بیانات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در دیدار اعضای بسیج دانشجویی
در این دیدار که با هدف تجدید پیمان دانشجویان بسیجی دانشگاههای سراسر کشور با رهبری برگزار گردید، در ابتدا چند تن از دانشجویان بسیجی به نمایندگی از تمام حضار به بیان سؤالات، ابهامات و دغدغه های بسیج دانشجویی پرداخته و پس از آن مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)به صورت کوتاه به مسائلی که از سوی چند دانشجوی بسیجی ایراد گردید؛ اشاره کرده و به در حین سخنرانی به آنها پاسخ داده و سخنان خود را در سه محور تعریف بسیج و بسیجی، تفاوت بسیج دانشجویی با سایر تشکل های دانشجویی، نیاز های بسیج دانشجویی بیان فرمودند که خلاصه ای از هر محور در زیر آمده است :
حول محور تعریف بسیج و بسیجی :
کار علمی در میان بسیج، این همان توقعی است که ایشان به صورت اخص از بسیج دارند. بسیج یعنی آن عنصر دلسوزی که کشور را متعلق به خود و آینده را وابستهی به تلاش خود میداند؛ نگران است،چون به مانند صاحبخانه است.
ایشان راجع به ورود بسیج به عرصه سیاست می فرمایند :
مگر مجموعهی بسیجی – آن هم بسیجی انقلاب و دانشجوی انقلاب – میتواند نسبت به مسائل سیاسی کشور بیتفاوت یا بدون موضع و بدون نظر باشد؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟! من، شما دانشجوهای بسیجی را توصیه میکنم به این که محافظهکار نشوید و همواره دانشجو و بسیجی – به همان معنای مثبت و پُرخون و پُرتپش – باقی بمانید. البته دنباله ی این که میگوئیم ” محافظهکار نشوید ” این است که ” ولی هوشیار هم باشید “. کاملاً هوشیار باشید. شعار میدهید: دانشجو بیدار است! بله، همین توقع هست؛ من میخواهم به شما عرض بکنم : بیدار باشید.
بیداری دانشجو هم فقط بیزاری از امریکا نیست. امریکا چیست؟ امریکا به معنای یک منطقهی جغرافیایی یا یک ملت مطرح است؟ یا نه، به عنوان یک حجم و هویت سیاسی، امنیتی، تشکیلاتی، فرهنگی که به چشم دیده نمیشود؟ آن هم تشکیلاتی با پشتوانهی عظیم مالی و تجربهی فراوان در کار تبلیغات و جنگ روانی. بیزاری از این، بیداری مضاعف لازم دارد. مثل بیداری در میدان جنگ نظامی نیست که شما اگر در سنگر بیدار باشید، به مجردی که دشمن کوچکترین تحرکی نشان داد، او را هدف قرار بدهید. در جنگ فرهنگی، در جنگ سیاسی، در جنگ امنیتی، تحرک دشمن را درست نمیتوان دید. گاهی اوقات، دشمن کار را به گونهای ترتیب میدهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا میخواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون میخواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعهاش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را نباید کامل کرد.
در این حد هوشیاری لازم است! بله، وارد سیاست بشوید و فکرِ سیاسی کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار و موضعگیری شما استفاده کند. این، اصل اول و یک خط قرمز است.
اما اینکه دشمن و این خط قرمز ها را چگونه بشناسیم باید به این نکته توجه داشت که اگر هم در جایی برای انسان مطلب روشن نیست، آن جا نباید حرکت کند. اگر دیدید زیر پا محکم است، پا بگذارید؛ اگر دیدید مشکوک است، پا نگذارید. بنابراین محافظهکار نباشید، اما هوشیار باشید؛ این، آن خط سیاسی است.
انتظار ایشان از دانشجوی بسیجی در یک جمله این است که : “جمع بندی کردن و مطالب را از بالاسر خطوط سیاسی و جناح بازیها دیدن “
ایشان راجع به ورود بسیج به عرصه علم نیز می فرمایند :
این از همان سؤالهایی است که تعجب من را بر میانگیزد! چرا نشود؟! بسیج باید جلوتر از همه وارد عرصهی علم بشود. شما باید بروید و عرصههای علمی را، عرصههای فناوری را، نوآوریهای علمی و آفاق شناخته نشدهی علم را تصرف کنید. البته درسنخوانده و کارنکرده نمیشود؛ این هم راه دارد.
زمان : ۳۱ اردیبهشت ماه۱۳۸۶
مکان : حسینیه امام خمینی (ره)
حول محور تفاوت بسیج دانشجویی با سایر تشکل های دانشجویی :
بسیج یک تشکل دو بعدی است : یک اتصال به محیط دانشجویی و دانشگاه و یک اتصال به سپاه دارد. اما در تعریف سپاه نیر باید گفت که، سپاه نماد مقاومت انقلابی و شجاعانه است؛ این هرگز نباید فراموش شود. این تصور نبایستی شود که سپاه صرفاً یک سازمان نظامی است؛ بلکه، سپاه فراتر از یک سازمان نظامی است.
سپاه مجموعهای است که برای مقاومت، برای مجاهدت، برای همان هدفهایی که امروز جوانان در دانشگاه برای آنها درس میخوانند، از زمین حاصلخیز انقلاب اسلامی، در میدان مجاهدت روئیدند. البته معلوم است که «حکم مستوری مستی همه بر عاقبت است»؛ نباید این برداشت شود که هرکس به جبهه رفت و لباس سپاهی پوشید، فرشته است؛ خیر، بعضی از همین فرشتهها؛ به شیطان تبدیل شدند؛ لیکن آنها تشکیل دهندهی هویت سپاه نیستند؛ هویت سپاه همان مطلبی است که ذکر شد – البته در داخل این هویت – آدم ها در سطوح مختلفی قرار دارند.
پس بسیج دانشجویی از یک بُعد به دانشگاه و محیط دانشجوئی و درس و علم و بحث و تحقیق، و از یک بُعد به مجموعهی سپاه وصل هستید؛ این یک خصوصیت ویژه است. حالا با این دو بُعد و این تفاسیر، بسیجیان سپاهی هستند یا دانشجو و تشکل دانشجویی؟! این سؤال مهمی است. پاسخ این است که نه، بسیجیان نظامی نیستید؛ بلکه دانشجو و یک تشکل دانشجویی هستند؛ منتها یک تشکل دانشجویی که به نقطهی مطمئنی – که عبارت است از همان نماد مقاومت – تکیه دارد.
اما فرق این تشکل با تشکلهای دیگر چیست؟ چون در بین تشکل های دیگر هم تشکلهای مؤمن، انقلابی و علاقهمند هستند. فرق این تشکل با تشکلهای دیگر این است: بسیج به معنای فرد یا مجموعهی آمادهی برآوردنِ نیازهای انقلاب است، در هر زمان و از هر نوع؛ این معنای بسیج است. اگر دیگری در یک سازمان دیگر است و همین احساسات شما را دارد، او هم بسیجی است و فقط رسماً جزو سازمان بسیج نیست. کما این که در محیط کارگاه، هر کس این احساس را دارد بسیجی است. در محیط روحانیت و حوزهی علمیه و غیره، هر کس این احساس را دارد بسیجی است.
ایشان بسیج را در یک جمله این گونه بیان کردند که : “هر جا و در هر زمانی به شما نیاز هست، آنجا حاضر باشید. این میشود بسیجی… “
ایشان در ادامه سخنان خود به مرکز فرماندهی جبهه نبرد با دشمن و جایگاه بسیج دانشجویی در آن نیز اشاره کرده و می فرمایند :
قدر شهدای جبههتان را بدانید، قدر آن مقاومتهای مظلومانه را بدانید، قدر آن ایستادگی و صلابتِ از پولاد محکمترِ امام راحل را بدانید؛ اینهاست که ملت فلسطین را یکطور، ملت لبنان را یکطور، ملتهای امریکای لاتین را یکطور، ملت آفریقای جنوبی را یکطور، ملتهای خاورمیانه را یکطور، ملتهای بسیاری از کشورهای عرب را – که دولتهاشان وابستهی به آمریکا هستند – یکطور، تحت تأثیر قرار داده است. مهم این است که جوان ایرانی بداند ایران در کجای این جبهه است. در دنیا یک جنگ عظیم و یک چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نیست، اما جنگ ارادهها و عزمها و سیاستها و تدبیرهاست. ایران در کجای این جنگ با دشمن است؟ ایران در جبههای از این جنگ در مرکز فرماندهی قرار دارد که افراد آن جبهه را ملتها تشکیل میدهند.
بنده زمان ریاست جمهوری به پاکستان رفتم؛ آنچنان تظاهراتی شد که با وجود اینکه قرار بود ریگان – رئیس جمهور امریکا – بعد از سفر من برود و از پاکستان بازدید کند، دیگر نرفت! دیدند آبروریزی است برای او؛ چون آن وضعی که مردم در استقبال از رئیس جمهوری اسلامی ایران بوجود آوردند، اگر او میرفت آنگونه نمیشد. الان رئیس جمهوری اسلامی ایران به هر کشوری از کشورهای منطقهی شرقی – چه اسلامی و چه حتّی غیراسلامی – بخواهد برود، وقتی به مردم بگویند، عکسالعمل آنها شوقآمیز، با اظهار علاقه و با اظهار طرفداری است؛ به هرکدام از آنها بگویند رئیس جمهور امریکا میخواهد بیاید، عکسش را آتش میزنند و پرچمش را پاره میکنند! اینطوری است. امروز در دنیا، جبههی سیاسی و جنگ ارادهها و عزمها و تدبیرها به این شکل است؛ آرایش این جبهه اینگونه است.
اتاق فرماندهی این طرف این جبهه، ایران است: ایران حزباللّهی پُر از عزم و همت، اما با دست خالی؛ به خاطر اینکه صد سال قبل از او، سلاطین خائن پهلوی و قاجار، هرچه توانستند ضربه زدند، غارت کردند و لطمه زدند؛ حالا از صفر شروع کرده. طرف مقابل، دویست سال است که مشغول خودسازی است – چه از درون خودش، چه با آنچه که از دنیا غارت کرده – و دست او از لحاظ علمی و از لحاظ اقتصادی پُر است. دست این طرف – از لحاظ عُدهی ظاهری و پشتیبانیهای ظاهری؛ یعنی پول و سلاح و اینها – خالی است؛ اما در عین حال دنیا وقتی نگاه میکند، این دو کفه را برابر، و در یک جاهایی کفهی همین نیروی حزباللّهی را سنگین تر میبیند.
چرا سنگینتر میبیند؟ مگر ما چه داریم؟ همان احساس حضور! حضور! ما ملتی داریم که با انقلاب اُخت است؛ گرهخورده است؛ جوشیده است. در بین این ملت که سطوح گوناگون و مختلفی دارند، روحیهی جمع کثیری این است که هرجا و هر زمان و هرطور که لازم باشد، سینهشان را سپر میکنند و به وسط میدان میآیند. این نقطهی قوّت ماست. این چگونه حاصل شده است؟ با موتور ایمان، با روحیهی انقلاب، با انگیزهی دین؛ این حقیقتی که دنیاداران او را نفهمیدند! نفهمیدند که قدرت دین چه استحکامی به یک ملت و به یک نظام میدهد. جمهوری اسلامی به طور طبیعی در این راه و در این کیفیت قرار داشت و قرار گرفت؛ یعنی ایمان. حالا شما – بسیج دانشجویی – در این خیمهی فرماندهی در کجا قرار دارید؟ خودتان معین کنید و فکرش را بکنید.
من اول سال در مشهد گفتم؛ دشمن طبق نقشههای خود، سه هدف را دنبال میکند. اول: عقب نگه داشتن کشور از لحاظ اقتصادی؛ برای اینکه دولت را – که دولتی مکتبی و وفادار و هوادار ارزشهای اسلامی است – ناکارآمد و نالایق و بی کفایت جلوه بدهند؛ لذا وضع اقتصادی برای این منظور، طبق نقشههای دشمن باید عقب بماند. دوم: عقب نگه داشتن علمی؛ برای اینکه آیندهی کشور، جز با نردبانِ علم، ترقی و پیشرفت نخواهد کرد. ملت ایران چارهای جز این ندارد که از لحاظ علمی بنیهاش را تقویت کند و در علم پیش برود؛ استعدادش را هم خدا داده است. سوم: بر هم زدن اتحاد و انسجامی که بین ملت ایران – یا بین ملت ایران و ملتهای مسلمان – وجود دارد؛ که آن وقت شعار ” اتحاد ملی و انسجام اسلامی ” را مطرح کردیم.
حول محور نیاز های بسیج دانشجویی :
بسیج دانشجویی نیازهای اصلی و عنصری و اساسی دارد که ایشان اینگونه بیان فرمودند:
- نیاز اولش به فکر و تحلیل و روشنبینی است. فکر، تفکر و اندیشهپردازی (کار تئوریک) در زمینهی مسائل اسلام، در زمینهی مسائل انقلاب، در زمینهی مسائل بینالمللی و در زمینهی مسائل جاری؛ به طوری که دانشجوی بسیجی، در هر جمع دانشجویی، ذهن روشنتر، زبان گویاتر و ابتکار بیشتری داشته باشد. همان طوری که اشاره شد، حقایق را از ورای جناحبندیهای سیاسی نگاه کند و ببیند؛ از بالا نگاه کند و جبهه را ببیند. از بالا اوضاع کشور را نگاه کند؛ آن وقت جای خودتان را درست پیدا میکنید که کجا باید باشید، چه کار باید بکند، به چه چیز باید حساسیت نشان بدهد، به چه چیز باید حساسیت نشان ندهد. همان طور که گفته شد گاهی یک حرف حق را نباید زد؛ چون گفتن این حرف، پازل دشمن را تکمیل میکند.
- یک نیاز دیگر عبارت است از جهاد علمی. جهاد علمی برای بسیجی لازم است. باید در میدانهای علم وارد بشود؛ وزارتخانهها هم باید کمک کنند؛ معاونتهای تحقیقاتی هم باید کمک کنند؛ معاونتهای اداری مالی دانشگاهها و وزارتخانهها هم باید کمک مالی کنند؛ خود سازمان مقاومت بسیج هم در بخشهایی باید کمک و پشتیبانی کند.
- یکی دیگر از نیازهای عمدهی بسیجیان مسألهی اخلاق و معنویت است. انصافاً جوانهای بسیجی ما، جوانهای خوبی هستند. اما خوبی مراتبی دارد. هیچ وقت نباید در خوب بودن و خوب شدن حد شناخت؛ مرتب در حال بالاتر رفتن باشید. بسیجی بایستی از لحاظ اخلاق خودسازی کنید. انسان با تمرین، همهی کارها را، همهی خلقیات و خویها را میتواند به خودش بدهد؛ مردم از طلبهها انتظار بیشتری دارند؛ از بسیج هم انتظار بیشتری دارند. پس اخلاق و معنویت هم از نیازهای عمدهی بسیجیان است.
- از جملهی نیازهای دیگر بسیجیان، یک مجموعهی اندیشهورز است. [که بصورت گرته برداری از معادل انگلیسی آن ” اتاق فکر ” اطلاق می شود] یک مجموعهی فکری باید درست شود که اینها بنشینند فکر کنند، فکرهای عالی بکنند. از افراد مطمئن، خاطرجمع و خوشفکر استفاده کنند. نشریات بسیج دانشجویی جزو پُرمایهترین و غنیترین نشریات باشد که هر دانشجویی یا هر استادی یا هر کسی بیرون از محیط دانشگاه آن را نگاه کرد، از آن استفاده کند؛ این جزو نیازهای بسیجیان است.
- یکی از نیازها، گزینش افراد باصلاحیت در بخشهای مختلف این تشکیلات بزرگ است. امام (رضواناللَّهتعالیعلیه) همیشه به همه – از جمله به دانشجوها – توصیه میکردند که از نفوذیها بپرهیزید؛ واقعیتش هم همین بود. آن اوایل جزو مجموعههای ماهر در نفوذ، اعضای حزب توده بودند که با چاپلوسی و ظاهرفریبی و ریاکاری، خودشان را جا میزدند. بعد البته یک عدهی دیگر هم از آنها یاد گرفتند و وارد تشکیلاتهای گوناگون و بخشهای مختلف نظام شدند و کار را به جایی رساندند که حاکمیت دوگانه را هم ادعا کردند [حاکمیت دوگانه، انشقاق در رأس؛ موضوعی که در حدود چهار سال قبل از سال ۸۶ بدان پرداخته شد]. اتحاد ملی، خوب، اتحاد ملی برای دانشجویان بسیجی لازم و ضروری است.
- و یک توصیه هم که واقعاً به آن احتیاج است این است که بسیجیان مراقب باشند تحرک خود را از دست ندهند و از تنبلی بپرهیزند؛ تنآسایی نکردن، چیز مهمی است.
در آخر هم ایشان می فرمایند :
به نظر من بسیج دانشجویی با این توصیههایی که عرض کردیم، با آن نکات و روشنبینیهایی که در خود شماها هست – که من نمونهاش را امروز از شما شنیدم – انشاءاللَّه برای آیندهی کشور، برکاتش از گذشته هم بیشتر خواهد بود. من احساس میکنم که انشاءاللَّه بسیج و بخصوص بسیج دانشجویی، در آینده باز به برکات بیشتر و فراوانی دست خواهد یافت.
والسّلام علیکم و رحمهاللَّه و برکاته…
کلمات کلیدی : بسیج، سیاست، محافظه کار، دانشجو، بیدار، آمریکا، جنگ روانی، میدان جنگ، جنگ فرهنگی، جنگ سیاسی، جنگ امنیتی، پازل دشمن، خط قرمز، تشکل دانشجویی، تشکل دو بعدی، سپاه، جبهه، کار علمی، هویت نظامی، تجربه جهادی، انقلاب، امید به آینده، چشم انداز، شوروی، روسیه، قلمرو ناتو، قفقاز، قدرت استکباری، خاورمیانه، آمریکای لاتین، شهدا، فلسطین، لبنان، ایران، جنگ، اندونزی، پاکستان، ریگان، Reagan، احساس حضور، ایمان، انگیزه دین، جمهوری اسلامی، دنیاداران، کمک به کارآمدی دولت، زاهدی، لنکرانی، نیاز بسیجی، تفکر، روشن بینی، نگاه از بالا به مسائل کشور، جهاد علمی، سازمان مقاومت بسیج، اخلاق و معنویت، یاد خدا، مجموعه اندیشه ورز، اتاق فکر، نفوذی ها، حزب توده، حاکمیت دوگانه، انشقاق در رأس، تحرک و عدم تن آسایی، سخنرانی، دیدار رهبری با دانشجویان بسیجی، لینک مستقیم، دانلود
دانلود فایل (های) این نوشته :
»» بخش تصویری |
.::. دانلود با کیفیت بالا .::. (فرمت: MP4 – ابعاد تصویر: ۲۶۴*۳۵۲)
|
.::. دانلود نسخه مخصوص موبایل – 3gp .::.
|
»» بخش صوتی |
.::. دانلود با کیفیت بالا .::.
|
.::. دانلود با کیفیت متوسط .::.
|
.::. دانلود با کیفیت پایین .::.
|
تاریخ ماندگاری لینک اصلی: نا محدود |
منبع: MobinMedia.ir |
خیلی عالی بود دستتون درد نکنه
مهمترین تاثیر روحانیت دراین۴۰ سال بایددر “آموزش وپرورش” و”صداوسیما”خود رانشان میداد،که دراین ۴۰ سال هیچ کاری دراینباره نکردند.
مسجدوپایگاه بسیج، مربوط به یک عده ادم محدود است،اما این دو نهاد روی تمام اقشار جامعه اثرگذار اند.
شما شیخها مدرسه را رها میکنیدوبعد میگویید،با مسجد میخواهیم بچه ها را دیندار کنیم؟وشبکه پویا تبدیل شده به راهزن دین بچه ها،مسجد مگه چقدر تاثیر داره؟
مراجع تقلیدوعلماوخامنه ای،چطور میخواهندجواب کوتاهی ها بیخیالیها وراحت طلبی های خودرا نسبت به انجام وظایفشان درجامعه بدهند؟
مثل ایجاد آموزش وپرورش غربی دراین ده سال اخیر،ازسال۹۰.(که انها دراینباره مطلقا بیخیالی اختیارکردند).
بچه ی بیچاره مجبور است دراین مدرسه ای که کفررابنام دین به او اموزش میدهند، درس بخواندوبعداز چندسال یک ادم فاسق ومنحرف الفکر بار بیاید.
درحالیکه خبرنداردکه این اسلام،اسلام واقعی نیست ونوعی اسلام امریکایی است:
*اسلام موسیقی وسرود.
*اسلام هواپرستی وزیبایی پرستی(وبه اسم ساحت زیبایی شناختی!).
*اسلام مخلوط با تفکرات روانشناسها وجامعه شناسها و…(وکلا علوم حیوانی غربی).
*اسلام مداهنه.*اسلام ذلت.
*اسلام فقط رحمانی(ویک بُعدی) ونه غضبی.
*اسلام ذلیلانه،ویک دین ذلیلانه ای که التماس میکندبمردم که دستورات دین را قبول کنید!(مثلا تورو خدا بیا ییدو باحجاب بشوید!).
*ونیز،مدرسه ای که بقول خود غربیها،مدارس دنیا باید برپایه ی “پرورش گوسفند رام” بناگذاری شوند.
*وازبزرگترین مصیبتها اینکه،تمام مدارس به مرکز اموزش موسیقی و سرود تبدیل شده اند!.این امور چه ربطی به مدرسه دارد.بجای درس وبحث علمی،مدرسه شده محل اموزش چیزهای بیفایده ویامضرّ.
*و……(ومواردفراوان دیگر).
وسخن آخراینکه:خودتون رو در عرصه ی جنگ فرهنگی خسته نکنیدچون وقتی این دومرکز اصلی فکری وفرهنگی را دشمنان فتح کرده اند،تلاشهای شما تقریبا بیفایده است.(چنانچه عملا دراین ۱۰سال اخیر دارید میبینیدکه وضع فرهنگی شتابان بدتر شده است).