دکتر عباسی
استاد رائفی پور
فروشگاه سایت

جستجو




در اين سایت
در كل اينترنت

آمار

هم‌سنگران

>

آخرین نظرات

آخرین روز دنیا

خرین روز دنیا مجموعه خاطراتی درباره آخرین روز زندگی گروهی از شهدای ارتش است.

مجموعه خاطراتی این کتاب به شرح زیر است:
در عملیات خیبر (راوی: سرهنگ خلبان رضا پیران‌نژاد): اوضاع جزیره‌ی مجنون اصلاً خوب نبود. بعثی‌ها تمام پل‌ها و مسیرهای خاکی رو شخم زده بودن. مسیر آبی هم زود جای بچه‌ها رو لو می‌داد، هم خیلی از مهمات و ادوات زرهی رو نمی‌شد با قایق برد.
شراره‌های آتش (راوی: سرهنگ عبدالرسول بنایی): اون شب برخلاف شب‌های قبل، عراقی‌ها تحرک زیادی داشتن. پشت هم منور می‌زدن. تازه وقتی منورها به آسمون می‌رفتن، می‌فهمیدیم هیبت کوهستان یعنی چی.
وصیت‌نامه (راوی: سرتیپ دوم زین‌العابدین مرادی): فروردین ۱۳۵۹ بود. به همراه گردان ۱۳۵ هوابرد که من فرماندهیش رو به عهده داشتم، از شیراز به سمت کرمانشاه حرکت کردیم.
در میان شعله‌های آتش (راوی: سرهنگ حسین فرید علی‌پور): وقتی ارتفاعات بازی دراز به تصرف نیروهای ما درآمد، عراق تازه متوجه شد که چه ارتفاعات مهمی رو از دست داده.
گمنام (راوی: سرهنگ خلبان غلامرضا تأییدی‌‌فر): عملیات خیبر بود. وظیفه داشتم با بالگرد به مناطقی برم که هرکدومش رو به اسم قایقی نام‌گذاری کرده بودن.
لباس نو (راوی: سروان داراب بهاری): همه دوست داشتن جزو خدمه‌ی تانک او باشن. با این‌که فرمانده‌ی تانک بود، اما هرموقع لازم بود جای راننده، جای توپچی، یا حتی جای فشن‌گدار هم می‌نشست. لطفی آروم و قرار نداشت.
شیرینی نامزدی (راوی: ستوان نصرالله دری): علی چندروزی بود که به مرخصی رفته بود. ستوان دوم علی صمغ‌آبادی، فرمانده گردان توپخانه لشکر ۹۲ زرهی اهواز. علی موقع برگشتن با یه جعبه شیرینی آمد.
آماده‌ی رفتن (راوی: سرباز مهدی اکبری): پونزده فرودین ۶۱، تقریباً تازه رفته بودم سربازی. هنوز نیومده، یه حمله‌ی محدود به گشت ما واگذار شد.

عنوان
زمان
442 بازدید نظر: »

ارسال نظر

دسته بندی

اسکرول بار

تصویر ثابت