این داستان روایت سیر حرکت توحیدی و حق طلبانه «امام حسین علیه السلام» از سرزمین حجاز به عراق است که با هدف اثبات وحدانیت و نفی وجودی یزیدیان طول تاریخ و آگاهی مردم همه ادوار بود. حدیث شجاعت، ایثار و شهادت در مقابل حکایت خیانت و جنایت.
در این کتاب، همراه کاروان امام حسین علیهالسلام، از مدینه به سوی مکّه حرکت می کنیم و بعد از آن نیز، حوادث مسیر مکّه تا کربلا و حماسه عاشورا را از نزدیک می بینیم؛ همچنین با داستان قهرمانی حضرت زینب (س) در سفر کوفه و شام، آشنا می شویم.
فیلم مستند عصر خمینی / امام (ره) و محرم / شبکه افق / لینک مستقیم دانلود
در فیلم مستند عصر خمینی به بیان دیدگاه، تفکرات و نظرات امام خمینی (ره) می پردازد که در این قسمت دیدگاه های ایشان در خصوص نگرش جهانی امام (ره) به محرم را در مصاحبه با سعید حدادیان مورد بررسی قرار می دهد.
مدت زمان : ۱۸ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی) – [ریلیز اختصاصی مبین مدیا]
حجم کل : ۹۹ مگابایت
کاری از : شبکه افق
پیشنهاد ویژه مبین مدیا: این مستند زیبا را از دست ندهید!
به اسمت میرسم دیوونه میشم عجب دل میبره آوازه ی تو
واست فرقی نداره خوب یا بد فدای لطف بی اندازه ی تو
همین که اشک میریزم من به یادت عزیز چهارده معصوم میشم
بدون تو بهم میریزم آقام صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی میگیرم حاجتمو آخر از تو
منو زهرا به دست تو سپرده خودمونیم آقا کی بهتر از تو
سلام ای مهربون ترین رفیقم حسین جان ذکر خوب هر دقیقم
سلام ای مهربون ترین رفیقم حسین جان ذکر خوب هر دقیقم
به این امید جون دادی گمونم که قلب مرده ی ما جون بگیره
بمیرم اونقدر سختی کشیدی که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوست دارم من که میخوام اگه نباشی تو دنیا نباشه
بعیده واسه ی بی سرپناها تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنه ی یاری میدونم هنوزم بازه راه خیمت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک گلی گم کرده ام میجویم او را
سلام ای مهربون ترین رفیقم حسین جان ذکر خوب هر دقیقم
سلام ای مهربون ترین رفیقم حسین جان ذکر خوب هر دقیقم
بهروز برای ملاقات وکیلش، آقای توکلی، به دادگاه می رود و توکلی به او می گوید که تا زمان زنده بودن حاج عبدالله هیچگونه امکانی برای دسترسی به زمین اجاره ای ندارند. حاج عبدالله هم حال مساعدی ندارد و روزهای پایانی عمرش را می گذراند…
حاج عبدالله در زمان فوت به پسرانش وصیت می کند که مراسم سوگواری امام حسین (ع) را، به بهترین شکل، در تکیه محله برپا کنند و منزل شخصی خودش را وقف حسینیه می کند.
بهروز، برادرزاده حاج عبدالله، با کمک آقای توکلی، وکیلش، حکم بازپس گیری زمین اجاره ای را که هرساله حاج عبدالله در آن مراسم عزاداری برگزار می کرد، از دادگاه می گیرد و قصد اجرای حکم را دارد تا در آن زمین آپارتمان بسازد؛ اما ایمان، پسر کوچک حاج عبدالله، روبهروی او می ایستد و به حکم بازپس گیری زمین اعتراض می کند.
در همین هنگام جواد، فردی خیر به نام حاج حمزه را به تکیه می آورد تا پس از مراسم عاشورا، کلنگ ساخت حسینیه را به زمین بزند.
بهروز که با اعتراض ایمان به حکم دادگاه روبهرو می شود، تصمیم می گیرد با تهدید و زورگویی زمین را پس بگیرد؛ به همین سبب با تطمیع عده ای می خواهد مراسم عزاداری را به هم بریزند…