در پی تهاجم ارتش عراق و اشغال یکی از شهرهای کوچک مناطق مرزی غرب کشور، عده زیادی از اهالی شهر کشته می شوند و زنده ها با شتاب و در زیر بمباران، شهر را ترک می کنند. تنها تعداد کمی از جوانان برای مقاومت در شهر باقی می مانند. هنگام تخلیه شهر، مریم دخترک هفت هشت ساله، در اثر ضربه ای موقتاً بیهوش می شود و هنگامی که به هوش می آید، شهر توسط ارتش عراق اشغال شده است. در جریان سرگردانی های مریم در شهر، به نوزاد پسری که اتفاقی زنده مانده، برمی خورد و در همین حین با یونس پسرک ده یازده ساله ای که او نیز از جریان تخلیه شهر بازمانده و به مقاومت مسلحانه ادامه می دهد، آشنا می شود. آن دو به اتفاق تصمیم می گیرند جان نوزاد را نجات بدهند و در طی ماجراهایی به ناچار نقش پدر و مادر نوزاد را ایفا می کنند
به هنگام عملیات کربلای پنج رزمندگان دو گردان مالک و حبیب با ماشین نظامی دشمن درگیر می شوند. لحظاتی درونی و عمیق، با نبردی پرحجم و سنگین آمیخته می شود. شرایط نابرابر این نبرد و خصوصیات خاص مهدی و عباس (فرماندهان بسیجی) حالات و اتفاقاتی، خارج از انتظارات و پیش بینی های معمول جنگها را، سبب می شوند.
سفر به چزابه به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلی پور ساختهٔ سال ۱۳۷۴ است.
خلاصه داستان: وحید در حال ساختن یک فیلم جنگی است، او از علی دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمتهایی از فیلم که آماده شده آهنگی بسازد اما علی نمی تواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. علی به قصد آشنایی با فیلم به همراه وحید به محل فیلمبرداری می رود اما ناگهان هر دو با رفتن به یکی از خاک ریزهای ساخته شده، خود را در قلب سنگرهای واقعی جبهه، در منطقه ی چزابه می یابند…
بازیگران: مسعود کرامتی , فرهاد اصلانی , حبیب دهقان نسب , پیمان سنندجی زاده , رضا خندان , عزیزاله هنرآموز , مهدی فقیه , علیرضا جلالی , علی سلیمانی , علی فرهادی , حبیب اله الهیاری , کیوان محمود نژاد , وحید شیخ لر , جواد میرمیران , محسن موسوی
ازیگران : علی سرتیپی – فرانک آراسته جو – زهره صفوی – پرویز شاهین خو – الهه محسنی نسب و ….
خلاصه داستان : پدر و مادر مسنی که پسر بزرگشان علی (یک خلبان نیروی هوایی در جنگ ایران و عراق) را از دست رفته می پندارند، با همسر علی و فرزندش روزگار می گذرانند….
داستان سریال جلال ۲ داستانی سیاسی مربوط به دوران بعد از انقلاب است. داستانفصل دوم ادامه سریال جلال در فصل اول است. سریال جلال در فصل اول با بازی عمار تفتی در نقش جلال آغاز شد. سریال جلال در رابطه با قیام مردم در آذربایجان شرقی است که در سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۶ اتفاق می افتد. این سریال برهه ای از تاریخ معاصر ایران را به تصویر می کشد. قیام مردم تبریز تا به ثمر نشستن انقلاب اسلامی را نشان می دهد. و اینکه چگونه سوسنگرد آزاد می شود. و در ادامه روایتگر اتفاقات رخ داده در سال ۱۳۵۶ به بعد خواهد بود. و تا پایان سال ۱۳۶۲ ادامه پیدا می کند. در واقع فصل دوم این سریال دوران و اتفاقات مربوط به سالهای پس از انقلاب را نمایش می دهد….
سریال جلال در رابطه با قیام مردم در آذربایجان شرقی است که در سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۶ اتفاق می افتد. این سریال برهه ای از تاریخ معاصر ایران را به تصویر می کشد. قیام مردم تبریز تا به ثمر نشستن انقلاب اسلامی را نشان می دهد. و اینکه چگونه سوسنگرد آزاد می شود. و در ادامه روایتگر اتفاقات رخ داده در سال ۱۳۵۶ به بعد خواهد بود. و تا پایان سال ۱۳۶۲ ادامه پیدا می کند. در واقع فصل دوم این سریال دوران و اتفاقات مربوط به سالهای پس از انقلاب را نمایش می دهد….
سروان یاوری به دنبال طرحی فوری مأمور می شود تا محموله های نظامی به جبهه برساند، اما عبور کامیون ها از منطقه ی کُرد نشین توسط عوامل نفوذی دشمن لو می رود و عبور کامیون ها با اشکال مواجه می شود. سروان یاوری و نیروهایش با نیروهای نفوذی در منطقه ی غرب کشور درگیر می شود و تعدادی از آن ها را هم به هلاکت می رساند، اما نیروهای نفوذی دشمن دوباره به تعقیب کامیون ها می پردازند که در این بین کامیون ها به محل استقرار نیروهای عراقی و انبار مهمات دشمن می رسند و با از خودگذشتگی راننده ی یکی از کامیون ها که یک کُرد است مهمات دشمن را از بین می رود، سروان یاوری نیز صدمه زیادی می بیند اما محموله های نظامی مورد نیاز گردان یاسر به سلامت بدست رزمندگان می رسد.
خلاصه فیلم سینمایی اشلو :
در ادامه عملیات های والفجر مقدماتی، والفجر یک و رمضان و فشارهای اقتصادی و سیاسی غرب بر ایران ، امام خمینی(رحمه الله علیه) فرمان عملیات والفجر۲ را صادر فرمودند تا فضای ایجاد شده برای معرفی عراق به عنوان پیروز نبرد را مردود اعلام کنند. با شروع عملیات به علت کمبود ادوات و مهمات و شرایط سخت، نیروها به محاصره دشمن در می آیند. در این میان یک گردان که فرماندهی آن را شهید مرتضی جاویدی به عهده داشت مسیر عملیات را تغییر می دهد و …
تله فیلم اشلو، روایت داستانی از رشادت های سردار شهید مرتضی جاویدی، با استقبال خوب مخاطبان روبرو شد. فیلم تلویزیونی اشلو به رشادت های شهید مرتضی جاویدی و همرزمانش در عملیات والفجر ۲ در یکی از حساس ترین برهه های دفاع مقدس روایت می پردازد.
بازیگران فیلم سینمایی اشلو :
سعید داخ – کورش سلیمانی، سینا کرمی، حسین بردبار، امیر دهقانی، محمدرضا طاهری، اردلان فروتنی نیا، محمدرضا حسینی، محسن کریم، آرش عسکرزاده، اسماعیل هدایت، یاسین بادرام
عوامل فیلم سینمایی اشلو :
تهیه کنندگان: هادی اکبرخواه، محسن افتخاری. | مدیر تصویربرداری: محسن گودرزی | مجری طرح: فرج الله گل سفیدی | مشاور تهیه: عباس نوری | طراح جلوههای ویژه: حمید سلیمانی | طراح گریم: عباس صالحی | طراح صحنه و لباس: محسن افتخاری | مدیر روابط عمومی: مهرزاد خلیقی | مدیر تولید: علیرضا اصلانی | منشی صحنه: محمدباقر خدادوست | عکاس: سروش مرشدیان | مشاوران نظامی: هادی ابوالقاسمی، محمد الهی، روح الله عبداللهی
شهید مرتضی جاویدی در بیست و دوم تیرماه سال ۱۳۳۷ در روستای جلیان فسا دیده به جهان گشود . وی همراه با کارهای کشاورزی دوران تحصیلات خود را گذراند و مو فق به اخذ مدرک دیپلم تجربی شد. شهید جاویدی در پانزدهم بهمن ماه سال ۵۸ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فسا شد . با شروع جنگ تحمیل داوطلبانه به سوی جبهه شتافت و در مناطق عملیاتی مختلف از جمله عملیات ثامن الائمه (شکست حصر آبادان) – طریق القدس (آزادی بستان) فتح المبین بیت المقدس و آزادی خرمشهر – کرخه نور و کردستان فداکاریهای زیادی نمود. در تمام دوران حضورش در سپاه همیشه پیش قدم حضور در صحنه های خطر در داخل و خارج کشور بود.
وی در حالی که فرماندهی گردان ۹۴۱ را هدایت میکرد هدایت گردان فجر را هم به عهده داشت . و از همان زمان فرمانده گردان فجر شد . بارها از طرف فرماندهان بالاتر تلاش شد او را از فرماندهی گردان فجر بردارند و فرماندهی جمع بالاتری و بیشتری را به او واگذار کنند ولی هر بار رزمندگان گردان فجر با خواهش و استدعا از فرماندهان بالاتر او را برای خود حفظ می کردند. گردان فجر در عملیاتهای والفجر ۱ ، والفجر ۲ ، والفجر ۴ ، والفجر ۸ ، عملیات خیبر ، بدر، کربلای ۴ و ۵ و ۸ کربلای ۱۰ ، بیت المقدس ۷ و والفجر ۱۰ و … شرکت کرد. بعد از پیروزی در عملیات والفجر ۲ (عملیات منطقه حاج عمران) شهید مرتضی جاویدی به محضر امام خمینی قدس سره رفتند، امام خم شد و پیشانی مرتضی جاویدی را بوسیدند… شهید مرتضی جاویدی پس از مبارزات و مجاهدات خستگی ناپذیر در عملیات کربلای ۵ در هفتم بهمن ماه سال ۶۵ پس از روزها تلاش و جهاد به آرزوی همیشگی خود رسید. روحش شاد
داستان فیلم در مورد دکتر رضا (حسن رجبیان) است که در کانادا مشغول به تحصیل بوده و اکنون پزشک متخصص و جراح مغز و اعصاب است. او در کانادا موقعیت بسیار عالی را کسب کرده، بطوریکه قرار است بیمارستانی را به نام و ریاست وی دایر کنند. دکتر رضا بعد از دوازده سال دوری از وطن برای دیدار اقوام به ایران باز میگردد، او از طریق نوشتههای مریم که تحصیل کرده و دبیر دبیرستان است با تحولات ایران و مسائل جنگ تحمیلی و جبهه آشنا میشود و…
سال تولید : ۱۳۷۴
بازیگران: مرجانه دلدارگلچین(مرجانه گلچین) | حسن رجبیان | مرجان مقدسی | شهلا ریاحی(قدرت زمان وفا دوست) | حمیده خیر آبادی(نادره) | جمشید مشایخی | جمشید شاه محمدی
کارگردان: کریم آتشی
نویسنده: کریم آتشی
تدوینگر: سهراب میر سپاسی
تصویربردار: محمد زین الدینی
اجرای گریم: پرویز شکری | گیتا شکری
آهنگ ساز: آندره آرزومانیان
سرهنگ ابراهیم علی اصغرلو، افسر چترباز، طی عملیاتی در کردستان به دست اعضای «کومله» دستگیر می شود. چند بار اقدام به فرار می کند، اما دستگیر و به «اتاق یک»، که ویژه نگهداری محکومان به اعدام است انتقال می یابد، چهار زندانی دیگر در این اتاق نگهداری می شوند. ابتدا بین سرهنگ و دو مسئول ایدئولوژیک گروه مزبور بحث و جدل در می گیرد، اما بعد هر پنج نفر به هم نزدیک می شوند و با نقشه ای که سرهنگ طرح ریزی می کند می گریزند.
این مجموعه تلویزیونی، روایتگر زندگی دو برادر است که در دو سوی خیر و شر قرار دارند. «نصرالله» و «فتحالله» دو برادرند که به دلیل تضاد فکریِ زیاد، با یکدیگر در اختلاف هستند. «فتحالله» در زمان جنگ به فکر یاری رساندن به جبهه است و پسرش نیز داوطلبانه به جبهه میرود و شهید میشود؛ اما «نصرالله» در فکر معافی پسرش «فؤاد» است که قرار است با دختر یکی از ثروتمندان شهر ازدواج کند. سرانجام «فؤاد» برخلاف نظر خانواده، به جبهه اعزام میشود و به اسارت نیروهای عراقی در میآید. در انتها و با بازگشت «فؤاد» از اسارت، پدر و مادر او هم متحول میشوند و
درباره مردی است به نام اکبرآقا که راننده کامیون است و در دوران جنگ به سر می برد و قرار است یکسری بار و تجهیزات از تهران برای جبهه ببرد. این اکبرآقا با یک روحیه ی جاهل ماب است و اصلا علاقه و اعتقادی به جبهه آمدن و جنگیدن ندارد….
علی، که سرباز احتیاط است، به جبهه فراخوانده می شود. او که زندگیش را در صلح و آرامش گذرانده مایل نیست به خط مقدم اعزام شود. روزها را به کار در آشپزخانه می گذراند تا آن که با دوست قدیمی اش، مجتبی، که بسیجی است، رو به رو می شود. رابطه علی و مجتبی و بعد مرگ مجتبی، علی را متحول می سازد.
خلاصه داستان : فیلمی با بازی بابک حمیدیان به مناسبت ۲۶ مردادماه، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز حماسه جنگ تحمیلی
دو ایل در لرستان که مشکلات و مسائل متعددی با یکدیگر دارند، مشغول گفتوگو برای رفع چالشها می شوند. در این زمان عراق در مرزهای ایران تحرکاتی دارد و آغاز جنگ است. بزرگان ایل، مشکلات پیش آمده را کنار گذاشته و با هر وسیلهای که در اختیار دارند در مقابل این تحرکات می ایستند…
مرتضی، رزمنده ایرانی، در پی یک درگیری شدید با نیروهای عراقی در جنگلی واقع در عراق، به اسارت آنها درمی آید. سامی جابر، فرمانده نیروهای عراقی دستور می دهد او را به اردوگاهی متروک و دور از چشم صلیب سرخ منتقل کنند. اردوگاه شرایط بسیار بدی دارد و اسرا در آن به چند گروه تقسیم شده اند. مرتضی قصد فرار از اردوگاه را دارد و این موضوع را با دیگران در میان می گذارد، ولی بیشتر اسرا با نقشه فرار او به دلایل گوناگون مخالفت می کنند. سعید، ارشد اردوگاه به او می گوید فقط در صورتی که فهرست کامل اسرای ایرانی را همراه خود به ایران ببرد می تواند نقشه فرارش را عملی کند. مرتضی می پذیرد ولی پیش از فرار تصمیم می گیرد روزی چند ساعت به تمرین حرکات دشوار رزمی بپردازد. مرتضی برای عملی کردن نقشه اش طوری رفتار می کند که عراقی ها مجبور شوند او را در زندان انفرادی محبوس کنند. سپس در فرصتی مناسب، پس از مجروح کردن نگهبان زندان، در زیر کامیونی که قصد خروج از اردوگاه را دارد پنهان می شود و از اردوگاه فرار می کند. نیروهای عراقی از فرار او مطلع می شوند و تعقیب و گریز بین مرتضی و نیروهای عراقی در جنگل شروع می شود. در چند مورد، مرتضی مجبور به نبرد تن به تن عراقی ها می شود و بسیاری از آنها را می کشد. در همان حال، نیروهای ایرانی از طریق بی سیم درمی یابند که مرتضی در حال آمدن به ایران است و خودشان را برای ورود او آماده می کنند. در مرز ایران و عراق درگیری شدیدی به وجود می آید و در حالی که مرتضی همچنان تحت تعقیب نیروهای عراقی است، هلی کوپتر ایرانی برای نجات مرتضی وارد عمل می شود و او را نجات می دهد.
خرمشهر بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ یکی از پر التهاب ترین روزهای خود را می گذراند و یکی از دراماتیک ترین شخصیت ها در بستر این وقایع شهید مهدی آلبوغبیش است . مهدی آلبوغبیش ، معلمی است که نقش فعالی در مبارزات انقلابی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دارد . پس از پیروزی انقلاب و با حمله رژیم بعث به خرمشهر ، مقاومت جوانان خرمشهری حول محور شهید محمدعلی جهان آرا ،…