای پیدا کردن سوال اصلیاش یعنی چگونه زیستن؟ به سراغ راوی فتح بزرگ رفته است که برای اغلب دانشجویان و نسل سومیها یاد آور روزهای خوب اردوهای راهیان نور است. مهمان این هفته برنامه گره حاج حسین یکتا بود. مردی که با نسخههای شهریاش و در واقع باز تولید سبک زندگی هشت سالهی رفقایش در مناطق عملیاتی با تکیه بر عقلانیت پنهان در رفتار آنها، بنا دارد که به قول خودش «خاک تهران را تبدیل به خاک شلمچه کند …».
برنامه با یک پلاتوی متفاوت شروع میشود و مجری جوان برنامه میلاد دخانچی از یک شیوه متفاوت دعا کردن صحبت میکند. مسئله ای که شاید بنیادیتر ازهر چیز دیگری باشد. اینکه در شبهای قدر دعا کنیم تا خداوند توان خلق تمدنی جدید را به ما عطا کند… این یعنی مواجهه انقلابی با هر مسئله ای و سبک زندگی انقلابی در هر ساحتی.
مدت زمان : ۷۴ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی)
کاری از : شبکه سوم سیما
در ابتدای این کلیپ استاد داستان نظربازی بازی خدا با رزمنده ها رو به صورت فوق العاده زیبا بیان میکنن و در ادامه خوابی رو تعریف میکنن که یکی از دوستان شهیدشون به خوابشون اومده و یه قبری رو به استاد نشون میدن و ….
روایت مشروح و مبسوط از عملیات خیبر در طلائیه و تفحص در این منطقه
اردوی کانون رهپویان وصال به مناطق جنگی – سال ۱۳۹۱
محتوای این روایتگری:
ـ شرح عملیات خیبر در طلائیه، جزایر مجنون و هور و مظلومیت رزمندگان در طلائیه
ـ خاطراتی از چشم انتظاری خانواده های شهدا بعد از شهادت رزمندگان
ـ شرح کامل و دقیق تفحص در سه راهی شهادت
فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: برخی از اوقات با خودم زمزمه می کنم: کو باقریها؟ کو همتها؟ کو احمد متوسلیان ها؟ بارها و بارها مخصوصأ در ۱۶ سال اخیر آمدم که راهی باز کنم که ریل کشور را بیندازم بر روی ریل جهادی ولی نشد.
به همت گروه صوت و تصویر «خبرگزاری دانشجو»، فایل تصویری حاضر شامل بخشی از خاطرات سید ناصر حسینی پور، نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» هم اکنون آماده نمایش و دریافت شده است.
این کتاب گویا، روایت پنج داستان تأثیرگذار و شنیدنی از زندگی رزمندگان و ایثارگران دلیر دوران دفاع مقدس است.
* خاک سبز: «سعید»، بعد از جنگ، همراه با گروهی برای جستوجوی جنازههای همرزمانش در بیابانهای منطقهی جنگی سرگردان است. او در رؤیا یکی از رزمندهها را میبیند که جای بچههای دستهی «قمر» را به او نشان میدهد و میگوید که دوستان رزمندهاش که برای آوردن آب به محل تانکی در نزدیکی دشمن رفته بودند، با لبان تشنه شهید شدهاند.
* سپاس از حیات طیبهی نوجوان نجیب و زیبا: «علیرضا» مجروح جنگی است و هر روز آدمها و اتفاقاتی را به یاد میآورد. او میگوید تا شب همهی آن اتفاقات را فراموش میکند و دوباره روز بعد همین ماجرا تکرار میشود.
او عاشق دخترعموی زیبایش بوده، ولی از سر نجابت و خجالت، چیزی نگفته تا اینکه زیبا ازدواج کرده است و حالا او هر روز زیبا را در رؤیایش میبیند.
* تیر و ترکش: شخصی به نام «رحیم» که به عنوان دیدهبان در هر عملیاتی شرکت میکند، هیچ اتفاقی برایش نمیافتد و خودش میگوید که نظرکرده است. تا اینکه در یک عملیات پایش مجروح میشود.
* در تنگنای خرابه: «منصور» نه سال بعد از جنگ، همراه همسرش «مینا»، برای دیدن خانهی قدیمیشان به شهرش بازگشته است. اما با خرابههای خانهشان روبهرو میشود.
در همین حین زن و شوهر دیگری هم ادعا میکنند که آنجا خانهشان بوده است. پیرمردی از راه میرسد که ادعا میکند در تمام دوران جنگ به درختی که در این خرابه بوده، آب میداده و آنجا خانهی اوست.
* دلی از جنس آفتاب: «سید صالح» که جانباز شیمیایی است؛ شوهر «راضیه خانم» (مادر مهتاب) است. بعد از مرگ راضیه خانم، باوجود علاقهی بسیا
فیلم و صوت روایت عملیات خیبر و تفحص شهدا در طلائیه در آستانه تحویل سال نو
محمد احمدیان در این روایت، به طور مفصل به تشریح عملیات خیبر در منطقه طلائیه می پردازد. محل روایتگری نیز دقیقاً محلی است که به سه راهی شهادت معروف شده است.
خاطره پیام امام مبنی بر لزوم حفظ جزایر مجنون در این عملیات، خاطرات سوزناک زیارت طلائیه توسط خانواده شهدای مغفقود الاثر و درد دل پدر شهید، خاطرات تفحص در روز میلاد امام رضا (ع) و… از جمله روایتگریهای این فیلمهاست. این روایتگری، نوروز ۹۰ و در جمع کاروان راهیان نور استان گلستان انجام گرفته است.