۲۴اسفند ۱۳۶۳ است. منافقین کوردل که طاقت دیدن این همه ایمان و اخلاص و ایثار و استقامت مردم را ندارد، میخواهند در آستانهی سال جدید، داغی بر دل ملت بگذراند و چه جایی بهتر از نمازجمعه؟آن هم نمازجمعهای که امام خامنهای امامش باشد. چنین نمازجمعهای که سنگر مهمی است برای انقلاب. هم کلاس درس است و هم موجت تحکیم پیوند مؤمنین و قدرت ایمان. اگر بتوانند این سنگر را منهدم کنند و بههم بریزند، ضربهی اساسی را زدهاند؛ اما نه آن امام جمعه را شناختهاند نه مردم را…بمب منفجر میشود. آنقدر سنگین است که موج و حرارت انفجار از آن دورها، به تریبون نماز هم میرسد. نمازگزاران ملتهب میشوند.اینجا همان لحظهای است که امام جمعه باید تصمیم تاریخساز خود را بگیرد: نماز را تعطیل کند و مردم بریزند در محل حادثه یا اینکه با قدرت و با صلابت ادامه دهد وبیتردید تصمیم دوم گرفته میشود.از بلندگو اعلام میشود که: رئیسجمهور اسلامی ایران به بیاناتشان ادامه میدهند…