نامیرا کتابی در قالب رمان دربارهی واقعهی عاشوراست. «صادق کرمیار» در سال ۱۳۸۱ آن را نوشته و نشر نیستان این کتاب را در سال ۱۳۸۸ منتشر کردهاست. نویسنده در این کتاب واقعهی کربلا را در قالب داستانی روایت میکند تا فضای شهر کوفه (پیش از حادثهی عاشورا) را نشان دهد و تردید مردم در حمایت از امام حسین (ع) و علل آن را روشن سازد.
آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب، از این کتاب به نیکی یاد کردهاست. نامیرا، کتاب شایستهی تقدیر دورهی بیستوهشتم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شناخته شد و چندین بار چاپ شدهاست.
نویسنده در نامیرا مینویسد که بخشی از مردم که به امام حسین (ع) نامه نوشتند، حضور او را برای منافع شخصی خود میخواستند. امضاها بهسبب درد دین نبود، بلکه برای طایفهای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانستهاست. وقتی که ابنزیاد سر کیسه را شل کرد و از بیتالمال کیسههای طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایدهای برای این قوم نداشت. قصور معاویه را یزید جبران کرده بود. شاید اگر امام به کوفه میآمد و رهبری قوم را بر عهده میگرفت، اینان بازهم مخالفت میکردند؛ هرچند ابنزیاد هلاکشان کرد و دستشان را به خون پسر پیامبر آلوده کرد.
برخی معتقدند نامیرا یک دورهی فتنهشناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و میخواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابهجا میشود. حتی عبدالله بن عمیر، با آنهمه سابقه در جهاد با کفار، تردید میکند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟
آیتالله خامنهای، ضمن تمجید از کتاب، بر همین ویژگی تأکید کرده و با اشاره به ناآرامیهای ایران بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸، گفتهاند اگر کسی بخواهد فتنه را بشناسد، این کتاب را بخواند.
نامیرا داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده درام و رمانس را در کتابش در هم آمیخته است. آنجا که سلیمه، دختر عمرو بنحَجّاج، با ربیع پیمان زناشویی میبندد و خوشحال است که همسرش محب علی و اولاد اوست و خشمگین میشود که چرا پدرش به حسین (ع) پشت کرده است. این عشق آنقدر قوی است که وقتی ربیع کارش به تردید میکشد، سلیمه هشدار میدهد که پیوند آن دو از سر حبّ علی و حسین (ع) است.