دکتر عباسی
استاد رائفی پور
فروشگاه سایت

جستجو




در اين سایت
در كل اينترنت

آمار

هم‌سنگران

>

آخرین نظرات

تاب «به شرط بهشت» زندگی‌‌نامه‌‌ی شهید محمد (سعید) امیری‌‌‌مقدم، از راویان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است. تحقیق و نگارش این کتاب را سمیه گنجی برعهده داشته است.

درباره‌ی کتاب
در دوران دفاع مقدس گروه‌های مختلفی جذب مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس شده بودند. یک گروه از راویان، فارغ‌التحصیلانِ دوره‌های مختلف مدرسه‌‌ی مفید بودند که از طریق مهندس سید ابوالفضل موسوی (که خود از فارغ‌التحصیلان دوره یک مدرسه مفید بود،) جذب مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس می‌شدند.
کتاب «به شرط بهشت» روایت زندگی شهید محمد (سعید) امیری مقدم، از دانش‌‌‌آموزان دوره‌‌ی پنجم مدرسه‌‌ی مفید است. فضای دانش‌آموزی و زندگی این دانش‌‌آموزانِ مدرسه‌‌ی مفید در کتاب خیلی پررنگ است.
شهید سید محمد (سعید) امیری مقدم جزو شهدای خاص راوی است؛ از این نظر که دست‌نوشته‌های خیلی خوبی دارد و با شهید کاوه همراه بوده است. همچنین این شهید، راوی سردار مرتضی قربانی نیز بوده است. شهید علاوه بر روایتگری، در میدان نبرد هم شرکت می‌کرد و فرماندهی گروهان شهادت را بر عهده داشت.
کتاب «به شرط بهشت» از ۱۱ فصل تشکیل شده است:
روایت زندگی‌ شهید امیری مقدم از زبان پدر، دوستان، هم‌محله‌ای‌ها، هم‌‌کلاسی‌های دوران دبیرستان و خواهرشان، شش فصل اولِ کتاب را تشکیل می‌دهند.
فصل هفتم به روایت یکی از راویان مرکز آقای محسن رخصت طلب است که از راویان قدیمی و از مسئولان سابق مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بود.
فصل هشتم روایت خود راوی است. در این فصل آثاری که از این بزرگوار باقی مانده، گردآوری شده است.
فصل نهم نامه‌ای است که شهید امیری مقدم بعد از شهادت شهید صادقی‌‌‌نژاد با عنوان «نامه‌ای به بهشت» نوشته است.
فصل دهم تصاویر و فصل یازدهم مربوط به اسناد به‌جا مانده از دوران روایتگری شهید امیری مقدم است.

* کتاب:
به شرط بهشت: شهید سیدمحمد (سعید) امیری‌مقدم
مؤلف: سمیه گنجی
زبان: فارسی
سال چاپ: ۱۴۰۰
ناشر: مرز و بوم، وابسته به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه
تعداد صفحات: ۲۹۶

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :09 آبان 1401 462 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا با هدف تحلیل و تشریح بخشی از وقایع مربوط به دوران هشت سال دفاع مقدس و با موضوع «عملیات طریق‌القدس» تولید شده است.

این کتاب با هدف تحلیل و تشریح بخشی از وقایع مربوط به دوران هشت سال دفاع مقدس و با موضوع «عملیات طریق‌القدس» به نگارش درآمده است. مطالب کتاب در هشت فصل سامان‌دهی شده که فصل نخست به توضیح اجمالی درباره‌‌ی وضعیت کشور، نیروهای مسلّح و بحران‌های گوناگون داخلی و خارجی اختصاص یافته است.
در فصل دوم، موقعیت، پیشینه و محدوده‌ی دشت آزادگان تبیین شده است.
در فصل سوم، بحران‌ها، زمینه‌ها و اهداف تجاوز عراق، به‌ویژه در دشت آزادگان، شرح داده شده است. روند شکل‌گیری و طراحی عملیات از نقطه‌‌ی آغاز تا پایان، آماده‌سازی زمین، نیروها، امکانات، مرحله‌‌ی آماده‌سازی و آغاز عملیات، سیر جزئی وقایع و شرح عملیات از دیگر مطالب این اثر است.
کتاب «نبرد طریق‌القدس» براساس اسناد و مدارک دست‌‌اوّل تدوین شده و به تأیید صاحب‌نظران رسیده و به همین سبب هیچ‌‌گونه اشکالی در روایت این عملیات وجود ندارد.
گفتنی است در این کتاب چگونگی عملیات طریق‌القدس (کربلای۱) که به آزادسازی شهر بستان و نواحی غرب سوسنگرد منجر شد، تشریح شده است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :08 آبان 1401 808 بازدیدبدون نظر »

ویرانی دروازه‌ شرقی

این کتاب در سال ۱۹۹۷ (۱۳۷۶ شمسی) به زبان عربی تدوین شد و مرکز فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آن را در سال ۱۳۷۷ ترجمه و منتشر کرد.

کتاب «ویرانی دروازه شرقی» مطالبی خواندنی و مفید برای محققان و علاقه‌مندان به مباحث جنگ عراق علیه ایران و هجوم ارتش بعث به کویت و پیامدهای آن دارد.
این کتاب اوضاع عراقِ دوران صدام را بررسی می‌کند و اطلاعات جامع و مفیدی در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.
ویرانی دروازه‌‌ی شرقی منبع معتبری برای کسانی است که می‌خواهند اوضاع عراق را بررسی کنند

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :08 آبان 1401 1066 بازدیدبدون نظر »

کتاب «دزفول: گزارشی از شهر مقاوم دزفول» درباره‌‌ی مقاومت شهر دزفول بین سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ است.

درباره‌ی کتاب
شهر دزفول به «شهر موشک‌ها و توپ‌ها» و به‌‌قول عراقی‌ها «بلدالصوارخ» معروف است که در طول سال‌های دفاع مقدس و در جریان جنگ، صدها بار مورد اصابت بمب و موشک ارتش بعث عراق قرار گرفت. دزفول در طول ۲۷۰۰ روز مقاومت، ۲۶۰۰ شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرد.
کتاب «جنگ شهرها، گزارشی از شهر مقاوم دزفول» درباره‌‌ی مقاومت شهر دزفول بین سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ است.

درباره‌ی نویسنده
«عبدالرضا سالمی‌‌نژاد» یکی از نویسندگان دفاع مقدس به شمار می‌رود. از نوجوانی‌‌ در رادیو دزفول کار می‌‌کرد. وی با نشریات، مجلات و کتاب‌‌های بسیاری همکاری کرده است. رشته‌‌ی تحصیلی وی زبان فرانسه است و با الهام گرفتن از ادبیات این ملت توانسته سبک جدیدی را وارد نویسندگی ایران کند.
این نویسنده در سال ۱۳۸۵ انتشارات نیلوفران را تأسیس کرد و تاکنون موفق به چاپ و انتشار بیش از ۸۰ جلد کتاب شده است. وی هم‌‌اکنون مدیر مسئول این انتشارات است.

* کتاب:
دزفول: گزارشی از شهر مقاوم دزفول در جنگ شهرها ۱۳۶۷ – ۱۳۵۹، عبدالرضا سالمی‌نژاد، فرهاد درویشی‌ سه‌تلانی، ۱۳۹۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :07 آبان 1401 541 بازدیدبدون نظر »

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :06 آبان 1401 611 بازدیدبدون نظر »

«محمدحسن صادق‌زاده پوده»، نویسنده‌ی کتاب، از سال ۱۳۴۵ به استخدام ارتش درآمد و در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عهده‌دار سِمَت‌هایی چون مسئولیت انجمن اسلامی پادگان سقز، فرماندهی آتشبار توپخانه و ریاست بازرسی لشگر ۲۸ سنندج بود.

بعد از جنگ و بازنشستگی پدرم، بالأخره امسال پدرم تصمیم به مسافرت گرفت. از سال‌ها قبل که ساکن تهران شده بودیم، به‌علت مشکلات نتوانسته بودیم با هم به یک سفر تفریحی برویم. روزهای آخر جنگ پدرم هر ماه یک هفته مرخصی می‌آمد و من هم به‌خوبی یادم است که مادرم می‌گفت: «پدرتون گفته راضی نیستم موقع موشک‌بارون یا آژیر بمباران، شما به پناهگاه نرید.» به همین علّت روزانه چندین‌‌بار راهیِ زیرزمین می‌‌شدیم. تقریباً نیم‌‌ساعتی را با دلهره و ترس به‌سرمی‌‌بردیم، تا اینکه دیگر صدای انفجار به گوشم نمی‌رسید. یک نفس راحت می‌کشیدیم و می‌گفتیم این دفعه هم بمب به خانه‌ی ما برخورد نکرد.
برادرم، علیرضا، در عملیات «کربلای ۴» شانزده‌ساله بود و در لشگر امام حسین(ع) به عنوان غواص اعزام و بعد، مفقودالاثر شد. به همین‌‌سبب روحیه‌‌ی مادرم تغییر کرده بود و زود ناراحت می‌شد و ما نمی‌توانستیم به یاد برادرم بیفتیم؛ غافل از اینکه مادر هیچ وقت او را از یاد نمی‌برد؛ ولی برای اینکه ما ناراحت نشویم، چیزی نمی‌گفت.
علیرضا بعد از آزادی درباره‌‌ی اسارتش به ما چیزی نمی‌گفت؛ البته من چگونگی اسارت او را در کتاب «پس از من» خواندم.
***
این خاطرات که به قلم «محمدحسن صادق‌زاده پوده» به نگارش درآمده‌ است، جزئیات مکان‌هایی را که در آنها خدمتش را سپری کرده است، دربرمی‌گیرد.
نویسنده، خاطراتش را در دل سفری خانوادگی به شهر سنندج روایت کرده است. این خاطرات به مسائل سیاسی گوناگونی اشاره دارد که منطقه‌‌ی غرب کشور در سال‌های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با آن مواجه بود.
کردستان قبل از انقلاب، دست‌‌فروشان در کردستان، حمله‌‌ی دموکرات به مقر سپاه، گروهک‌ها، تقویت ضد انقلاب، دوره‌‌ی اوّل ضد چریک و بصیرت ارتشی‌ها، عنوان‌های برخی از ۸۵ بخش کوتاه کتاب «آتشبار دوم» است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :04 آبان 1401 553 بازدیدبدون نظر »

این کتاب حدیثی ماندگار و روایتی آسمانی از زندگی پاسدار مدافع حرم، شهید مهدی نعمایی عالی، است.

شهید «مهدی نعمایی عالی» در بیست‌ونهم شهریور ماه ۱۳۶۳ در شهر کرج به دنیا آمد و بعد از قبولی در کنکور، وارد دانشکده‌ی افسری شد و درطول تحصیل جزو دانشجویان ممتاز دانشگاه امام حسین (ع) بود.
وی علاوه بر داشتن لیسانس مدیریت، متخصص جوش‌کاری و برش‌کاری زیر آب تا عمق چهل متری بود و به زبان عربی هم تسلط داشت.
این شهید بزرگوار در بیست‌وسوم بهمن ماه ۱۳۹۵، مصادف با شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، دراثر انفجار مین کنار جاده (تله‌ی انفجاری) به درجه‌ی رفیع شهادت رسید.

* حاج مسلم (نقطه پرواز)، نویسندگان: حجت‌اله دالوند و علیرضا نجفی، ناشر: موسسه فرهنگی و هنری مبین و انجمن پیش‌کسوتان سپاس.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :03 آبان 1401 669 بازدیدبدون نظر »

در کتاب عملیات ثامن‌الائمه(ع) که به همّت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدّس منتشر شده است، گوشه‌ای از دلاوری‌‌های سربازان وطن را در هشت سال دفاع مقدّس می‌خوانید.

درباره‌ی کتاب:
کتاب «عملیات ثامن الائمه(ع)، مبدأ تحول در استراتژی نظامی ایران» در شش فصل این عملیات را بررسی کرده است.
در فصل اول، با بررسی «محیط بین‌‌المللی» و ساختار نظام بین‌الملل در زمان وقوع جنگ، تعامل انقلاب اسلامی با نظام بین‌‌الملل و کنشگران اصلی آن بیان شده است.
در فصل دوم، «استراتژی نظامی عراق» تحلیل و بررسی شده است.
در فصل سوم، «بحران داخلی و مسئله‌‌ جنگ» توصیف و تحلیل شده است.
در فصل چهارم، «استراتژی نظامی ایران» واکاوی شده است. در این فصل وضعیت نیروهای مسلح شامل ارتش، سپاه و بسیج بیان شده و همچنین استراتژی نظامی ایران از زمان تجاوز عراق تا قبل از عملیات ثامن‌‌الائمه بررسی و تحلیل شده است. مباحث این فصل امکان مقایسه‌‌ی تحول و استراتژی نظامی ایران را که پس از عملیات ثامن الائمه به‌وجود آمد، فراهم می‌کند.
فصل پنجم، شامل شرح و بررسی عملیات در پنج مبحث است:
ابتدا موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات بررسی شده تا روشن شود که عملیات در چه منطقه و با چه ویژگی‌‌های جغرافیایی اجرا شده است. در مبحث دوم، چگونگی محاصره‌‌ی آبادان و اشغال شرق کارون در بدو تجاوز ارتش عراق به ایران، در نیمه‌‌ی دوم مهرماه ۱۳۵۹ بازگو شده است. طراحی عملیات، بحث بعدی این فصل است که دلایل انتخاب شرق کارون، عوامل مؤثر در طراحی عملیات و طرح مانور، مهم‌ترین موضوعات آن است. در بحث چهارم آماده‌سازی زمینه‌ی اجرای عملیات بیان گردیده است. سرانجام نیز شرح عملیات و چگونگی عقب‌راندن و آزادسازی شرق کارون و درنتیجه شکستن محاصره‌ی آبادان آمده است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :31 تیر 1401 785 بازدیدبدون نظر »

خبرنگاری پس از سال‌ها که از دوران دفاع مقدّس گذشته است، به‌دعوت یک میزبان ناشناخته، سوار قطار جنوب شده و در ایستگاه محلی «سپیددشت» در خاک لرستان پیاده می‌شود تا به جایی آشنا در گذشته، اما غریب در امروز، وارد شود؛ «چم سنگر»!

در نیمه‌‌‌شبی سرد از بهمن‌ ۱۳۸۰ شمسی، (مقارن با بیست‌‌‌و‌‌سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی) «بهمن صالحی» (نویسنده و خبرنگار) وارد ایستگاه سپیددشت لرستان می‌شود.
چه کسی منتظر اوست؟ اصلاً چرا آمده است؟ چرا باید به آن دعوت‌‌‌نامه‌ی مرموز اهمیت می‌داد و پا در راه این سفر ناشناخته می‌گذاشت؟ بهمن تمام راه با این پرسش‌های بی‌جواب کلنجار می‌رفت.
بهمن از قطار پیاده شد و مدتی در هوای بسیار سرد زمستانی ایستگاه منتظر ماند. تا اینکه با مردی به نام «سالار سنجری» روبه‌‌‌‌رو شد که ظاهراً به استقبالش آمده بود. سالار سنجری از او خواست که بازگردد. او سوار خودرویش شد و بهمن را ترک کرد.
بعد از کمی انتظار، زنی به نام «رویا سنجری» (خواهر سالار سنجری) به سراغ بهمن آمد و او را سوار ماشینش کرد و به راه افتاد.
آنها در مسیر «چم سنگر»، درباره‌ی موضوع دعوت ناخوانده‌ای که از بهمن شده است، صحبت کردند. از میان حرف‌های رویا مشخص شد که پدر رویا و سالار، دعوت‌‌‌کننده‌‌ و میزبان اصلی بهمن صالحی است؛ پدری که درحال مرگ است.
آنها به چم سنگر رسیدند و بهمن در خانه‌ی اربابی آقای سنجری بزرگ ساکن شد. صبح که از خواب برخاست، متوجه شد که آقای سنجری حالش وخیم شده و به همراه دخترش به شهر رفته است. او تلاش کرد از مستخدم آقای سنجری، «آقا صفدر»، اطلاعاتی درباره‌ی علّت اصلی دعوتش به دست بیاورد، اما موفق نشد!
در غیاب رویا و آقای سنجری، سالار به سراغ بهمن صالحی رفت و ….

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :31 تیر 1401 577 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا روایت‌گرِ سه داستان نمایشی کوتاه از تلخ و شیرین‌های زندگی جان‌‌بازانِ سرافراز دوران دفاع مقدّس است.

* دست‌های خالی: «مهری رحیمی» که در دانشگاه فلسفه خوانده است، باوجود وضع مالی و خانواده‌‌ی مناسب، اصرار دارد که با یک جان‌‌باز ازدواج کند. با هماهنگیِ پدرش، جان‌بازی به نام «عباس آقایی» را که شرایط دشواری دارد، به او معرفی می‌کنند تا از این کار منصرف شود. ولی مهری مصرّانه به خواستگاری عباس می‌رود و باوجودِ تمام تلاش‌های پدرش برای جداکردن آنها، کم‌‌‌کم عاشق او می‌شود.

* روزهای سوخته: پدر «زینب» در دوران جنگ موجی شده و حالا نگهداری از او بسیار دشوار است. خانواده باوجود مخالفت زینب تصمیم می‌گیرند با مشورت پزشک او را به آسایشگاه ببرند.

* شوق ندیدن: عموی «آیدا» در جبهه مجروح شده و بینایی خود را از دست داده است. آیدا که در کارهایش به او کمک می‌کند، متوجه می‌شود که عمویش عاشق پرستاری است که در دوران جنگ در بیمارستان اهواز از او مراقبت می‌‌کرد و برایش کتاب می‌خواند. آیدا از طریق اینترنت آن پرستار را می‌‌یابد و پس از برقراری ارتباط، وی برای دیدن عموی آیدا از آلمان به ایران می‌آید.

* عکس آخر: «اسماعیل» قصد دارد به خطّ مقدم جبهه برود و برای نمایشگاهی با عنوان «صلح» که در آلمان برگزار می‌شود، عکاسی کند. او در آستانه‌‌ی پدرشدن است و همسرش «گلی» مخالف رفتن اوست. اسماعیل به جبهه می‌رود و در حین عکاسی، شیمیایی می‌شود. سرانجام عکس او در آلمان به رتبه‌‌ی اول می‌رسد.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :30 تیر 1401 923 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا روایت سه داستان نمایشی کوتاه از آدم‌ها و اتفاقات تلخ و شیرین دوران دفاع مقدّس است.

* نفوذی: در یک عملیات جنگی، حضور یک فرد نفوذی در بین گروه باعث گم‌شدن بچه‌های عملیات و خراب‌‌شدنِ بیسیم می‌شود. سرهنگ که مسئول گروه است، تلاش می‌کند تا فرد نفوذی را بیابد و گروه را نجات دهد.

* امشب شام خرچنگ سرخ‌کرده داریم: داستانی از جبهه و جنگ و دو دوست است که برای حمل مهمّات، همراه با خانم دکتری به خطّ مقدّم جبهه می‌روند و خودشان هم درگیر مقاومت و جنگ در خط مقدّم می‌شوند.

* خواب گروهبان گارسیا: «شهاب» و دوستش «فری» دزدند. وقتی می‌خواهند انگشتری را که دزدیده‌اند، بفروشند، متوجه می‌شوند که مادر فری چراغ نفتی‌‌ای را که انگشتر در آن پنهان است، به مسجد و جبهه اهدا کرده است. درنتیجه فری و شهاب به‌‌دنبال انگشتر مخفی‌‌شده در چراغ نفتی، راهی جبهه می‌شوند.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :30 تیر 1401 576 بازدیدبدون نظر »

«فاطمه نیک» در سال ۱۳۰۰ در هرمزگان به دنیا آمد. پس از مرگ پدرش، با مادر و خواهران و برادرش به«میناب» مهاجرت کرد. در همان‌‌جا ازدواج کرد و صاحب فرزندانی شد. او آن‌‌قدر شیرین‌‌سخن و مهربان بود که از همان جوانی به «خاله شیرین» معروف شد.

درباره‌ی کتاب:
شهید «فاطمه نیک» در ۵مهر۱۳۰۰ در جزیره‌‌ی قشم به دنیا آمد. پدرش مؤذن مسجد بود و فاطمه در دامان خانواده‌ای متدیّن رشد کرد و جانش با آموزه‌های دینی عجین شد. بعدها وقتی ازدواج کرد و مادر شد، فرزندان رشید، شجاع و باایمانی تربیت کرد.
او در کنار خانه‌داری، به فعالیّت در امور مذهبی و مبارزه با استبداد شاهنشاهی پرداخت و پس از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی، تک‌تک فرزندانش را به جبهه‌های جنگ فرستاد.
وی در مرداد۱۳۶۶ عازم حج ابراهیمی شد و در مراسم برائت از مشرکین، سینه‌اش آماج گلوله‌های وهابیون شد و در ۹مرداد۱۳۶۶ در شهر مکّه به شهادت رسید. شماره‌‌ی هشتم از مجموعه‌‌ی «زنان آسمانی» دربردارنده‌‌‌ی خاطراتی از این شهید والامقام است.

درباره‌ی نویسنده:
«شمسی خسروی»، داستان‌‌نویس، سال ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمد. بیشتر تألیفات خسروی (به غیر از داستان‌ها) شامل زندگی‌نامه‌‌ی داستانی رزمندگان اسلام و شهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یا خانواده‌‌ی آنان است.
آثار او عبارت‌اند از:
«عروس جنوب»؛
مجموعه داستانی «ضیافت» بر اساس زندگی سردار شهید ابراهیم محبوب؛
«عطش و آتش»؛
«بر بلندای حضور: خاطرات بتول جنیدی»؛
«پرنده‌ای در عرش: زندگی و خاطرات شهید فهیمه‌ سیّاری»؛
«غریبانه: بر اساس زندگی شهید غلام‌‌‌محمّد نیک‌‌عیش»؛
«آفتاب بی‌قرار: زندگی‌نامه‌‌ی مریم مجتهدزاده (اخوان موسوی)؛
«روزی خواهم خفت برای همیشه»، زندگی‌نامه داستانی شهید آیت‌الله محمد صدوقی، سومین شهید محراب؛
رمان «اولین روز آرامش» زندگی‌‌نامه‌‌ی داستانی خلبان شهید حسین خلعتبری؛
«آرام‌تر از همیشه»: داستان‌واره‌ای از زندگی شهید صیّاد شیرازی.

* تعبیر یک خواب: زندگی و خاطرات شهیده فاطمه نیک، نویسنده: شمسی خسروی، ناشر: نشر شاهد، ۱۳۸۷.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :29 تیر 1401 730 بازدیدبدون نظر »

کتاب «گیل مانا» روایت‌گرِ خاطرات سردار «محمدعلی حق‌بین» فرمانده‌ی گردان کمیل در دوران دفاع مقدس است. این کتاب در ده فصل، خاطراتی از آغاز جنگ، فضای ناامن کردستان و مأموریت‌های درون‌مرزی تا پایان جنگ تحمیلی را روایت می‌کند.

سردار «محمدعلی حق‌بین» در سال ۱۳۶۱، در ۱۶سالگی، به‌عنوان امدادگر به عضویت تیپ ۲۵ کربلا درآمد و به‌تدریج نیروی رزمی شد.
در سال ۱۳۶۲ در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نام‌نویسی کرد و با سمتِ فرماندهیِ «تیپ قدس گیلان» در عملیات‌های متعدد پاک‌سازی کردستان و چند مأموریت برون‌مرزی حضور داشت.
از اواخرِ سال ۱۳۶۴ تا ابتدای سال ۱۳۶۷ جانشین فرماندهان گردان کمیل، شهیدان «حسن رضوان‌خواه» و «محمد اصغری‌خواه» بود و پس از شهادت اصغری‌خواه، با حکم فرمانده‌ی لشکر قدس، فرمانده‌‌ی گردان کمیل شد.
وی سپس مسئولیت‌های متعددی داشت. بعد از شروع فعالیت‌های گروه‌های تروریستی تکفیری در سوریه، لشکر قدس گیلان مأموریت یافت تا به مصاف نیروهای تروریست برود. عملیات برجسته‌ی این لشکر در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ با نام «نصر۲» بود که رزمندگان لشکر، منطقه‌ی شیعه‌نشین «نبل‌الزهرا» را پس از چهار سال محاصره آزاد کردند.
در سال ۱۳۹۸ سردار حق‌بین مفتخر به دریافت نشان «فتح۳» شد. او هم‌اکنون مسئول اداره‌ی رزمی‌‌‌-تخصصی معاونت آموزش کل سپاه است.

کتاب «گیل مانا» روایت نبردهای این رزمنده‌ی دفاع مقدس و جبهه‌ی مقاومت است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :29 تیر 1401 611 بازدیدبدون نظر »

کتاب «ریشه‌‌های تهاجم» (جلد اول) از سری کتاب‌های پنج‌‌جلدی تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق است که به همّت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ تألیف و منتشر شده است.

درباره‌ی کتاب:
کتاب «ریشه‌‌های تهاجم» از سری کتاب‌های پنج‌‌جلدی تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق است که به همّت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ تألیف و منتشر شده است.
تألیف این مجموعه‌‌ی پنج‌‌جلدی به زمانی برمی‌گردد که مسئولان دوره‌ی عالی جنگ سپاه پاسداران، یعنی عالی‌‌ترین مقطع آموزشی در این نهاد از «محسن رضایی» -فرمانده‌ی وقت سپاه- دعوت کردند تا بحث تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق را برای دانشجویان دکتری مطالعات جنگ تدریس کند. در همین راستا به پیشنهاد وی گروهی پژوهشی تشکیل شد تا متون این درس را تهیه کند.
ویژگی این کتاب آن است که به دست کسانی تألیف و تنظیم شده که خود در طول هشت سال دفاع مقدّس نقش مؤثری در جنگ ایفا کرده و درک درست و همه‌جانبه‌ای از جنگ داشته‌اند.
دیباچه‌ی کتاب را محسن رضایی، فرمانده‌ی پیشین سپاه پاسداران، نگاشته است. وی در این قسمت توضیحاتی درباره‌ی این مجموعه و هدف از جمع‌آوری آن داده است.
کتاب شامل شش فصل است. هر فصل را گروهی از استادان و محققان رشته‌های نظامی نگاشته‌‌اند و پس از پایان فصل، مآخذ مربوط به آن بخش، به‌دقت درج شده است.
مجموعه تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق از مجموعه‌های پژوهشی و تحلیلی این مرکز درباره‌ی جنگ تحمیلی است که تاکنون سه جلدِ آن با نام‌‌های «ریشه‌های تهاجم»، «جنگ بازیابی ثبات» و «تنبیه متجاوز» منتشر شده است.
کتاب حاضر جلد اوّل از این مجموعه است و در آن عوامل و زمینه‌های سیاسی، بین‌المللی، تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی جنگی که با تهاجم ارتش عراق به سرزمین ایران اسلامی آغاز شد، بررسی شده است.

درباره‌ی نویسنده
«فرهاد درویشی سه‌‌تلانی»، متولد سال ۱۳۴۰ است. وی مدرک دکترای تخصصی رشته‌ی علوم سیاسی (گرایش مسایل ایران) را از دانشگاه تربیت مدرس تهران دریافت کرده است. درویشی پژوهش‌های متعددی در زمینه‌های سیاست خارجی، مطالعات جنگ و آینده‌پژوهی داشته و مقاله‌های بسیاری در نشریات گوناگون با این موضوعات به چاپ رسانده است.
وی در دانشگاه‌های بین‌المللی امام خمینی(ره)، دانشگاه تهران، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه امام حسین(ع) و پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی تدریس کرده است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :28 تیر 1401 659 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا روایت‌گرِ دو داستان نمایشی کوتاه از زندگی آدم‌هایی است که پس از جنگ تحمیلی با آسیب‌ها و تبعات آن، دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

* طاها: «طاها» و مادرش همراه تعدادی از اهالی منطقه‌ی جنگی، به محل زندگی خود بازگشته‌اند و با وجود اخطار نیروهای سپاه مبنی بر خروج سریع‌‌تر از منطقه برای پاکسازی مین‌های موجود در آنجا، حاضر به ترک محل زندگی خود نیستند. طاها که به‌‌دنبال جسد پدرش در آنجا می‌گردد، روزی با منفجر کردن یک مین، به گوری دسته جمعی راه می‌یابد.

* یوسف: «یوسف» جان‌‌بازِ دوران جنگ است و مشکل اعصاب دارد و گاهی همسرش «فروزان» را کتک می‌زند. ولی فروزان حاضر نیست یوسف را به آسایشگاه ببرد. یوسف که خودش از این وضعیت ناراحت است، تصمیم می‌گیرد به آسایشگاه برود، ولی فروزان مانع او می‌شود.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :28 تیر 1401 633 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا دربردارنده‌‌ی خاطرات امیر سرتیپ خلبان «محمد انصاری»، فرمانده‌ی پیشین هوانیروز و جان‌‌بازِ دوران دفاع مقدّس، است.

هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در روزهای اوّل جنگ ایران و عراق توانست با حضور به‌‌موقع و سریع در مناطق جنگی و همه‌‌ی محورهای جنوب و غرب، پروازهای عملیاتی را شروع کند و سدّ مستحکمی در مقابل نیروهای عراقی به وجود آورد.
خلبانان بال‌گردها همراه با یگان‌هایی از ارتش و سپاه و بسیج در بازداشتنِ دشمن و وادار کردن آنها به ایجاد خاکریز و فرورفتن در دل زمین، نقش به‌سزایی ایفا کردند.
سرتیپ خلبان جان‌‌باز «محمّد انصاری» (متولّد سال ۱۳۲۴ در محله‌‌ی نواب تهران)، فرمانده‌‌ی بال‌گردهای جنگ تحمیلی و فرمانده‌ی پیشین هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
وی در سال ۱۳۴۷ تحصیل در دانشکده‌ی افسری را به پایان رساند و سپس به تیپ ۵۵ هوابُرد پیوست. پس از آن با رسته‌‌ی فنّی «اردنانس» وارد هوانیروز شد.
انصاری سپس برای فراگیری دوره‌های خلبانی به ایتالیا اعزام شد و پس از انقلاب، به دستور سرلشکر «علی صیاد شیرازی» (فرمانده‌‌ی وقت نیروی زمینی ارتش) به سِمت فرماندهی پایگاه هوانیروز اصفهان انتخاب شد.
انصاری در سال ۱۳۶۶ فرمانده‌‌ی هوانیروز ارتش شد و به‌مدّت هفت سال فرماندهی هوانیروز ارتش و معاونت فرماندهی نیروی زمینی ارتش را (با هفتاد درصد جان‌‌بازی) در کارنامه‌‌ی نظامی خود ثبت کرد.
در خرداد ۱۳۶۸ و در بحبوحه‌ی مراسمِ ارتحال امام خمینی(ره) تمام رجال سیاسی و مسئولان وقت و بیت امام(ره) در روزهایی که مراسم تشییع و تدفین انجام می‌شد، از طریق بال‌‌گردهای هوانیروز ارتش از جماران به بهشت زهرا جابه‌جا می‌شدند.
هنگامی‌‌‌که پیکر امام راحل(ره) بر روی دوش مردم تشییع می‌شد، به‌علّتِ ازدحام جمعیّت و کُندیِ مراسم تشییع، تصمیم گرفته شد پیکر امام خمینی(ره) با بال‌گرد به بهشت‌‌ زهرا(س) انتقال یابد و این کار با همکاری هوانیروز ارتش به انجام رسید.
امیر سرتیپ محمّد انصاری و کمک‌‌خلبان «سرگرد ملکوتی» خلبانان بال‌گردِ حامل پیکر امام(ره) بودند و این مأموریت با بال‌‌گردِ ۲۱۴ هوانیروز در آن روز تاریخی انجام شد.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :28 تیر 1401 798 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا، روایتی است شنیدنی از زندگی جان‌بازِ شهید «سید محمود موسوی».

این کتاب روایت مردی از اهالی اصفهان است که راننده‌ی کامیون بود. کتاب «همسفر» به‌اجمال زندگی او را در سه مرحله برای مخاطبان بازگو کرده است:
مرحله‌ی ابتدایی که پیش از انقلاب اسلامی است و درظاهر هیچ رابطه‌ای با انقلاب ندارد. وی پس از آشنایی با حضرت «امام خمینی(ره)» به انقلاب اسلامی علاقه‌‌مند می‌شود. بعد از انقلاب به جهاد سازندگی می‌پیوندد و با شروع جنگ تحمیلی علیه ایران، خود را به جبهه می‌رساند و درابتدا به عنوان راننده در بخش تدارکات سپاه پاسداران مشغول به کار می‌‌شود.
پس از مدتی، وارد مرکز مطالعات می‌شود و از همین‌‌جاست که با گروهی از راویان آشنا شده و سیری جذاب و تأثیرگذار در شخصیت این فرد دیده می‌شود.
شهید موسوی اگرچه راوی نبود و به‌‌عنوان راننده و نیروی تدارکاتی در مجموعه‌‌ی راویان جنگ حضور داشت، اما همراهی، آمادگی بالا و قبول مأموریت‌‌های حساس باعث شد تا وی نیز سهم بسیاری در پشتیبانی از راویان صحنه‌‌ی نبرد داشته باشد.
او در عملیات «خیبر» و «طریق‌القدس» به جابه‌‌جایی راویان مشغول بود، تا اینکه در یکی از رفت‌وآمدها دراثر انفجاری مهیب جان‌باز شد. وی در سیزدهم فروردین سال ۱۳۸۳، براثر شدت جراحات وارده، جامه‌ی شهادت را بر تن کرد.

*درباره‌ی کتاب:
کتاب «همسفر» که به‌‌کوششِ «مجید سان‌‌کهن» منتشر شده، یکی از کتاب‌های مجموعه «راویان صحنه جنگ» است که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدّس آن را منتشر کرده است. هر جلد از مجموعه کتاب‌های راویان صحنه‌‌ی جنگ شاملِ مجموعه خاطرات، داستان‌ها و سرگذشت افرادی است که در زمان جنگ در خطّ مقدّم حضور داشتند و با جنگ، به‌‌شکلِ مستقیم روبه‌رو شدند. این اتفاقات تصویری واضح از شهدای جنگ در اختیار مخاطب علاقه‌مند به تاریخ شفاهی قرار می‌دهد.
هدف مجموعه راویان صحنه‌‌ی جنگ، آشناسازی نسل جوان با انسان‌های پاک و بی‌ادّعایی است که از جان خودشان برای دفاع از میهنشان گذشتند. این مجموعه بخشی از ویژگی‌ها و خاطرات افرادی است که در جبهه‌‌ی نبرد، با شجاعت شهید شده‌اند.
کتاب «همسفر» که گوشه‌‌هایی از زندگی جان‌‌بازِ شهید «سیدمحمود موسوی» را روایت می‌کند، از ۱۰ فصل تشکیل شده و در هر فصل، رفتار شهید با خانواده، دوستان و موقعیت‌های زندگی وی در ادوار گوناگون روایت شده است.
در برخی از فصول نیز خصوصیات شهید موسوی به روایت همسر و دوستان و آشنایان شهید نقل شده و در پایان کتاب، تصاویری از جان‌بازِ شهید سید محمود موسوی درج شده است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :24 تیر 1401 623 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا روایت شش قصه‌ی کوتاه نمایشی از خانواده‌هایی است که عزیزانشان در خط مقدم جبهه‌های جنگ تحمیلی ایران و عراق می‌جنگیدند و آنها در پشت جبهه چشم‌انتظار بازگشتشان بودند.

* آبادان: داستان درباره‌ی پرستاری به نام «سودابه» است که در جریان جنگ تحمیلی حاضر به ترک آبادان و فرار نیست. او به انتظار بازگشت همسرش در آبادان می‌ماند و به کارش ادامه می‌دهد.

* رفتن از کنار هم: «ژاله» نویسنده است و برای تکمیل آخرین کارش باید با «کاظم»، هم‌رزم شهید «موسی» که درباره‌ی او می‌نویسد، گفت‌گو کند. در این زمان، همسر برادرش به خاطر بچه‌دار نشدن برادرش، قصد دارد از وی جدا شود. حالا ژاله باید به شهرستان برود تا با او صحبت کند.

* اسیر اسیری: «آقا رمضان» دو پسر به نام‌های «احمدرضا» و «جمشید» دارد. جمشید قصد ازدواج دارد. ولی آقا رمضان می‌گوید تا احمدرضا از جبهه بازنگردد و ازدواج نکند، جمشید نمی‌تواند ازدواج کند. اما احمدرضا عاشق همان دختری است که جمشید قصد ازدواج با وی را دارد!

* دیر آمدن: «حاج علی»، همراه پسر جوان هم‌رزمش، بعد از شانزده سال اسارت آزاد شده‌اند و با خوشحالی به سمت خانه می‌روند. غافل از اینکه «ناهید»، دختر حاج علی، معتقد است نبودن پدرش موجب شده تا مادرش دق کند و بمیرد.

* سوغات جنگ: «رضا» شوهر «فاطمه» قرار است از جبهه بازگردد و فاطمه نگران قولی است که به بچه‌هایش داده است (پدرشان از جبهه برایشان سوغاتی بیاورد). او می‌خواهد به هر قیمتی شده برای بچه‌ها سوغاتی بخرد تا آنها پدرشان را با دست پر ببینند.

* ردپای عشق: «سید مهدی» پسر «سید رضا علوی»، فرمانده‌ی بسیج شرق که اسیر شده است، شانزده ساله است و اصرار دارد تا به جبهه اعزام شود. ولی هیچ پایگاهی حاضر به اعزام او نیست.
تا اینکه مسئول یکی از پایگاه‌ها او را می‌شناسد و به دیدار مادرش می‌رود تا مطمئن شود که او پسر سید رضا است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :24 تیر 1401 712 بازدیدبدون نظر »

صفحات

دسته بندی

اسکرول بار

تصویر ثابت