تاب «فوتبال و جنگ»، نوشتهی محمود جوانبخت، جلد هشتم از مجموعهی «قصه فرماندهان»، زندگینامهی شهید کاظمی، از فرماندهان بزرگ دفاع مقدس، است.
دربارهی کتاب
جمعیت زیادی منتظر بالگردِ رئیسجمهور بودند. دستها سایبان شده و چشم به دور دستها دوخته بودند. جوان وقتی جمعیت را دید، ناخودآگاه به طرفشان کشیده شد. از صبح در کوچه پسکوچهها پرسه زده بود. فکر کرد چه چیزی بهتر از این. شاید در شلوغی میتوانست از آب گلآلود ماهی بگیرد و خرج امروزش را از جیب کسی بردارد. کار هر روزش بود. خرج مواد مخدر را باید درمیآورد. آب دماغش را به زحمت بالا کشید و میان جمعیت خزید. چندبار خواست دست به کار شود، ولی موقعیّت مناسب نبود.
***
«ناصر کاظمی» در خرداد ۱۳۳۵ در تهران متولد شد. در دانشگاه، در رشتهی تربیت بدنی درس خواند و همزمان با تحصیل، به کار معلمی در مدارس جنوب تهران مشغول شد. کاظمی در این کلاسها با طرح مباحث دینی و سیاسی دانشآموزانش را دربارهی مسائل روز آگاه میکرد.
از سال ۱۳۵۵ به مبارزات سیاسی خود وسعت بخشید. در همین سال زندانی شد و با اوجگیری مبارزات مردم، جدیتر از گذشته به مبارزه پرداخت تا اینکه انقلاب پیروز شد.
کاظمی در سال ۱۳۵۸ سپاهی شد و به دنبال غائلهی خلق عرب در خوزستان به آنجا رفت. بعد از این توطئه برای مبارزه با گروهکهای ضدانقلاب کردستان، راهی این منطقه شد و به پیشنهاد شهید بروجردی، فرمانده وقت سپاه کردستان، همراه چند نفر در دی ماه ۱۳۵۸ به پاوه رفت. او ابتدا فرماندار و سپس فرمانده سپاه پاوه شد.
این میداندار بزرگ جهاد سرانجام در ۶شهریور۱۳۶۱ هنگام پاکسازی محور پیرانشهر ـ سردشت به شهادت رسید.
دربارهی نویسنده
«محمود جوانبخت» در سال ۱۳۵۱ در تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا پایان مقطع کارشناسی در رشتهی تاریخ ادامه داد. زمینهی فعالیت او روزنامهنگاری است. وی علاوه بر سردبیری نشریهی «خاطره امروز» با نشریات «سلام» و «بیان» و «گروه ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری همکاری» دارد.
از میان آثار او کتابهای سقوط، آبی + قرمز و مهربان مثل مسیح، در جشنوارهی کتاب کانون برگزیده شده است. کتاب «جا مانده از کاروان»، برگزیدهی جشنوارهی ادبیات عاشورایی، و کتاب «حکایت آن مرد غریب» برگزیدهی جشنوارهی دفاع مقدس است. جامانده از کاروان، آبی + قرمز، مهربان مثل مسیح، ماهیها در آب زندهاند، حکایت آن مرد غریب از آثار اوست.
-
-
۴:۲۲
-
۲۵:۳۱
-
۳۴:۳۱
-
۶۰:۰۴