دولت عاشقی و عدل جهانی - استاد رحیم پور ازغدی — پایگاه دانلود مذهبی و فرهنگی زهرامدیا

دولت عاشقی و عدل جهانی – استاد رحیم پور ازغدی

دولت عاشقی و عدل جهانی / استاد رحیم پور ازغدی / لینک مستقیم دانلود

استاد رحیم پور ازغدی صحبت خود پیرامون دولت عاشقی و عدل جهانی اینگونه آغاز می کنند که از مهدی (عج) هر چه بگوییم حکایت انگشتانه و دریاست. ایشان روی بام جهان و بر شانه ی تاریخ ایستادند درحالیکه بشریت و ما زیر چرخهای ارابه ی تاریخ دست و پا می زنیم. قیام حضرت مهدی (عج) نقطه ی غلیان تاریخ است و شوک بزرگ تاریخی است که علیه ستمگران جهان وارد می شود. برای باز کردن راه تنفس بشریت محروم و بر اساس روایات نه فقط راه تنفس بلکه راه تعقل را هم برای بشریت باز می کند. بخش های عظیمی از ظرفیت بالقوه تعقل بشریت قبل از ظهور ایشان تعطیل است .در روایات رسیده است که وقتی ایشان می آیند تازه عقلانیت بالفعل می شود و ایشان مخالفان عقل و عدل را هر دو یک جا سر جایشان خواهد نشاند.بازار عقلانیت و عدالت را گرم خواهد کرد که به یکدیگر مربوط هستند نه عقلانیت را می توان جدای از عدل معنا کرد و اجرا کرد و نه عدالت را.بعلاوه ایشان طبق روایات ریشه ی کینه را در دنیا خواهد خشکاند، چون ایشان عوامل کینه توزی که ظلم و جهل هستند را بر خواهد انداخت و آن جهاد بزرگ ضد استکبار بین المللی به رهبری ایشان با این اهداف صورت خواهد گرفت.رسم برادری و دولت عاشقی را برقرار خواهد کرد.

مدت زمان : ۶۹ دقیقه

مکان و زمان سخنرانی : دانشگاه تهران – مهر ماه ۱۳۸۰

کاری از : مؤسسه طرحی برای فردا

ایشان به گوشه ای از تعابیر در زیارت حضرت بقیه الله (عج)، برای توصیف ایشان و حکومتشان اشاره کرده و در ادامه به آینده جهان بشریت با نگاه فلسفه مهدویت می پردازند :

السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته

السلام علیک یا باب الله و دیان دینه

السلام علیک یا خلیفه الله و ناصر حقه…

درود بر تو ای فراخوان بشریت به سوی خداوند و ای مظهر همه آیات الهی

و هر کس بخواهد به درگاه خدا برود از طریق تو باید برود

و ای حاکم دین و ای حافظ دین…

اینها تعابیری است که به ما آموختند تا چگونه با ایشان حرف بزنیم و او را حی و حاضر بینیم و بر او درود بفرستیم صبح و شب و به او بگوییم تو پرچم عدالت را برافراز ما در رکاب توایم… .

بر اساس روایات تمام ادیان الهی و فرق اسلامی، موعود آخرالزمان یک عقیده شیعی اثنی عشری نیست. علاوه بر اینکه در همه ی ادیان الهی منتظر موعود آخرالزمان هستند علاوه بر آن برادران اهل سنت به مهدویت هم معتقدند. بیش از ۲۰۰ حدیث صریح و محکم با سند خوب در منابع درجه یک و دوی اینها وجود دارد. حتی آیاتی که در شأن ایشان نازل شده در بعضی تفاسیر اهل سنت وجود دارد و بیش از ۲۰ نفر از علمای درجه یک اهل سنت از تمام فرقه ها می گویند این احادیث جزء متواترات از پیامبر هستند. بنابراین تمام فرق اسلامی و ادیان بزرگ الهی منتظر ظهور منجی بشر هستند. اما در اینکه نام ایشان چیست و ایشان کی هستند و برخی موارد دیگر اختلاف نظر وجود دارد و دقیقترین آدرس را شیعه دارد.

مسئله ی مهدویت متضمن مضامین نظری و عملی بسیار مهمی است. یکی از مهمترین این مضامین که مستقیما متوجه سرنوشت بشریت است طرحی است که مهدویت برای تاریخ جهانی صورت بندی می کند و اشاره دارد به یک نوع جهان وطنی و عدالت جهانی برای انسان جهانی.یعنی ما در جنب همه ی حماقت هایی که در جامعه ی بشری اتفاق می افتد معتقد باشیم به اینکه یک دینامیزم با شعوری در نبض تارخ تعبیه شده و او عاقبت همه چیز را جبران خواهد کرد او تاریخ را غسل خواهد داد و با یک نبرد فراگیر جهانی به این جنگ همه علیه همه در تاریخ خاتمه خواهد داد و با استقرار دولت عدل جهانی ما در دنیا جز شهر و شهروند جهانی چیزی نداریم. دعوای نژادها و قومیت ها و ملیت ها و تبعیض های نژادی در دوران حکومت مهدی (عج) خاتمه خواهد یافت. اسم این را می توان گذاشت گلوبالیزیشن مهدوی در مقابل گلوبالیزیشن سرمایه داری طبقاتی که امروز در دنیا از آن بحث می کنند و جهانی شدن بر اساس عدالت و معنویت در راه است و ما هر سال و هر قرنی که می گذرد به حکومت جهانی واحد نزدیک می شویم. در این نوع جهانی شدن به سبک آمریکا یعنی همه برده ی آنها همه ی جهان در خدمت غرب و سرمایه داری صهیونیستی غرب و دیگر پلورالیزم را در اینجا سرشان نمی شود. اما جهانی شدن به سبک امام مهدی (عج) یعنی همه جهان مساوی در حقوق یعنی عدالت برای همه معنویت، امنیت، ثروت و قدرت برای همه یعنی دیگر در دنیا شهروند درجه یک، دو و سه نخواهیم داشت. شهروند غربی با آفریقایی تفاوتی ندارد. این بار نظم نوین و نهایی جهان به دست ایشان برقرار خواهد شد اما این بار مبتنی است بر اخلاق و عرفان و آزادی و برابری. در اینکه صلح جهانی فقط در صورتی ممکن است که ظلم جهانی نباشد. پیش شرط هر ظلم جهانی عدل جهانی است. تا بشریت هم تشنه ی عدالت جهانی و منتظر امام مهدی(عج) نشود به معنای واقعی کلمه و به سمت مهدویت حرکت نکند، مهدی (عج) نخواهد آمد.

سؤالی که ممکن است پیش آید این است که این نوع غایت شناسی که ما به آن مهدویت گفتیم مستقیما به ضرر چه کسانی در دنیاست؟ در جواب به این سؤال بایستی گفت که به زیان مافیای قدرت و ثروت جهانی است و لذا دشمن ترین محافل با فکر مهدویت و حکومت عدل جهانی و انتظار فعال و مثبت همین ارباب زر و زور جهان اند که فرهنگ محافظه کاری جهان را دارند تئوریزه می کنند و به بشر تلقین می کنند که تاریخ پایانی جز وضع موجود جهان ندارد [بر اساس ایدئولوژی لیبرال سرمایه داری].

ایشان در ادامه به مسئله مهدویت و عدالت جهانی در آکادمی های غربی و در میان رساله ها و نظریات نظریه پردازان غربی اشاره کوتاهی می نمایند :

در پاسخ به نظریات نظریه پردازان غربی بایستی گفت که عقیده به امام مهدی (عج) جهان را نمی بندد و اعتقاد به امام مهدی (عج) یعنی آینده باز است و این وضعیتی که بر جهان حاکم است آخر خط نیست. دنیا بن بست نیست و این خبر بدی برای مستکبران عالم است. مهدویت یعنی نفی استبداد جهانی. مهدویت یعنی ته این تونل باز است و محرومین جهان در شبکه قدرت و ثروت جهانی گیر نیفتادند و هیچ خبری به اندازه ی خبری که به بشر در نیمه شعبان داده می شود مهم نیست.

نگاه ما به تاریخ با نگاه هگلی متفاوت است ما می گوییم تاریخ یعنی انسان طولی و جامعه یعنی انسان عرضی. ما از سرنوشت بشر حرف می زنیم از اتفاقاتی که خواهد افتاد حرف می زنیم. اینکه ما صرفا با استقراء گذشته ها نمی توانیم آینده را پیش بینی کنیم (که یکی از اشکالاتی است که بر تاریخی گری شده) این سخنان به جای خود محفوظ و درست هم هستند اما اینها هیچ لطمه ای به عقیده مهدویت نمی زند چون نقطه عزیمت مهدویت از جای دیگریست. مبنای انتظار حضرت مهدی (عج) در آینده نه استقرا گذشته هاست نه قانون احتمالات آینده. مسئله از اساس مسئله ی دیگریست و این وعده ی خداوندی است و پیشگویی همه ی انبیاست نه پیش بینی!! انشاء و آرزو نیست. خبر از پروژه ای است که قبلا توسط خداوند طراحی شده و اجرا خواهد شد.امام مهدی (عج) از اول جزء پروژه ی خداوند بود.جمله نهایی پروژه خداوند بود. اگر امام مهدی (عج) نیاید فلسفه خلقت انسان مشکل پیدا می کند. بحث مهدویت بحث حد سیاست و استقراء و پیش بینی نیست. آرزوی برده ها نیست. او خواهد آمد. این منجی واقعا هست و خواهد رسید و مهدویت جزیی از ارکان خاتمیت است. او می آید تا کار نیمه تمام همه ی انبیا را تمام کند. امام مهدی (عج) و حکومت مهدی (عج) بر اساس ایدئولوژی های بشری و مدینه فاضله سازی بشر نیست.

نکته ی دیگر اینکه چون انتظار امام مهدی (عج) یک نوع انتظار مثبت و فعال است نه منفی و منفعل بنابراین انتظار امام مهدی (عج) هیچ منافاتی ندارد با مهندسی اجتماعی و اصلاحی و با تحولات انقلابی رادیکال و قهر آمیز برای تکامل جامعه و برای اجرای عدالت نسبی قبل از ظهور حضرت مهدی (عج). دوران امام مهدی (عج) دوران عدالت مطلق است. این عقیده به امید نجات و قضا و قدر و … طوری است که سد راه آزادی ما نیست بلکه مشوق ماست یعنی گفته اند منتظر مصلح خود باید صالح باشد در حدی که می تواند وگرنه منتظر مصلح نیست.

بنابراین مهدویت ایدئولوژی است که هسته ی معنوی آن تاکید بر حقوق نه آمریت بشری بلکه آمریت خدا. مهدویت نه مسئولیتهای فردی ما را تحت الشعاع قرار می دهد(چنانچه بعضی ها گفته اند) نه جنایت های ایدئولوژیکی که محصولات بلافصل مدرنیته ی غرب هستند را توجیه می کند نه جهان را بر اساس حجم ذهن سوپرمن های غرب کوچک می کند. چون جهانی که در مدینه ی فاضله های غربی در نظریات امثال توماس مور و دیگران تحلیل شده یک جهان جیبی و بسیار کوچک است، اما جهانی که در دکترین مهدویت ساخته می شود جهانی وسیعتر از جهانی است که الان داریم؛ گشایش است برای بشر… همین رویاپردازی های مذبوحانه ی غربی و شرقی بود که منجر شد به فلسفه یاس بین پست مدرنیستها که می گویند هر فرا روایتی از جهان و انسان و تاریخ محال و مهمل است و حتی مبانی متافیزیکی مدرنیته را هم قبول نداریند و می گویند همه ی ارزشها فاقد اعتبار است. پیام اصلی پست مدرنیسم هم همین است که ما هیچ چیز مشترکی با هم نداریم و ما هر کدام جهانی جدا از یکدیگر هستیم و در نهیات به اضطرار مطلق رسیدند. لذا حالا که به اضطرار مطلق رسیدند امیدشان را از دست می دهند در حالیکه مهدویت دارد با ما از امکانهای هنوز بالفعل نشده اما واقعی انسان و تاریخ حرف می زند. این ها خوابی نیست که شیعه ی اثنی عشری دیده و می خواهد تعبیرش کند بلکه این مهدویت به ما می گوید یک روزی شالوده سنت و مدرنیسم و پست مدرنیسم را با هم می شکند، مهدویت به ما می گوید ما نه رباط هستیم نه حشره. و ارزشها عملی هستند و فقط قابل تصور نیستند بلکه قابل تصدیق هم هستند و خوبی ها اسطوره نیستند و امری عینی هستند.

حضرت مهدی (عج) زنده است؛ کسی است که حال ما را می پرسد و سراغ ما و همه ی بردگان و مستضعفان جهان را می گیرد و عاقبت آن لحظه ی سرنوشت ساز می آید که یا همه چیز را به ما خواهد آموخت یا هیچ چیز را به ما نخواهد آموخت. اگر اهل آموختن باشیم همه چیز را از او خواهیم آموخت اگر اهل آموختن نباشیم دیگر چیزی از او نخواهیم آموخت چون با ظهور حضرت مهدی (عج) بشریت دو دسته می شوند: یک عده سر و کارشان با منطق و زبان امام مهدی (عج) است و عده ای دیگر سر و کارشان با شمشیر امام مهدی (عج) است.

فکر انتظار حضرت مهدی (عج) یعنی اگر گذشته الان نیست آینده هنوز هست منتها بشریت باید از اینی که هست باید یک مقدار کلافه شود. میدانید چرا باید کلافه شود؟برای اینکه وقتی صدای حضرت مهدی(عج) می آید همه جهان قیام کنند به احترام صدای او و جهان او را به جا آورد و همه منزلت او را بدانند و خلاء او را احساس کنند. همه به واقع منتظر او و عدالت شده باشند. بنابراین انکار حضرت مهدی (عج) در واقع تشویق ستم و توحش در دنیاست و انکار دولت عدل جهانی تئوریزه کردن ملوک الطوایفی همین بلوکهای ستمی است که امروز در دنیا حکومت می کنند.

انکار حضرت مهدی (عج) یعنی پویا ندیدن تاریخ یعنی همه ی انقلابی گری ها برای حفاظت از همه ی دربارها و اقلیت هایی که بر اکثریت های دنیا حکومت می کنند. قدرت مرکزی حضرت مهدی (عج) که در روایت داریم ۳۱۳ نفر افسران اصلی سپاه او هستند و تعدادشان به اندازه ی مجاهدین جنگ بدر که اولین جنگ پیامبر بود هستند. یعنی اولین نبرد و آخرین نبرد تعداد سربازان نهضت یک تعداد است . نیروهای اصلی حکومت حضرت مهدی(عج) ۳۱۳ نفرند که ۵۰ نفر آنها زن هستند که هم جزء ستاد فرماندهی انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) هستند و هم جزء ستاد رهبری حکومت جهانی حضرت مهدی (عج). حکومتی که در روایات آمده که دیگر در سراسر جهان فقیری نخواهد ماند و زن خانه دار در خانه ی خود خواهد نشست ودر پیچیده ترین مسائل علمی و دینی و در خانه ی خودش مجتهدانه نظر می دهد و کارشناسی می کند. جامعه ای که هیچ کس به دیگری کینه نمی ورزد و همه ی مالکیتها یکی می شود و مردم یکدیگر را له نمی کنند و به هم خدمت می کنند.

سیدالشهدا (علیه السلام) فرمودند که اگر مهدی (عج) را می دیدم تا آخر عمر خدمتگزار او می بودم.

او سنگی را که انبیاء برداشتند را به هدف خواهد نشاند تا معلوم شود انبیاء خطا نکردند و شکست نخوردند. کسی خواهد آمد که با همه متفاوت است و کار کارستان را خواهد کرد و برای همه ی زمین خواهد جنگید. آن روزحضرت مهدی (عج) با رهبران ستمگر جهانی با زبان شمشیر سخن می گوید و با مردم با زبان رحمت و منطق سخن می گوید.انقلاب او یک اقیانوس است نه جزیره. نبرد بزرگ جهانی است. در هر جنگی یک یا دو متجاوز است اما جنگ حضرت مهدی (عج) جنگ با اصل تجاوز است. این قیام از مکه شروع خواهد شد در کنار کعبه و رکن یمانی در روایات جمله های او ثبت شده. قدرتی که همیشه در تاریخ علیه معنویت و عدالت و حقوق بشر به کار رفته در قیام حضرت مهدی (عج) در خدمت آزادی و حقوق بشر و عدالت و معنویت در خواهد آمد برای اولین بار.چون جنگ حضرت مهدی (عج) فصل الخطاب تاریخ است و جنگ بین سیاه و سفید است نه خاکستری. جنگ برق آسایی است که تمام قدرتهای جهان را از هم می پاشد چون جهان جدید و تازه ای است که بر اساس حقوق و کرامت جهان شکل خواهد گرفت. مهدویت ارتباط با خزائن غیب جهان است. حضرت مهدی (عج) فقط جان جهان نیست بلکه عقل جهان هم هست. هنر حضرت مهدی (عج) واقعی کردن آرزوهای قابل تحقق بشری است که تا به حال تحقق پیدا نکرده است.

استاد رحیم پور ازغدی سخنان خود را پیرامون ویژگی های حکومت حضرت مهدی (عج) و اصحاب ایشان این گونه خاتمه می دهند که :

نکته ی دیگر اینکه این زیست جهان عدالت که به نام حضرت مهدی (عج) است که بر خرابه های کنونی عالم بنا خواهد شد یک مزیتی دارد که شکل اعلای آن به دست حضرت مهدی (عج) تحقق پیدا خواهد کرد و در برابر اتهاماتی که به آرمان شهر مهدوی زده شده گفته می شود که آرمان شهر یک ماکت نیست یک شهر مرده ها نیست و شهر مجسمه ها نیست. یک جامعه با آدم های واقعی است و غرایز بشر را در سایه ی عدالت و عقلانیت سازماندهی می کند. جامعه مهدوی جامعه ای نیست که بسته باشد و پلیس هایش از تعداد شهروندانش بیشتر باشد یا مساوی آنها باشد. یک شهر قرون وسطایی هم نیست. مبتنی بر ایدئولوژی های بشری هم نیست و تمدنی است که برای اولین بار در مقیاس جهانی و علم و عبودیت را قدرت و معنویت و دنیا و آخرت را با هم جمع می کند. یک شهری است که بر اساس آگاهی و آزادی و اخلاق بنا می شود. در عصر مهدی جامعه ای است که در آن دروغ نمی گویند. همه طوری تربیت می شوند که دروغ نگویند و هم طوری تامین می شوند که دروغ نگویند. در اقتصاد مدرن ما بر اساس ربا زندگی می کنیم که یک دروغ است.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: فرهنگ دروغ به دست مهدی (عج) در جامعه ی بشری بر خواهد افتاد و دوران رنج های بشری به پایان خواهد رسید.

روایت داریم اصحاب حضرت مهدی (عج) صاحب صلابتند و از جنس فولادند و با ظرافت مینیاتوری [این تعبیری از استاد است] مسائل را درک می کنند و در احساس و عاطفه نسبت به بشریت با لطافت گل با مردم روبه رو می شوند ولی در جبه ی رو در رویی با دشمنان خدا و مردم پیامبران مرگند. در روایت داریم که از سر راه مهدی (عج) و یاران او کنار بروید که هر کس بر سر راه آنها بایستد له خواهد شد.

دانلود فایل (های) این نوشته :