به گزارش ایکنا؛ در تحقیقات جدید، فطرس مدیا به منابعی در مورد تبارشناسی تطبیقی مادر امام دوازدهم حضرت نرجس خاتون (س) دست یافته است.
در مقالهای منتشر شده در مجله «Al-Masāq: Journal of the Medieval Mediterranean»، با بهرهگیری از اسناد بیزانسی و عربی، به بازخوانی روایت تاریخی زلزلهای سهمگین در قرن هشتم میلادی پرداختهاند. بر اساس یافتههای ارائهشده، در حوالی سال ۸۶۰ میلادی، زلزلهای مرگبار در انطاکیه رخ داده که در متون بیزانسی با سقوط صلیبها و شکست ستونها توصیف شده و در اسناد اسلامی نشانی از تغییر سرنوشت و افول مسیحیت به حساب میآید.
پژوهشگران، پس از مطالعات میدانی در قلمرو امپراتوری بیزانس و بررسی دقیق متون یونانی، لاتین و عربی، به ریشههای مشترک روایتهای تاریخی و اسطورهای پی بردند. یافتههای آنان همچنین تصویری روشن از اصالت نسب بانو نرجس خاتون (که در برخی روایات به عنوان پرنسس مؤمنه با تبار رومی معرفی میشود) به دست داده و افقهای نوینی در بررسی تعاملات فرهنگی و مذهبی میان بیزانس و اسلام گشوده است.
از سوی دیگر، این زمینلرزه در متون اسلامی، به ویژه در منابع تاریخی شیخ صدوق (کمالالدین) و شیخ طوسی (الغیبه)، با روایتی متفاوت، اما مشابه ثبت شده است. این منابع به حادثهای اشاره دارند که طی آن، در مراسم ازدواج یک شاهدخت رومی به نام ملیکا (نرجس خاتون)، زلزلهای ناگهانی رخ داده و موجب شکست و سقوط صلیبها در قصر قیصر شده است. این اتفاق چنان ترس و وحشتی در میان اسقفان ایجاد کرده که مراسم ازدواج لغو شده و قیصر مجبور به انصراف از تصمیم خود میشود.
روایت اسلامی این زلزله، ارتباط مستقیمی با سرنوشت امام مهدی (عج) دارد. بنا بر اسناد تاریخی اسلامی، نرجس خاتون (ملیکا)، نوه قیصر روم و از نسل حواریون حضرت عیسی (ع) بوده که پس از لغو ازدواجش، در جریان جنگهای بیزانس و مسلمانان اسیر شده و به بغداد آورده شد. او که در رویاهای خود، امام حسن عسکری (ع) را دیده و به اسلام ایمان آورده بود، در نهایت توسط امام هادی (ع) خریداری شده و به همسری امام حسن عسکری (ع) درآمد.
این روایت سالها محل تردید و بحثهای تاریخی بوده است، اما پژوهش جدید، با استناد به منابع بیزانسی و شواهد تاریخی به دست آمده از آن دوران، اصالت این ماجرا را تقویت کرده است. محققان با تطبیق دادههای ثبتشده در منابع لاتین، یونانی و عربی، به شواهدی دست یافتهاند که نشان میدهد این واقعه نهتنها یک اسطوره مذهبی، بلکه رویدادی با ریشههای مستند تاریخی است. این پژوهش مستند، زمینه تبادل نظرهای آکادمیک در نشستهای بینالمللی را فراهم نموده و نویدبخش بازنگریهای عمیق در فهم تاریخ مشترک تمدنهای بیزانسی و اسلامی به شمار میآید.