دستی که بسته بود می شست بی صدا دستی که خسته بود در زیر نور ماه
گلبرگ گل کبود گل ها فسرده بود جرم علی چه بود!؟ روی عدو سیاه
یا فاطمه یا فاطمه
آتش زدی به جانم بانوی بی نشانه گفتی مرا کفن کن مظلوم من شبانه
سردار بدر و خیبر دیگر ز پا فتاده دستی به دوش سلمان دستی به سر نهاده
یا فاطمه یا فاطمه
یابن الحسن کمک کن جد مطهرت را بیرون ببر ز خانه تابوت مادرت را
روزی تو خواهی آمد از غربت زمانه می آوری نشان از آن قبر بی نشانه