امام جعفر صادق(ع)، با دسیسههای منصور دوانیقی، خلیفهی عباسی، از راه مسمومشدن با زهری که در غذایشان ریختند، به شهادت رسیدند.
منصور برای اینکه پس از شهادت امام هر نوع آشوب را بخواباند، به محمّد بن سلیمان، فرماندار مدینه، دستور میدهد جانشینان او را در دم گردن بزند. اما خبر ندارد که امام شهید، پنج نفر را وصیّ خود کرده است که نام منصور نیز بین آنهاست.
«حارث»، تاجری که از منطقهی ری به بغداد پارچه آورده است، قصد خرید «حسنیه» را دارد. ازسویی متوجه میشود که این کنیز نزد صاحبش بسیار ارزشمند است.
محدثه، خواهر هارونالرشید، در جلسهی درس مخفیانهای که در منزل ابوالحسن تاجر و با تدریسِ حسنیه تشکیل شده است، شرکت میکند. محدثه برای ازدواج از حسنیه کمک میخواهد.
شیعیان بغداد مطلع شدند که «یحیای برمکی» گروهی را برای جعل احادیث استخدام کرده است. روز موعود که احادیث در برابر هارون خوانده میشود، احمد با نقل درست احادیث، نقشهی او را خنثی میکند. احمد با ترفندِ هارونالرشید از زندان آزاد میشود تا به شیعیان دیگر دسترسی پیدا کند.
نماهنگ «معلم عشق» با نوای مهدی رسولی مداح اهل بیت(ع) به مناسبت شهادت امام صادق(ع) منتشر شد.
توضیحات : گزیده ای از صحبت های بسیار مهم آیت الله دکتر حسینی قزوینی (رئیس شبکه جهانی ولایت) پیرامون سفارش صحیح السند و کمتر شنیده شده از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به شیعیان درباره معاشرت با برادران اهل سنت و اهمیت وحدت مسلمانان.
مأمون رقّی نقل میکند: خدمت امام صادق(علیه السلام) بودم که سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام کرد و نشست. سپس گفت ای فرزند رسول خدا! چقدر شما رئوف و مهربان هستید. شما امام هستید، چرا دفاع از حق خود نمىکنید با اینکه بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید.
امام(علیه السلام) فرمود: «خراسانى بنشین، خوش آمدی». سپس به خدمتکار فرمود: «تنور را روشن کن!».
خدمتکار امام(علیه السلام) تنور را روشن کرد. و امام(علیه السلام) رو به مرد خراسانى نموده، فرمود: «داخل تنور شو!».
خراسانى با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. از جرم من در گذر، خدا از تو بگذرد.
امام(علیه السلام) فرمود: «تو را بخشیدم».
در این هنگام هارون مکى وارد شد در حالیکه کفش خود را با دست گرفته بود، گفت: «السلام علیک یا ابن رسول اللَّه».
امام(علیه السلام) فرمود: «کفشهایت را بیانداز، برو داخل تنور بنشین!».
هارون مکی، کفشهایش را انداخت و در داخل تنور نشست.
در این هنگام امام(علیه السلام) با مرد خراسانی به سخنگفتن پرداخت و مانند کسی که در خراسان بوده از جریانهاى آن منطقه خبر داد. سپس فرمود: «خراسانى برو ببین در تنور چه خبر است».
خراسانی میگوید: به جانب تنور رفتم، دیدم هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از تنور خارج شد، و به ما سلام کرد.
امام(علیه السلام) فرمود: «از اینها در خراسان چند نفر پیدا می شود؟!»
خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست.
امام(علیه السلام) فرمود: «به خدا یک نفر هم پیدا نمی شود، ما زمانى که پنج نفر یاور مانند این (هارون مکی) نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم». *
*[ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل أبی طالب (علیه السلام)، ج ۴، ص ۲۳۷، ، علامه، قم، ۱۳۷۹ق؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.]
دانلود کلیپ زیبای ساخته شده ازین واقعه و آزمایش امام صادق علیه السلام