حضرت محمد (ص)، پیامبر اسلام، یهودیان «بنینضیر» را از یثرب بیرون کرده بود، بنینضیر به مکه رفتند و قریش را به نبرد با پیامبر واداشتند. قریش پیشنهاد نمایندگان یهود را پذیرفت و به جنگ با پیامبر رهسپار شد.
رویداد مباهله از رویدادهای صدر اسلام است و آن هنگامی رخ داد که پیامبر اسلام (ص) و اهل بیتش(علیهمالسلام) در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو، آماده ی مباهله یا نفرین طرف دروغگو شدند.
«خاک سرخ» روایت وقایع بعد از حادثه ی عاشوراست؛ مکافات عمل آنان که وسایل شخصی امام حسین (علیه السلام) را به غنیمت بردند…
خلاصه داستان : این فیلم درباره شخصیت سلیمان از شهر بصره است که به عنوان پیک امام حسین (ع) قرار گرفته و همچنین یک سری حوادثی که در بصره اتفاق میافتد…
کارگردان : جواد شمقدری
بازیگران : محمدعلی کشاورز ، گلاب آدینه ، جعفر دهقان ، حسین یاری ، محسن گلناری ، فخرالدین صدیقشریف ، رضا توکلی ، محسن زهتاب ، محمود پاکنیت ، انوشیروان ارجمند ، معصومه آقاجانی ، مهوش صبرکن
مالک پدر بشیر است که در بستر بیماری افتاده است. او روزی خوابی پریشان می بیند و آشفته و ترسان خواب را برای عروسش عطیه تعریف می کند. او می گوید که در خواب عروج خورشید را دیده و یقین دارد که اتفاقی ناگوار رخ خواهد داد…
عطیه سعی دارد که او را آرام کند اما در حقیقت ماجرای تلخ عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش به وقوع پیوسته است. در حادثه ی کربلا بشیر همسر عطیه و پسر مالک در گروه کسانی بوده که در سپاه ابن زیاد راه های ورود و خروج را بر امام و یارانشان بسته اند و عطیه حالا خود را مستحق عذاب می داند و بسیار ناراحت است. اما بشیر که هنوز متوجه اشتباه خود نشده است کاروان اسرای کربلا را خارجی می خواند و خوشحال است که توانسته خانواده اش را از این اتفاق مصون بدارد.
مالک پس از جست وجوی فراوان از ماجرا با خبر می شود و خاطره ای را از امام حسین علیه السلام برای آن ها بازگو می کند که مشابه خطای بشیر است. او ماجرای انگشتری را بیان می کند که امام به او بخشیده و برای همیشه او را از فقر نجات داده است. عطیه و مالک تصمیم می گیرند که از پس کاروان اسراء حرکت کرده تا شاید با زاری و التماس بتوانند خود را راضی کنند و بخشیده شوند.
باوجود توصیههای کارشناس نظامی مناطق غرب کشور مبنی بر خطرات زیادی که پیش روی زائران قاچاقی کربلای معلی وجود داشت، حاج ناصر، سعید، علی و امید تصمیم گرفتند به هر قیمتی که شده راهی کربلا شوند. آنها به همراه جمعیت زیادی و مردی که بلد راه و قدری مرموز بود، به راه افتادند. بلد راه به زیادی جمعیت گله داشت و خطرات مسیر را به آنها گوشزد کرد، ولی همگی مشتاق زیارت بودند. تا اینکه در راه به دست کمینهای مرزی دستگیر شده و به شهر برگردانده شدند. در میان جمعیت زائران، منافقان هم حضور داشتند که با هوشیاری مرد بلد شناسایی شدند و …
خلاصه داستان:
فیلم داستانی تاریخی دارد که در سالهای ششم تا هشتم هجری و از صلح حدیبه تا فتح مکه رخ میدهد و داستان زندگی شخصی به نام ابوبصیر را روایت میکند. ابوبصیر در ایام صلح حدیبیه از بین کفار گریخته و به پیامبر اسلام پناهنده میشود. حالا همه چشمانتظارند که پیامبر برای حفظ صلح او را به کفار تحویل خواهد داد یا خیر…
بازیگران:
کیکاووس یاکیده، روناک یونسی، شهرزاد کمال زاده، حسین سلیمانی، افشین نخعی، محمد ربانی، انوشیروان ارجمند، رضا سروی و حبیب دهقاننسب
پس از شهادت امام علی (علیه السلام) گروهی از یاران نزدیک ایشان به حاشیه می روند و عده ای دیگر نیز به روستاهای دور افتاده تبعید می شوند تا از مرکز خلافت دور بمانند. در این دسته، فیلسوف و حکیمی به نام «سعدالدین ادریسی» وجود دارد که از کوفه به خوزستان تبعید شده است. او که مشغول تهیه دارویی تازه است توسط شمسون (داروغه خوزستان) و شبلی (دستیار داروغه) به خاطر اتفاقاتی که در دشت های اطراف افتاده است، بازجویی میشود.
ازطرف دیگر چوپان جوانی به نام «یونس» که تنها دوست صمیمی و شاگرد سعدالدین در روستاست، اسبی بیسوار را در دشت می یابد که موجب مواجه شدن او با مرد زخمی و بیماری به نام «هاروت» می شود. هاروت از زندان کوفه گریخته است. یونس تصمیم میگیرد هاروت را نزد سعدالدین ببرد اما وقتی شتر داروغه را جلوی در خانه حکیم میبیند، منصرف میشود.
یونس که از مخفیانه خود را به کومه حکیم رسانده مرهمی از او می گیرد تا روی زخمهای هاروت بگذارد، متوجه میشود هاروت و طبیب یکدیگر را می شناسند.
یونس تلاش می کند با مرهمی را که از طبیب گرفته زخمهای هاروت را درمان کند اما این مرهم کافی نیست و رساندن هاروت به خانهی طبیب ضروری است امّا در همین زمان داروغه در خانه طبیب بستری است.
سعدالدین با اصرار یونس راضی میشود که برخلاف دستور خلیفه، از روستا خارج شود و هاروت را به خانه ی خود بیاورد. وقتی هاروت تحت درمان قرار می گیرد خبر مهمی به سعدالدین میدهد: او شنیده است که خلیفه دستور به قتل رساندن همه تبعیدیها را صادر کرده است…